«آرمان ملی» از فروپاشی زیرساختها در عصر کمآبی گزارش میدهد
خالی شدن زیر پای حمل و نقل با بحران آب
آرمان ملی: فرونشست زمین همزمان با تشدید بحران کمآبی و خالی شدن منابع آب زیرزمینی، اتفاقی است که در سالهای اخیر به یک بحرانی تمامعیار در سطح ملی تبدیل شده و زیرساختهای کلیدی کشور، از جمله خطوط ریلی، بهشدت از آن متأثر شدهاند.

بر اساس تازهترین دادهها و تحلیلها، کمآبی و برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی، به موتور محرک اصلی فرونشست در ایران تبدیل شده و در نتیجه آن، تهدیدی جدی برای ایمنی، کارآمدی و توسعه حملونقل ریلی کشور محسوب میشود که سرمایهگذاریهای کلانی به امید بهبود بهرهوری انرژی و حملونقل پاک در آن انجام شده، اما در سالهای اخیر با مخاطرات جدی روبهرو گردیده است.
ارتباط کمآبی و فرونشست
به گزارش «آرمان ملی»، فرونشست زمین در سالهای اخیر به عنوان یک فرایند تدریجی و خزنده بر اثر اُفت تراز آبهای زیرزمینی در پی برداشت بیرویه و تجدیدناپذیر ایجاد شده و به دنبال خروج آب زیرزمینی از سفرههای آبرفتی و فقدان تغذیهای و جایگزینی مناسب برای آن ایجاد شده که در نتیجه آن؛ لایههای خاکی و رسوبی روی آن دچار تراکم شده و بهمرور نشست کرده که باگذر میتواند به فروپاشی کامل سازههای سطحی و زیرساختها منجر شود. بر اساس گزارشهای رسمی وزارت نیرو، بیش از ۴۰۰ دشت کشور در وضعیت بحرانی از نظر برداشت آب زیرزمینی قرار دارند و سالانه بین ۱۵ تا ۳۰ سانتیمتر فرونشست در برخی از این مناطق ثبت میشود. مطابق آمارهای مذکور، ایران یکی از کشورهای صدرنشین جهان از نظر نرخ فرونشست به شمار میآید که این آمار البته فقط یک نشانه زیستمحیطی نیست؛ بلکه حاکی از این است که؛ هر سال پایههای جادهها، ریلها، ساختمانها و حتی تأسیسات شهری روی بستری سستتر از سال قبل قرار میگیرند.
خط آهن روی خاک سست
گزارشهای کارشناسی و رسانهای متعدد، از آسیب دیدن خطوط راهآهن در مناطق دچار فرونشست حکایت میکند، این هشدارها وقتی رنگ واقعیت به خود میگیرند که بر اساس آمار مستند به عنوان مثال، مسیر راهآهن تهران- مشهد به عنوان یکی از پرترددترین خطوط ریلی کشور، نمونهای از مناطق بحرانی ریلی معرفی میشود که از مناطق بحرانزدهای مانند ورامین، گرمسار و سمنان عبور میکند و درمعرض فرونشستهای خطرناک قرار دارند. بر این اساس همچنین مسیر قطار تهران- قم- اصفهان (سریعالسیر)، و پروژهای در حال ساخت، مسیر آن از دشتهای فوق بحرانی قم میگذرد، این مشکل همچنین در مسیر قطار اصفهان- شیراز صادق است، چراکه عبور از مناطق خشک جنوب و مرکز کشور که به منابع آب زیرزمینی متکیاند. به گفته کارشناسان؛ ایستگاههای راهآهن در تهران، ری، ورامین، گرمسار نیز مستقیماً در نواحی با فرونشست شدید واقع شدهاند؛ بهعلاوه مناطقی که در همجواری با نواحی صنعتی و متراکم مسکونی در مسیر ریلی جنوب تهران نیز وجود دارد و در مجموع بر اساس بررسیهای صورت گرفته شده؛ در شبکههای حومهای کلانشهرها، بهویژه در اطراف اصفهان، مشهد، کرمان و کرج مشکل فرونشست زمین در حوزه ریلی به صورت جدی کشور را تهدید میکند.
