| کد مطلب: ۱۱۱۴۶۴۱
لینک کوتاه کپی شد

نگاهی به معلم و اهمیت معلمی و کشوری که در آینده قرار است ثروتمند شود؛

تکلیف امروز؛ مشق وعده

آرمان ملی: در ایران، یکی از مشاغلی که در سال‌ها و به ویژه دهه اخیر، همواره به وضعیت معیشتی خود اعتراض داشته و علاوه بر بازنشستگان، کشاورزان، مالباختگان، کارگران و برخی دیگر از مشاغل و صنوف و حق‌خواهان خود، با همراه داشتن پلاکاردهایی دست به تجمع زده‌اند، معلمان بوده‌اند.

تکلیف امروز؛ مشق وعده

در ایران روز دوازدهم اردیبهشت‌ماه که مصادف با روز شهادت استاد مرتضی مطهری‌، روحانی شیعه، استاد فلسفه اسلامی و کلام اسلامی و تفسیر قرآن است، روز معلم نامگذاری شده. هرچند باید به این نکته هم اشاره کرد که روز معلم پیش از این به روز کشته شدن معلم جوان، ابوالحسن خانعلی دبیر فلسفه وعربی دبیرستان جامی تهران، معلمی ساده و بدون گرایش‌های حزبی در جریان تجمع اعتراضی معلمان قبل از انقلاب 57 و در میدان بهارستان برمی‌گشت که اتفاقا در همان روز اردیبهشتی اتفاق افتاد.

به هرصورت، روز معلم فرصتی‌ است برای اینکه معلمان در ایران با تشکیل تجمعات مسالمت‌آمیز و یا گفت‌وگوهایی که به برکت وجود برخی خبرنگاران فعال در حوزه اجتماعی به امری روتین بدل شد و معلمان معترض به فعالان رسانه‌ای هم بدل شدند، بپردازند. تجمعاتی که البته در این سال‌ها با تشکیل برخی از آن‌ها مخالفت شده و چنانچه با اعلام عدم تشکیل تجمع، این اتفاق از طرف برخی از هم‌صنفی‌ها و نه همه آن‌ها صورت‌گرفته‌اند با آن‌ها برخوردهایی شده و در برخی موارد کار به دادگاه و زندان هم کشیده  است.

در این گزارش به بهانه روز معلم نگاهی انداخته‌ایم به برخی مشکلات آموزشی و برخی معضلاتی که معلمان دارند، همین‌طور تاثیرگذاری که این طبقه می‌تواند بر حساس‌ترین و مهم‌ترین اقشار جامعه که آینده‌سازان مملکت نامیده می‌شوند، داشته باشد.

در نگاهی دیگر، مسئولان وزارت آموزش و پرورش را خطاب قرار داده و باتوجه به پرجمعیت‌بودن این وزارتخانه که تحت عنوان عیالوار نام برده‌ایم، تاکید کرده‌ایم که این وزارتخانه وزارتخانه هزینه است اما در آینده وزارتخانه درآمد می‌شود؛ اشاره به تاثیری که تربیت و آموزش و پرورش می‌تواند بر دانش‌آموزان یعنی همان آینده سازان مملکت بگذارد.

معلم‌ها از دو زاویه

هرچند که با افزایش آمار بیکاری و موازی و همسو نبودن و اختلاف شدید درآمد و هزینه در زندگی ایرانی‌ها بسیاری از سایر اقشار نظیر همان کارگران و یا افرادی که به هیچ‌وجه امنیت شغلی ندارند ، داشتن شغلی که دائم هرچند با حقوقی که مدنظر نیست و دریافت حقوق حتی در تابستان و نیز استفاده از مزایای معلمی نظیر فروشگاه فرهنگیان برای تامین همه مایحتاج زندگی، به‌نوبه خود در این وانفسا، امتیازی بزرگ به‌حساب می‌آید.

از سوی دیگر شما هم ممکن است برخورد داشته باشید یا در اطرافیان خود مشاهده کرده باشید، معلم‌هایی را که به‌ویژه از مناطق محروم و با داشتن امتیازات خاص به این شغل نائل شده و بعد هم انتقالی‌ گرفته و به پایتخت آمده‌اند و آموزه‌های اشتباهی را به دانش‌آموزان انتقال داده‌اند یا حتی در مواردی با دانش‌آموز برخورد فیزیکی هم کرده‌اند.

