| کد مطلب: ۱۱۷۴۲۷۲
لینک کوتاه کپی شد

چاره کار

موضوع بسیار مهم این روز‌ها سامان دهی به شرایط «پسا حمله» است. اگر آتش بس اعلام نمی‌شد، در نتیجه ادامه نبرد نابرابر احتمال مشکلات قوت گرفته و با عنایت به ترکیب مخالفین نظام جمهوری اسلامی پیش‌بینی می‌گردید که هرج و مرج اتفاق افتاده و ملت دچار خسران شدید شود، اما در حال حاضر و نحوی قضاوت و تبلیغات توسط مقامات نظام از روز سه‌شنبه (قبول آتش‌بس) تاکنون نیز بعید به نظر می‌رسد که تغییر رویه داده شده و ادامه شرایط و شیوه گذشته مشکلات کشور را بیشتر می‌کند.

از شرایط اولیه حل هر مشکل و جبران هر چالش قبول واقعیت و شناخت علل و عوامل آن است. قبول چالش نشان دهنده موارد زیر است: بلوغ عاطفی: افراد بالغ توانایی پذیرش چالش و مدیریت احساسات خود را دارند. آنها می‌دانند که چالش بخشی از زندگی است و نباید اجازه دهند که آنها را از مسیر موفقیت دور کند. انعطاف پذیری: پذیرش چالش به فرد کمک می‌کند تا انعطاف پذیر باشد و بتواند با شرایط جدید سازگار شود. این افراد می‌توانند به جای تسلیم شدن، راه‌های جایگزین را یافته و امتحان کنند. یادگیری و رشد: چالش فرصتی برای یادگیری و رشد است. با بررسی دلایل چالش و شناسایی نقاط ضعف، فرد می‌تواند از اشتباهات خود درس بگیرد و در آینده موفق‌تر عمل کند. افزایش اعتماد به نفس: با وجود اینکه چالش می‌تواند دردناک باشد، اما پذیرش آن و تلاش برای جبران آن، می‌تواند اعتماد به نفس فرد را افزایش دهد. افزایش خلاقیت: چالش می‌تواند جرقه‌ای برای خلاقیت باشد و فرد را به پیدا کردن راه حل‌های نوآورانه رهنمون شود. افزایش انگیزه: افراد موفق از چالش به عنوان یک سکوی پرتاب استفاده می‌کنند. با پذیرش چالش و دیدن آن به عنوان یک فرصت، می‌توانند انگیزه خود را برای رسیدن به اهدافشان افزایش دهند. تقویت مهارت حل مسأله: چالش می‌تواند فرد را آماده کند و او را وادار به حل مسأله و پیدا کردن راه‌حل‌های جدید کند. کاهش ترس از چالش: با پذیرش چالش و تجربه آن، فرد می‌تواند ترس را کاهش دهد و با اعتماد به نفس بیشتری به سمت اهداف خود حرکت کند. در نهایت، قبول چالش نشانه قدرت است و نه ضعف. این یک مهارت است که با تمرین و تجربه می‌توان آن را به دست آورد و از مزایای آن بهره‌مند شد. اگر چه ۸ روزی است که می‌شد از آموزه‌های فوق استفاده بهتر کرد، اما اگر اصلاحات آغاز نگردد ادامه وضع موجود کشور را با مشکلات متعدد روبه‌رو کرده و دیگر نمی‌توان کشور را درست اداره و به سمت آبادانی و توسعه و پیشرفت و نجات هدایت نمود و در نتیجه نارضایتی بیشتر می‌شود و مقابله ناگریز خواهد بود. در این وضعیت یکی از سه حالت محتمل است الف- نظام درصدد بازسازی برآمده و مقام رهبری فرماندهی اصلاحات را به دست گرفته و از طریق دموکراتیک نه اصل آخر قانون اساسی و با همکاری دولت و ملت و احزاب نسبت به رفع اشکال‌ها اقدام و اداره آن را به قانون می‌سپارند که بهترین و کم‌هزینه‌ترین شیوه است ب- تعارض دولت و ملت که سه احتمال وجود خواهد داشت: ۱- با مواجهه، اعتراض‌ها خاموش شده و در کوتاه‌مدت صدای مردم آرام شده و در ظاهر بر اوضاع مسلط می‌شویم. ولی دوره آن کوتاه‌مدت و بر مشکلات کشور و ملت افزوده خواهد گردید. ۲- بند الف به دست روشنفکران و نخبگان مدنی و حقوقی و احزاب محققق می‌شود ۳- در صورت برابری توان دولت و ملت درگیری ادامه و اختلاف فرسایشی خواهد شد. ج- تغییر سخت اتفاق بیفتد که در صورت موفقیت اداره کشور دموکراتیک نخواهد بود. پیشنهاد نگارنده‌ این است که سران احزاب اصلاح طلب و مستقلین و حتی احزاب اصولگرای معتدل و دلسوز، خاتمی، روحانی، سیدحسن و... نخبگان حقوقی و مدنی با مقام معظم رهبری دیدار و با طرح مشکلات از او بخواهند خود عهده‌دار اصلاح ساختار شده و یا اجازه آن را صادر نمایند.

علی‌محمد نمازی

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار