«آرمان ملی» مواجهه صداوسیما با تحولات داخلی و خارجی را بررسی میکند
کم توجهی رسانه ملی به انتقادها
آرمان ملی- حمید شجاعی: صداوسیما سالهاست که به بازوی رسانهای یک جریان خاص تبدیل شده و اساسا سیاست رسانهای خود را بر مبنای منویات و تفکرات همان جریان خاص پایهریزی میکند.

کافی است به رویکرد این سازمان در قبال جنگ 12 روزه و ایستادگی مردم بپردازیم و ببینیم بر خلاف اینکه همه مسئولان و مقامات به لزوم حفظ انسجام ملی و همبستگی اجتماعی حول محور ایران تاکید داشتند، صداوسیما چگونه با پخش برخی برنامهها و یا دعوت از برخی شبه کارشناسان انسجام ملی را کنار گذاشته و بر مبنای رویکردهای دیگری پیش میرفت. رویهای که پس از آن نیز اصلاح نشد و همچنان نیز ادامه دارد. واقعیت این است که عملکرد صداوسیما مدتهاست که محل انتقاد بسیاری از کارشناسان، صاحبنظران و سیاسیون است و این عملکرد و نوع برخوردهای جریانی و جناحی در برنامهها، مواضع ضدوحدت و انسجام ملی موجب ریزش شدید مخاطبان این رسانه شده است. چه اینکه اگر پخش زنده مسابقات فوتبال را فاکتور بگیریم صداوسیما محصول جذابی برای ارائه به مخاطب ندارد. البته طبیعی است که وقتی نگاههای متصلب، محصور و بستهای بر این سازمان حاکم باشد نمیتوان انتظاری بیش از این داشت. واقعیت این است که امروز صداوسیما بر خلاف آنکه نام رسانهملی را با خود یدک میکشد اساسا در تحقق این امر یعنی ملی بودن موفق نبوده است. به عبارت دیگر سیاستهای یکجانبهگرایانه، رویکردهای محفلی، دوری از متن جامعه، نادیدهگرفتن افکارعمومی، دعوت از کارشناسنماها بهجای متخصصان واقعی و عدم درک صحیح اقتضائات روز، موجب شده تا جامعه از مدتها پیش صداوسیما را رسانهملی نداند. البته این مساله نیز ناشی از افراد و سیاستهای حاکم بر این سازمان است. وقتی وحید جلیلی در مقام قام مقام رئیس صداوسیما کشور را «آغل» میخواند یا برخی مجریان یا به ظاهر کارشناسان بهجای تقویت انسجام ملی و همافزایی در آتش تخریب افراد یا جریانات میدمند چگونه میتوان انتظار داشت که این رسانه منعکسکننده صدای مردم باشد.
*از نگاه محدود تا ایجاد بحران
نگاه محدودنگر و بستهای را که در صداوسیما جاری و ساری است، میتوان در نوع برنامهها و اظهارنظرات دید. تفاوتی هم نمیکند که در حوزه سیاست خارجی یا عملکرد اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی به اظهارنظر پرداخته شود. بلکه رویکرد بیشتر به سمت بحرانسازی است تا حل مساله و بسیار هم تا کنون دیده شده که عملکردها بر خلاف روند عمومی جامعه و حتی آنچه در اظهارات مسئولان میآید بوده است. چنانکه پس از جنگ 12 روزه بارها شاهد بودیم که مسئولان از لزوم انسجام ملی و آتشبس میگفتند؛ اما عدهای از مجریان یا به ظاهر کارشناسان در آتش جنگ میدمیدند. البته این رویه همچنان نیز پی گرفته میشود و چندان هم اصلاح نشده است. چه اینکه در شرایطی که مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور بهدنبال دوری از تنش و پیگیری مذاکرات با اروپاییها و آژانس برای جلوگیری از فعالسازی اسنپبک هستند؛ یکی از مجریان شبکه افق مقابل دوربین گفت: «در بازی تمدید اسنپبک نیفتید؛ جنگ اول بهتر از صلح آخر است؛ از همین حالا همه خسارتهایش را تحمل کنیم و جانمان را آزاد کنیم.» یا در برنامهای دیگر در توهینی آشکار کارشناس مذهبی برنامه محمدجواد ظریف، وزیر سابق امور خارجه و معاون پیشین راهبردی رئیسجمهور را ابوموسی اشعری خواند. چندی قبل نیز شبیر فیروزیان در برنامهای دیگر، مسئولان کشور را «بیماران روحی روانی»، «غربزده» و «ذلیل» خواند و صراحتا خواستار حذف آنان از ساختار سیاسی شد. اما در تازهترین اقدام در حالیکه سخنگوی وزارت خارجه بارها تأکید کرده «یهودستیزی در فرهنگ ما جایی ندارد»، شبکه افق صحنهای از یک مراسم مذهبی را پخش کرده که فردی یمنی حاضران را به شعار «اللعنت علی الیهود» دعوت میکند و جمعیت آن را تکرار میکنند؛ نوعی دوگانگیای که اعتبار دیپلماتیک کشور را زیرسوال میبرد. احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاحطلب در این خصوص در کانال تلگرامی خود نوشت: «آیا این دوگانگیها در سطح ساختار رسمی، از چشم دنیا پنهان میماند؟ اگر یک دیپلمات خارجی ویدئوی همین برنامه را جلوی وزیر خارجه بگذارد و بر همین اساس، جمهوریاسلامی را به «یهودستیزی» متهم کند، او چه پاسخی خواهد داد؟ خواهد گفت، صداوسیما یک شبکه خصوصی است؟ یا اینکه منظور از «یهود» در اینجا یهودیان نیستند؟ با این وضع آیا ما واقعا با یک State در ایران روبهروییم و یا تشکیلات هشلهفی که هر گوشهاش ساز مخصوص خود را مینوازد و کمترین هارمونی و هماهنگی در آن دیده نمیشود؟ این وضعیت با stateless بودن تفاوت دارد؟
*تلاش برای تفرقه و ناامیدی؟
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص نوع مواجهه صداوسیما در قبال مسائل مختلف اظهار داشت: مشکل جدی که وجود دارد و طی سالهای اخیر نیز متاسفانه بهجای اصلاح تشدید شده این بوده که نوعی انحصارطلبی در صداوسیما بهوجود آمده و اقلیتی بهخصوص آنجا را تصاحب کردند که اولویتشان مصالح ملی و مسائل کشور نیست. جناح تندرو شناخته شدهای هستند که بهخاطر مسائل جناحی خود حاضر هستند که مصالح ملی و مسائل کشور را نادیده انگارند. فرزانه ترکان به «آرمان ملی» گفت: این گروه خاص این موضع را در موقعیتهای مختلف ثابت کردند و ما در طی سالهای اخیر میبینیم که روزبهروز شمار مخاطبان صداوسیما افت کرده و همین تندرویها راهی را باز کرده برای اینکه مردم را به سمت رسانههای خارجی سوق دهند. با وجود این ریزش بسیار شدید که اتفاق افتاده اصلا برای مدیران صداوسیما مهم نیست که یک تغییر رویهای را پیشبینی کنند. دلیل اصلی نیز همان نگاه جناحی و خطر فکری آنهاست که بر همه چیز اولویت دارد. وی افزود: صداوسیما با آمارهای غلط سعی کرده یک روپوشانی بر کوتاهیهای خود انجام دهد. اتفاقی که در خردادماه اتفاق افتاد و واقعه تلخ جنگ 12 روزه آزمون بسیار مشخص و روشنی بر عملکرد صداوسیما بود که متاسفانه بازهم روش درستی را در ایجاد یک وحدت و همبستگی ملی پیش نگرفتند. تا به الان میبینیم که تمام اتفاقاتی که افتاده را به نفع جریان خاص خودشان مصادره به مطلوب کردند. هیچگاه از دورن و متن مردم سخن نگفتند و تلاش نشد که اجازه دهند که سلیقههای مختلف سیاسی که با هم زاویه دارند، اما پیگیر مسائل کشور هستند، بتوانند به مذاکره و مشاوره در صداوسیما بنشینند و مردم ببینند و خود تصمیم بگیرند. این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی عنوان کرد: بهنظر من بزرگترین مشکلی که در سیاستگذاران صداوسیما وجود دارد این است که مردم را در جایگاه خود نمیبینند و با برنامهسازیهایی که میکنند به شعور مخاطب توهین میکنند. اینکه یک سویه و با جبههبندی سیاسی خودشان مسائل را تعبیر کنند و اجازه ندهند که خود مردم حق فکر و تصمیمگیری داشته باشند در برنامههای خود لحاظ کردند و همچنان ادامه میدهند. ترکان تصریح کرد: امروز هم بهجای همیاری با دولت و ایجاد زنجیر پیوسته میان مردم و دولت تمام تلاش خود را در جهت ایجاد تفرقه و ناامیدی انجام میدهند. این موضوع در مورد مباحث فرهنگی، اجتماعی و کنسرتهای ملی که همبستگی مردم را تقویت میکند نیز ساری و جاری بوده است.
ارسال نظر