«آرمان ملی» مواجهه دولت با مسائل اقتصادی را بررسی میکند
مشکلات را عملی حل کنید
آرمان ملی- حمید شجاعی: «معیشت مردم» کلیدواژه جذاب و زیبایی است که بسیار از سوی مسئولان مختلف مورد استعمال قرار میگیرد و در کمتر نشست یا سخنرانی شاهد بودهایم که با ربط یا بیربط مساله معیشت مردم و حل مشکلات اقتصادی از سوی مسئولان بیان نشود. بهعبارت دیگر این کلیدواژه پای ثابت صحبتهای مسئولان است؛ اما بنا به رویهای که گفته میشود هر چیزی که زیاد تکرار میشود اهمیت خود را از دست میدهد و اقدام و عملی پیرامون آن صورت نمیپذیرد در مساله معیشت مردم نیز همین رویه جاری است و حل مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه بیش از اینکه در میدان عمل و سر سفرههای مردم بروز و ظهور خود را نشان دهد در اظهارات، سخنرانیها و وعدههای مسئولان مختلف تجلی پیدا میکند.

البته این نگاه و رویکرد صرفا معطوف به این دولت نیست و در دولتهای پیشین نیز به وضوح قابل مشاهده بوده است. چیزی که از آن تحت عنوان گفتاردرمانی یا وعده درمانی یاد میآید و دولتهای مختلف پس از انقلاب هر یک پررنگ و کمرنگ آن را اجرا کردهاند. حال اینکه دولت مسعود پزشکیان نیز از این قاعده مستثنی نیست و از همان روزهای نخست تبلیغات انتخاباتی پزشکیان مساله معیشت مردم، عدالت در توزیع، حل مشکلات اقتصادی و مسائلی از این دست را در دستور کار داشت و پس از آن در دولت نیز همین وعدهها و صحبتها را ادامه داد و تا کنون نیز جلسهای نبوده که رئیسجمهور در خصوص مسائل اقتصادی و معیشتی صحبتی نکرده باشد. اما جای تامل و تعجب است که چرا با این همه صحبت، تاکید اظهارنظر و دستور در بر همان پاشنه قبلی میچرخد و جامعه نسبت به گذشته تغییری را حس نکرده است. چه اینکه افزایش لجام گسیخته قیمت کالاهای اساسی از یک سو و تورم بالا و کاهش قدرت خرید مردم از سوی دیگر باعث شده تا همچنان جامعه نسبت به شرایط اقتصادی و معیشتی خود نارضایتیهایی را داشته باشند و بهرغم برخی اقدامات دولت اعم از تخصیص کالابرگ و یارانه 300 و 400 هزار تومانی همچنان نوک پیکان انتقادات خود را متوجه دولت کنند. با این حال واقعیت امر بر آن است که باید پذیرفت دولت نیز بیش از آنکه در مرحله اجرا و عمل به مساله معیشت مردم بپردازد بیشتر در سخنرانیها و گفتاردرمانیهای خود برای جامعه شرایط مطلوب و بهشت برین را تصویر میکند. اینکه مردم در سخنان صحبتهای مسئولان ادعایی بشنوند ولی در عمل و واقعیت در مراکز خرید چیز دیگری مشاهده کنند جز ناامیدی و سلب اعتماد از دولت چیزی در بر نخواهد داشت. طبیعت امر این است که دولت برای تغییر اوضاع از وضع موجود به شرایط مطلوب آمده است تا تفاوتی معنادار با دولت قبل ایجاد کند. اما اگر قرار باشد که دولت نیز بهجای تغییر صرفا روایتگر شرایط باشد تبعا جامعه نیز آن را دلیل سوءتدبیر و ناکارآمدی دولت میپندارد. لذا باید برای حل مشکلات جامعه نه در شعار و حرف؛ بلکه در عمل و اجرا برنامهریزی و اقدامات اصولی صورت گیرد تا مردم آن را در سفره خود ببیند نه اینکه صرفا از رسانهها بشنوند.
* مخاطب بایدهای دولت
طی ماههای گذشته و حتی از ابتدای دولت تاکنون بارها در اظهارات مسئولان صحبت از حل مشکلات معیشتی مردم بوده است. مثلا اخیرا رئیسجمهور با انتقاد از شیوه تخصیص یارانه سوخت گفته است: «امروز چند میلیارد دلار برای واردات بنزین تخصیص مییابد، در حالیکه نباید قشری که نیازی به بنزین یارانهای ندارند، بنزین 1500 تومانی مصرف کنند. این در حالی است که میتوان با مدیریت این منابع، معیشت افراد نیازمند را تامین کرد و با حمایت از اقشار آسیبپذیر، مانع شکلگیری نارضایتی شد. باید تمام توان دولت صرف حل مشکلات مردم شود و این اصل را در تمامی برنامهها و تصمیمات اجرایی مدنظر قرار میدهیم». یا چندی پیش محمدرضا عارف معاون اول پزشکیان با اشاره به راهبرد دولت در خصوص توجه به معیشت مردم بهویژه اقشار آسیبپذیر در اصلاحات ساختاری اقتصادی تصریح کرد: «هر برنامه اصلاح ساختاری اقتصادی باید پیوست معیشتی بهویژه برای اقشار آسیبپذیر داشته باشد و حفظ معیشت و عزت آنها که صاحبان اصلی انقلاب هستند برای دولت حائز اهمیت اساسی است». پرسش اینجا است که مخاطب اظهارات دولتمردان و این «باید بشود»ها چه کسی است؟ قوه اجرایی کشور در اختیار خود دولت است و اگر اقدام و عملی هم قرار است صورت پذیرد بازهم باید از سوی خود دولت باشد. لذا به نظر میرسد بهتر است به جای اینکه صرفا بگوییم فلان اتفاق باید بیفتد تا معیشت مردم بهبود پیدا کند بهجای نظر بهسمت عمل برویم و اتفاقاتی که در حل مشکلات معیشتی مردم دخیل هستند را رقم بزنیم. اینگونه باور و اعتماد مردم به مسئولان و گفتههایشان نیز بیشتر خواهد شد.
*امید به بهبود معیشت؟
یک اقتصاددان در این خصوص که دولت باید چگونه گفتهها و وعدهها را به عمل و اجرا تبدیل کنید، اظهار داشت: همه میگویند که دولت باید فلان کار را انجام دهد. مجلس میگوید دولت انجام دهد، قوه قضائیه میگوید باید معیشت مردم حفظ شود؛ وزیر نفت میگوید باید تولید نفت بالا برود؛ اما مشخص نیست که با چه مخاطبی سخن میگویند. در حالیکه که مسئول این اقدامات خودشان هستند. متولی اصلی بحث قیمتها چون متغیرهای اصلی را در دست دارد بانک مرکزی است. یعنی همه جای دنیا نوشتند که مسئول پاسخگویی برای ارزش داخلی و خارجی پول بانک مرکزی است. حال وزیر اقتصاد میگوید باید فلان کار بشود. یعنی منی که کسری بودجه ایجاد میکنم و از دولت قرض میکنم و نقدینگی را بالا میبرم مقصر نیستم و این بانک مرکزی است که به من پول داده پس یقه بانک مرکزی را بگیریم. آلبرت بغازیان به «آرمان ملی» گفت: به بانک مرکزی میگویید چرا نقدینگی را بالا بردید، میگوید دولت استقراض کرد و اینگونه شد یا یا بانکها پول چاپ کردند در حالیکه بانک زیرنظر شماست. بنابراین اینکه مسئول کیست اینجا با هم پاسکاری میکنند؛ در حالیکه همه به نوعی شریک بوده و دست داشتند. وی افزود: همین که اذعان میشود که ما نگرانیم خودش خیلی کمک میکند تا اینکه بگوییم شرایط خوب است و یارانه توانسته جبران کند و سیاستهای ضد تورمی موفق بوده و مثلا ناترازی بانکها حل شده است. بغازیان بیان کرد: هر طور حساب کنیم من هیچ امیدواری در بحث نظارت بر قیمتها و کنترل و بهبود وضعیت معیشتی مردم نمیبینم. نه افزایش دستمزد جوابگو است که ماهها طول میکشد مجلس موافقت کند در آخر هم سرش هم عددی اضافه میشود که مثلا سال قبل باید اضافه میشد و این همیشه یکسال عقب است. وی ادامه داد: افزایش بیشتر در مواد غذایی است یعنی قوت غالب هزینه مردم در همین بخش است و این بخش خیلی بیشتر از بقیه رشد کرده است. خب؛ این هم به ضرر دهکهای اول، دوم، سوم، چهارم درآمدی است چراکه بیشتر هزینهشان مواد غذایی است.
ارسال نظر