تهدیدهای چندلایه
به باور کارشناسان؛ فرونشست زمین صرفاً به معنای پایین رفتن سطح زمین نیست، بلکه باعث ایجاد ترکهای عرضی و طولی در خطوط ریلی، نشست پلها و ابنیههای فنی، جابهجایی پایهها، و حتی تخریب کامل بخشهایی از مسیر میشود. مهمترین تهدیدهای مستقیم فرونشست برای شبکه ریلی کشور شامل؛ کاهش ایمنی قطارها و احتمال خروج از ریل، افزایش هزینه نگهداری خطوط و بازسازی مستمر بستر ریل، کاهش عمر مفید مسیر و سازهها، احتمال توقف خدمات مسافری و باری در برخی مسیرها، افت کیفیت خدمات حملونقل ریلی و کاهش اعتماد عمومی، ناکارآمدی طرحهای توسعهای، مانند پروژه قطار سریعالسیر و... میشود. از جمله نگرانکنندهترین مثالها، پروژه قطار سریعالسیر تهران ـ قم ـ اصفهان است که با میلیاردها تومان سرمایهگذاری در حال اجراست، در حالیکه این پروژه از مناطق بحرانی دشت قم عبور میکند؛ جایی که نرخ فرونشست زمین بیش از ۲۰ سانتیمتر در سال تخمین زده شده، اگرچه مسیر ریلی در این پروژه مدرن و با استانداردهای بالا ساخته میشود، اما ساخت هر مسیر روی خاک فرونشسته، بهمعنای سرمایهگذاری روی بستر ناپایدار است؛ مسیری که هر سال نیازمند ترمیم، ارتقا یا حتی جابهجایی خواهد بود. به گفته صاحبنظران؛ چیزی که بحران فرونشست را به سطح یک تهدید راهبردی ارتقا میدهد، این است که دولت و بخش خصوصی در حال توسعه زیرساختهایی هستند که در همین لحظه زیر پای آنها خالی میشود. اگر امروز اقدامات پیشگیرانه و کنترلی اتخاذ نشود، در آیندهای نزدیک بخش قابلتوجهی از سرمایهگذاریهای ملی در حوزه حملونقل ریلی نهتنها ناکارآمد، بلکه بهکلی از بین خواهد رفت. از طرفی، با تضعیف شبکه ریلی کشور، بار بیشتری بر دوش جادهها خواهد افتاد؛ جادههایی که خود درگیر بحران فرسایش، تصادفات و ناتوانی در پاسخگویی به بار ترافیکی موجود هستند. به بیان دیگر، فرونشست ریلی، آغاز یک دومینوی ناکارآمدی در کل سیستم حملونقل کشور خواهد بود.
مدیریت منابع آب
تحلیلگران بر این اعتقاد هستند که فرونشست زمین بیش از آنکه صرفاً پدیدهای طبیعی باشد، نتیجه مستقیم سوءمدیریت منابع آبی و نبود یک سیاست ملی برای حفاظت از آبهای زیرزمینی است، چراکه صدها هزار چاه غیرمجاز، برداشت بیرویه در کشاورزی سنتی، ضعف در بازچرخانی آب صنعتی و شهری و نبود تغذیه مصنوعی دشتها، مجموعهای از عواملیاند که فرونشست را به فاجعهای چندلایه بدل کرده است. در این راستا، فقدان هماهنگی بین نهادهای مسئول در حوزه آب، محیطزیست، راهآهن و شهرسازی موجب شده تا راهحلها یا دیرهنگام و یا بیاثر باشند. در بسیاری از مناطق، ایستگاهها و خطوط ریلی جدید در مناطق درگیر فرونشست احداث میشود بدون آنکه ملاحظات زمینشناسی در اولویت قرار گیرند.
راهکارهای پیشنهادی
قطعاً تدوین برنامه جامع نجات دشتهای بحرانی با تمرکز بر کاهش برداشت، انسداد چاههای غیرمجاز، و تغذیه مصنوعی سفرهها، بازنگری فوری در طرحهای توسعه ریلی برای انطباق با شرایط زمینشناسی جدید، ایجاد سیستم پایش لحظهای فرونشست در مسیرهای ریلی با کمک فناوری GPS و سنجش از دور، افزایش بودجه ترمیم و مقاومسازی خطوط آسیبپذیر، همافزایی میان وزارت راه، وزارت نیرو، سازمان محیطزیست و بخش خصوصی و... میتواند از شدت بحران کنونی در این زمینه بکاهد. همگان بر این امر توافق دارند که؛ فرونشست زمین در ایران امروز دیگر نه یک هشدار بلکه یک واقعیت در حال وقوع است. همانگونه که زلزله را بهعنوان یک تهدید بالقوه در نظر میگیریم، فرونشست نیز باید وارد ادبیات بحران ملی شود، اما بحران فرونشت ویژگی خطر مضاعفی دارد، چراکه این بحران پنهان است، آرام است، اما ویرانگر است. در حالیکه خطوط ریلی ایران، که میتوانستند تکیهگاه توسعه پایدار و حملونقل ایمن باشند، اکنون بر بستری لرزان قرار گرفتهاند که اگر امروز برای تثبیت زمین زیر این ریلها کاری نکنیم، فردا باید برای بازسازی آنها هزینههای چند برابر بپردازیم؛ آنهم در شرایطی که منابع مالی و محیطزیستی ما بیش از همیشه در مضیقه هستند.
ارسال نظر