اما این می‌تواند ظاهر قضیه باشد؛ در میان معلمان هستند کسانی که بخش مهمی از زندگی خود را وقف آموختن و بارورکردن فرزندانی کرده‌اند که باور دارند آینده‌سازان کشورشان هستند و یا در همان حیطه مشخص‌شده وظایف خود درست عمل‌کرده و معلمی کرده‌ و در حد بضاعت خود با دانش‌آموزان ارتباط برقرار کرده‌اند. در این میان مشکلاتی را هم در نظر بگیرید که از زبان آموزگاران ایراد می‌شود؛ بشنوید از معلمانی که شغل دومی دارند مثل رانندگی برای اسنپ با اینکه در رشته تخصصی خود و فراتر از آن هم مدارج تحصیلی را طی کرده و هم به آگاهی و شعور اجتماعی و صلاحیت بالایی برای به‌عهده‌گرفتن مسئولیت آموزش به حساس‌ترین قشر جامعه یعنی کودکان و نوجوانان، دست یافته‌اند؛ بشنوید از آموزگارانی که چندین جلد کتاب تخصصی و حرفه‌ای نوشته و ترجمه‌ها و تحقیقات ارزشمندی در حوزه آموزش و پرورش انجام داده‌اند؛ آن‌ها که با نگارش مقالات و برقراری ارتباط با رسانه‌ها تمام هم خود را برای آگاهی‌رسانی نسبت به مشکلات معلمان و دانش‌آموزان همه مناطق ایران به‌کار بسته‌اند و آن‌ها که در این راه جان داده‌اند؛ از معلمانی که برای نجات دانش‌آموزش از زیر دیواری نیمه خراب روستای دورافتاده‌ای از خطه سیستان و بلوچستان خود زیر دیوار ماند و جانش را از دست داد تا او که خواست دانش‌آموزانش در آتش بخاری‌های نفتی به‌دردنخور نسوزند و خود سوخت و دیگری که در اوج کرونای افسارگسیخته و درست زمانی‌که هنوز برای این قشر حساس واکسن کرونا که البته خیلی دیر به ایران آمد، تزریق نشد، به کووید 19 مبتلا شده و جان خود را از دست دادند!

حق التدریسی‌ها چه شدند؟ رتبه‌بندی کجا رفت؟

در اینجا به دو مشکل اساسی که معلمان سال‌هاست با آن درگیرند و حل هم نمی‌شود اشاره می‌کنیم؛ یکی بحث رتبه‌بندی معلمان و دیگری مشکل معلمان حق‌التدریسی؛ یکی از مشکلاتی که نظام آموزشی کشور با آن مواجه بوده؛ عدم پرداخت به موقع حقوق معلمان حق‌التدریس یا خرید خدمات بوده؛ مشکلی که وزارت آموزش و پرورش به تنهایی از حل آن عاجز است و نیازمند همکاری دیگر دستگاه‌ها خصوصاً سازمان برنامه و بودجه است. مشکلی که سال گذشته نه تنها کم نشد که ممکن است چالش‌های جدیدی برای نظام تعلیم و تربیت ایجاد کند. سال گذشته متأسفانه همزمان با رتبه بندی معلمان و هزینه‌های هنگفت اجرای این طرح، معلمان شاغل و بازنشسته بابت ساعات حق‌التدریس ماه‌های مهر تا بهمن ۱۴۰۲ هنوز رقمی را دریافت نکردن. همزمان آموزش و پرورش در پرداخت حقوق و عیدی معلمان به مشکل برخورد؛ معوقات شاغلان بازنشسته هم همین‌طور.

آینده نه در چاه‌های نفت که در دستان دانش‌آموزان است

برخی چهره‌ها، شخصیت‌های دانشگاهی و آن‌هایی که تحت عنوان نخبگان و سیاسیون جامعه معرفی می‌شوند، معتقدند که آینده کشور ما نه در چاه‌های نفت که در دست دانش‌آموزان است.

سال‌ها پیش، یک خیر مدرسه‌ساز که برای ساخت مدرسه به چابهار رفته بود همین را به نقل از ایسنا گفته بود که «ثروت ما در چاه نفت نیست بلکه در مغز دانش‌آموزان این مدارس است.» او حمایت‌ها از مدارس مربوطه را منوط به همت مسئولین، مدیر و معلمین مدرسه دانسته بود؛ معلمانی که به ویژه در مناطق محروم با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می‌کنند؛ دوازدهم اردیبهشت دو سال پیش، همین خبرگزاری ایسنا از زبان یک معلم نوشته بود که «مشکل جامعه امروز فرهنگیان، مشکلات معیشتی است. ما معلمی را داریم که به روستاهای دور و پشت چندین کوه می‌رود. از اول هفته تا آخر هفته در روستا می‌ماند، روزهای تعطیل به خانه بازمی‌گردد و حقوق ۴ الی ۵ میلیون تومانی می‌گیرد. معلمی را با سابقه بالا داریم که با داشتن فرزندان دم بخت باید عصرها به آژانس برود تا بتواند هزینه‌های زندگی‌اش را تامین کند. این معلم چطور می‌تواند بر افزایش کیفیت آموزشی خود تمرکز کند؟»

به گفته کارشناسان، جامعه آموزشی در کشور ما چون یک جامعه صرفا مصرف‌کننده است، هیچ پولی را به چرخه اقتصاد برنمی‌گرداند و درآمدزا نیست اما مگر می‌توان به نکته‌ای که به آن اشاره شد، بی‌توجه بود؟ مسئولان چه بخواهند چه نخواهند، معلمان پرورش‌دهنده‌های آینده‌سازان کشور هستند؛ خیل عظیمی از دانش‌آموزانی از سراسر کشور در این وزارتخانه‌ای که بیراه نیست آن را عیالوار به‌نامیم، که هر کدام قرار است در آینده به درآمدزایی برسند و با این احتساب، وزارت آموزش و پرورش از وزارتخانه اقتصاد هم سرمایه‌دار خواهد بود! سرمایه‌ای که پس‌انداز می‌شود و کمک شایانی به آبادانی و توسعه و پیشرفت مملکت می‌کند اما به شرط آن‌که مسئولان همت کرده، با در نظرگرفتن بودجه کافی و تسهیلات مناسب برای معلمان و ایجاد امکانات و زمینه‌های آموزشی به‌روز، زمینه این ثروتمندشدن را فراهم کنند.

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار