
حمیدحسینی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
باید مرجعیت رسانه را به داخل کشور آورد
آرمان ملی- احسان اسقایی: با فاصله چند روز از اعمال تحریمهای سازمان ملل علیه ایران و در شرایطی که هنوز کمیتهای برای اعمال تحریمها در سازمان ملل تشکیل نشده، در ایران شاهد افزایش قیمت ارز هستیم که نشان میدهد جامعه انتظار افزایش قیمتها را دارد.
از این رو قبل از هر اقدامی باید با موج افزایش قیمتها مقابله کرد و به عبارت بهتر باید با جو روانی ناشی از اعمال تحریمها بهگونهای مقابله کرد که هرچه زودتر شوک ناشی از تحریمها از بین برود. از این رو به نظر میآید در چند سطح باید اقدامات جدی صورت گیرد، از جمله اینکه همه مشکلات کشور با مردم در میان گذاشته شود و از آنها خواسته شود که پای کار آمده و به کمک دولت بشتابند. از سوی دیگر اختلافات سیاسی نیز باید به حداقل ممکن برسد تا صدا و علائم چندگانه به بیرون از کشور ارسال نشود، تا غربیها تصور نکنند که چندگانگی صدا و مواضع در داخل کشور به خاطر بازگشت تحریمها بوده و به فکر افزایش دامنه تحریمها نباشند. «آرمان ملی» در این ارتباط با حمید حسینی فعال اقتصادی و سیاسی به گفتوگو پرداخته است. او معتقد است: «آمریکا و اروپا با اعمال این تحریمها دنبال براندازی و تجزیه کشور نیستند بلکه قصد دارند در نتیجه اعمال تحریمهای شدید علیه ایران شرایطی را به وجود آورند تا در ارتباط با مسائل موشکی و هستهای به خواسته خود دست یابند». در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
*دستگاه سیاست خارجی ایران تلاشهای زیادی کرد که جلوی اجرای مکانیسم ماشه را بگیرد، اما در هر صورت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران برقرار شد. آیا کیفیت این تحریمها با تحریمهای آمریکا متفاوت است؟
قطعا تحریمهای سازمان ملل مهم است و نباید آن را نادیده گرفت اما اینکه این اثرگذاری به اندازه اهمیت آن است یا نه، باید گفت که تجربه قبلی نشان داده که در سال 89 و مطابق قطعنامه 1921 هم تحریمهای بینالملل علیه ایران برقرار شد اما آن تحریمها آثاری بر صادرات و واردات و تبادلات تجاری و فروش نفت ایران نداشت. البته نه اینکه اثر نداشت اما هیچ گاه تحریمها باعث حصر اقتصادی ایران نشد.
*با وجود این مورد که ما میدانیم که تحریمها آنگونه که باید اثر نخواهد گذاشت، اما برخی به صورت جدی نگرانند. علت این نگرانی با وجود تجربه تحریمها چیست؟
آنچه باعث نگرانی جامعه ایران و شهروندان شده به درآمدهای ارزی کشور باز میگردد و اکنون هم بیشترین اثر ناشی از تحریمها را روی قیمت ارز مشاهده میکنیم، چراکه جامعه اینگونه میاندیشد که تحریمها باعث میشود حمل و نقل و فروش نفت ایران دچار مشکل میشود، حال اینکه این تحریمها بر اساس آنچه اعلام شده در ارتباط با حوزههای موشکی و هستهای و تسلیحات است. بخشی از این تحریمها البته پولی، بانکی و بیمهای است. این تحریمها از سوی آمریکا قبل از تحریم اخیر وجود داشته و اکنون نیز ادامه خواهد یافت. مگر کشوری در جهان تا قبل از تحریمها به ایران موشک و تسلیحات میداد که حالا نگران باشیم؟ مگر قبل از تحریمهای اخیر نقل و انتقال پول برای ایران توسط مبادی رسمی صورت میگرفت که اکنون تحریمها مانع این نقل و انتقال شود؟ لذا همه تحریمهای کنونی در دل تحریمهای آمریکا برقرار بوده، لذا پیشبینی میشود اثر این تحریمها جدی نباشد. اگر چه همین که کشوری را به عنوان تهدید صلح و امنیت جهانی مشخص کنند، قطعا آثار خود را روی نقل و انتقال پول نشان خواهد داد. در مجموع چون زیر بار تحریمها قرار داشتهایم و حالا آن تحریمها قدری افزایش یافته، به نظر نمیرسد اثر جدی بر اقتصاد ایران داشته باشد.
*آیا معتقدید اقتصاد ایران در طول چند دهه که تحت تحریمهای مختلف بوده، دچار تابآوری شده است؟
بله، اقتصاد ایران چون در زیر بار تحریمها به مسیر خود ادامه داده، هرچند در این مدت با چالشها و سختیهایی دست و پنجه نرم کرده، اما میتوان گفت تابآوری بیشتری نسبت به قبل دارد. ایران توانسته تحریمها را در گذشته خنثی کند و تحریمها را دور بزند. رفتار تجاری شرکای ما به گونهای بوده که در زیر تحریمها به ایران کمک کردهاند و این شرکا چندان خود را در ارتباط با تحریمهای ایران منطبق با تحریمهای آمریکا و سازمان ملل نکردهاند و ایران هم توانسته است از این فضا استفاده کند. اکنون البته به علت اینکه اروپاییها و آمریکاییها پای تحریمها ایستادهاند، فشار بیش از زمانی است که تنها آمریکاییها دست به اقداماتی در ارتابط با ایران زده بودند. با این وجود ایران تجربه زیادی دارد و میتواند از میزان آثار تحریمها بکاهد.
*روسها و چینیها در سازمان ملل زمانی که در ارتباط با تحریمهای ایران تصمیمگیری میشد معتقد بودند که این تحریمها غیرقانونی است. آنها با وجود وضع تحریمهای بینالمللی چگونه رفتار خواهند کرد؟
کشورهایی مانند چین و روسیه اگر نخواهند تحریمهای سازمان ملل را رعایت کنند، متهم به نقض تحریمها خواهند شد و اگر این تحریمها را در نظر نگیرند، یک شریک راهبردی استراتژیک را از دست خواهند داد. لذا نباید اینگونه اندیشید که اروپاییها بدون حساب و کتاب این شرایط را برای ایران به وجود آوردهاند. این دو کشور قطعا در روابط خود تحریمهای بینالمللی را در نظر خواهند گرفت. البته باید گفت که در گذشته چین و روسیه هم از جمله تدوین کنندگان قطعنامه 1921 بوده و به آن رای دادند اما زمانی که این قطعنامه علیه ایران اعمال و اجرایی شد، تاثیری بر روابط ما با این کشورها نگذاشت. درست است که در برخی حوزهها نمیتوانند به آسانی با ایران همکاری کنند، مثلا نمیتوانند به ایران سامانههای دفاعی بدهند اما به این معنا نیست که به روابط خود با ایران پایان خواهند داد. اروپاییها هم البته همین طور هستند که با وجود تحریمهای سازمان ملل، مدعی بودند که دارو و مواد غذایی را در لیست معافیت خود قرار دادهاند. اینکه توانستند به تعهدات خود عمل کنند یا نه، موضوع دیگری است اما این کشورها هنوز هم میتوانند در سایه چنین معافیتهایی، به روابط خود با ایران ادامه دهند.
اقتصاد ایران چون در زیر بار تحریمها به مسیر خود ادامه داده، هر چند در این مدت با چالشها و سختیهایی دست و پنجه نرم کرده، اما میتوان گفت تابآوری بیشتری نسبت به قبل دارد
*در گذشته و در زمان احمدینژاد که تحریمها جدی شد، آرامآرام صف برای دارو شکل گرفت. حالا که همان تحریمها بازگشته، آیا شاهد همان چالشها و مشکلات خواهیم بود؟
در آن زمان آمادگی لازم را نداشتیم و بانکها و کشتیرانی تحریم شد و امکان جایگزین نداشتیم اما در مقابل منابع ارزی خوبی داشتیم اگرچه تحریمهای پولی دسترسی به آن منابع را سخت کرد. کمتر کسی باور میکرد که قطعنامه علیه کشوری صادر و حتی بانک مرکزی آن کشور تحریم شود. برخی همان وقتها انتظار داشتند که چین و روسیه قطعنامه را وتو کنند. اکنون وضع فرق کرده و در این سالها از قید و بندها رها شده و امیدواریم با همراهی دولت و بخش خصوصی با کمترین هزینه و کمترین محدودیتها، این دوران را پشت سر بگذاریم. اگر چه نباید دیپلماسی را فراموش کرد و همان طور که طرف مقابل اذعان کرده، هنوز راه برای دیپلماسی باز است. لذا ضمن اینکه نباید راه دیپلماسی را بست، باید روابط خودمان را با روسها و چینیها و شرکای منطقهای توسعه دهیم تا بتوانیم از این فضاها برای تامین مواد و کالاهای مورد نیاز مردم استفاده کنیم.
