سعید نورمحمدی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
صداوسیما نباید ملک شخصی یک جریان سیاسی باشد
آرمان ملی: ایرانِ پس از جنگ، تفاوتهای آشکاری با ایرانِ روزهای قبل از جنگ دارد. این روزها مردم ایران با وجود دیدگاههای مختلف، در کنار هم قرار گرفتهاند و یکصدا از میهن خود در برابر حمله دشمنان دفاع میکنند. این روزها، ایران در معنای واقعی، برای ایرانیان است. اگر در گذشته، رسانه ملی در اختیار گروه خاصی از یک جناح سیاسی بود و فقط دیدگاه تعداد محدودی از مردم از آن رسانه بازتاب مییافت، امروز افرادی به رسانه ملی دعوت میشوند که هیچکس تصور نمیکرد آنها روزی در صداوسیما حضور یابند و آزادانه سخن بگویند.

به نظر میرسد اگر این رویکرد ادامه پیدا کند، شرایط مثبتی برای کشور ایجاد خواهد شد و همه جناحها خود را در پیروزیهای آینده ایران سهیم خواهند دانست. این تصمیم در حالی گرفته شده که حضور مردم در میدانها و ایستادگی آنان در کنار کشور، تمام نقشههای غرب برای ناکام گذاشتن نظام جمهوری اسلامی را تا این لحظه نقش بر آب کرده است. حتی تغییر نظام سیاسی ایران را هم تصور کرده بودند، اما آنچه مانع تحقق آن شد، پایمردی ملت در دفاع از کشور بود؛ با وجود انتقادها و حتی مخالفتهایی که پیشتر داشتهاند. برای بررسی بیشتر این موضوع با سعید نورمحدی، فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگو کردهایم. او معتقد است اگر این روزها فرصت اظهارنظر به همه جناحها در رسانه ملی داده میشود، فردای عبور از بحران نیز باید این روند ادامه یابد.
+در گذشته نگاهی یکسویه در رسانه ملی وجود داشت و حتی فقط بخش خاصی از فعالان یک جناح سیاسی به این رسانه دعوت میشدند. آیا صداوسیما در گذشته به تکصدایی، چنددستگی و تقسیم مردم به خودی و غیرخودی باور داشت و امروز رویهاش تغییر کرده است؟
دودستگی ذاتاً چیز بدی نیست. برای حل مسائل کشور باید دیدگاههای مختلف امکان ابراز نظر در سطح ملی داشته باشند تا مسائل از زوایای گوناگون بررسی شوند. این باعث میشود در تعیین راهبردها و سیاستها، همه ابعاد یک مسأله دیده شود. اما آنچه در ایران مشکلساز شده، نوعی دوگانگی در به رسمیت شناختن جریانهای مختلف است. یک جریان اقلیت که در انتخابات ریاستجمهوری گذشته نیز مشخص شد در اقلیت قرار دارد، همه دیدگاههای دیگر را کنار میگذارد و اجازه نمیدهد افکار متنوع در حاکمیت و رسانه ملی نقشآفرینی کنند. تجربه ۱۲ روز دفاع ملی که ایران انجام داد، نشان داد ما برای شکست دشمن دو مؤلفه در اختیار داشتیم: نخست، توان نظامی و پدافند موشکی کشور و دوم، که بهمراتب اهمیت بیشتری دارد، همبستگی و انسجام ملی. بخشی از این انسجام در دعوت از جریانهای مختلف سیاسی به رسانه ملی نمایان شد.
+به عبارت دیگر، این انسجام بود که مانع تحقق مراحل بعدی طرحهای دشمن شد؟
بله، دشمن خارجی روی اختلافات داخلی حساب ویژهای باز کرده بود و متکی به اپوزیسیون خارجنشین بود. آنها تصور میکردند با چند پیام، مردم به خیابانها میریزند و حکومت را سرنگون میکنند. به خیال خودشان با کمترین هزینه به خواستههایشان میرسند. اما مردم ما آگاهانه مقابل این توهم ایستادند و با انسجام ملی، به دشمن فهماندند که طرحهایش شکستخورده است. ایرانیها هرگز زیر بار تهاجم خارجی نمیروند. من معتقدم باید این پدافند ملی، یعنی انسجام اجتماعی، را حفظ کنیم. طرف مقابل حتی به آتشبس هم پایبند نبوده و خودش آن را زیر پا گذاشته است. امروز مهمترین مولفه قدرت، مردم هستند و باید در رأس نظام به این نتیجه برسیم که تقسیمبندی خودی و غیرخودی را کنار بگذاریم و به همه شهروندان، فارغ از دیدگاه سیاسی، به چشم ایرانی نگاه کنیم.
+برای حفظ و تقویت این انسجام چه باید کرد؟
نباید یک جریان سیاسی خاص تصور کند که صداوسیما ملک شخصی اوست. این نگاه که هرکسی را بتوان در این رسانه متهم کرد و ۹۰ درصد برنامهها در اختیار یک جریان خاص باشد، منجر به تضعیف انسجام میشود. اگر واقعاً میخواهیم بزرگترین سلاح ایران، یعنی همبستگی ملی را حفظ کنیم، باید بپذیریم که دیدگاههای مختلف مشروع و محترماند و رسانه ملی نیز واقعاً ملی باشد، نه جناحی. اینطور نباشد که در بحران، با ذرهبین دنبال دختری با حجاب متفاوت بگردیم که در خیابان شعار «ایران، ایران» سر میدهد و از تمامیت ارضی کشور دفاع میکند، اما بعد از عبور از بحران، برخی افراد دستشان برای اجرای طرحهایی مثل گشت ارشاد و لوایح محدودکننده باز باشد. این تضاد رفتاری، هم اعتماد عمومی را از بین میبرد و هم انسجام را تهدید میکند. بنابراین، باید در رأس حاکمیت، تصمیمات جدی در جهت تغییر ساختارهای سیاسی و رسانهای گرفته شود.
ارسال نظر