* یعنی باید نفت بدهیم و کالا بگیریم تا مشکل حل شود؟
لازم نیست اینگونه رفتار کنیم. نفت در برابر تامین، نفت در برابر سرمایهگذاری و نفت در برابر توسعه زیرساختها برای ما منشأ خیر خواهد بود و اتفاقا طرف مقابل به این شرایط راضی خواهد بود. حتما که نباید نفت در برابر ارز باشد.
*امروز پرونده ایران مستقیما زیر نظرآمریکاییهاست. آیا ممکن است آنها به حمله به ایران بیندیشند؟ سوال دیگر اینکه چرا اروپاییها در این دوره اینگونه با ایران رفتار کردند؟
اروپاییها در این مدت خواستند با آمریکاییها همراهی کنند تا در پرونده اوکراین نگاه آمریکا را همراه خود داشته باشند. به عبارت بهتر اروپاییها با کارت ایران در برابر آمریکا بازی کردند تا نظر مثبت آمریکا در برابر پوتین را داشته باشند. اینکه آمریکا میخواهد به ایران حمله کنند یا نه، به نظر میرسد آنها دنبال تجزیه ایران نیستند و حتی به سرنگونی هم فعلا نمیاندیشند. به نظر نمیرسد به نفع آمریکا باشد که در این منطقه دنبال تجزیه، سقوط و براندازی نظام ایران باشد، بلکه میخواهد با این فشارها از ایران امتیاز بگیرد. اگر هم حملهای صورت بگیرد، محدود خواهد بود چراکه دنبال جنگ بلندمدت با ایران نیست.
*یعنی دنبال این نیست که با افزایش فشار مردم را به اعتراض بکشاند؟
این مساله میتواند به عنوان ابزاری برای چانهزنی مورد استفاده آمریکاییها قرارگیرد اما به این معنی نیست که به این وسیله دنبال آن باشند که کشور تجزیه و نظام سقوط کند. چون اروپاییها معتقدند ایران لنگر ثبات در خاورمیانه است. در واقع اروپا با بهم خوردن نظم منطقه به صورت جدی آسیب خواهد دید و تعداد قابل توجهی مهاجر از این بهم ریختگی به سمت اروپا خواهند رفت. لذا به نظر من اروپا دنبال تجزیه و آمریکا دنبال براندازی نیست. اگر چه با این فشارها دنبال امتیاز گرفتن از ایران هستند تا ایران بپذیرد در موضوعات منطقهای با غربیها هماهنگ شود.
*پیشنهاد شما در این شرایط به دولت چیست؟
اکنون به نظر میرسد کشور باید فرماندهی اقتصادی داشته باشد. دیگر نمیشود بانک مرکزی برای خودش کار کند، صمت برای خود و سازمان برنامه برای خود. اکنون فرمانده اقتصادی واحد لازم است. یک روزی در زمان آقای هاشمی، وقتی کشور مشکل پیدا کرد، وی همه مدیران را صدا کرد و گفت آقای نوربخش تصمیم نهایی را خواهد گرفت و همه باید اطاعت کنند. اگر نوربخش میگوید ثبت سفارش باید 4 ماه طول بکشد، باید همینطور باشد. در آن زمان فرماندهی اقتصادی ایجاد و اقتصاد کشور مدیریت شد. اکنون به چنین چیزی نیاز داریم و کسی باید به عنوان فرمانده اقتصاد ایران تعیین شود. ضمن اینکه باید در جهت رضایت مردم حرکت کرد. حرکتی که در جهت آزادی زندانیان سیاسی و امنیتی صورت گرفت، تاثیر مثبت داشته و میتواند استمرار داشته باشد. در همین راستا باید تاکید کرد لازم است مرجعیت خبر و روایتسازی به داخل کشور برگردد تا رسانههای بیگانه نتوانند علیه ما خبرسازی کنند. هنوز هیچ تحریمی زیر نظر کمیتهای که باید در سازمان ملل تشکیل شود، اجرایی نشده اما ارز جهش کرده و این نشان میدهد که روایت سازیهای خارج از کشور در داخل کشور اثرگذار است و باید کوشید این رویه اصلاح شود.
ارسال نظر