«آرمان ملی» از ضرورتهای حذف فیلترینگ برای رشد شاخصهای توسعه گزارش میدهد
خسارات خاموش فیلترینگ در اقتصاد دیجیتال
آرمان ملی: دسترسی به ابزار لازم در فضای رسانهای و دیجیتال، یکی از ضروریات توسعه اقتصاد دیجیتال به شمار میآید که باید از استانداردهای مطلوب در حد و اندازههای جهانی پیروی کند، چرا که در غیر این صورت عقب ماندگی ناشی از دورماندن در چنین شرایطی، نیاز به هزینه کردن هزینههای مالی، انسانی، زمان و... بسیار بیشتری خواهد بود که البته حتی تراز شدن در این زمینه را غیرممکن میسازد. به گفته کارشناسان؛ فیلترینگ در ایران، یکی از موانع دسترسی به ابزار مناسب برای رشد ظرفیتهای دیجیتال در اقتصاد کشور است از آن به عنوان موتور اصلی رشد اقتصادی، اشتغالزایی و توسعه پایدار یاد میشود.

به گزارش «آرمان ملی»، به باور کارشناسان؛ اقتصاد دیجیتال در حال حاضر دیگر یک بخش جانبی یا لوکس در ساختار اقتصادی کشورها نیست؛ بلکه در بسیاری از جوامع، به موتور اصلی رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و توسعه پایدار تبدیل شده است. این بخش بر پایه دسترسی آزاد، ارتباطات گسترده و بسترهای فناورانه شکل میگیرد و هرچه دسترسی به آن روانتر باشد، امکان خلق ارزش افزوده و نوآوری نیز بیشتر میشود. با این وجود در ایران، یکی از اصلیترین پیششرطهای توسعه این حوزه یعنی رفع فیلترینگ، همچنان در نقطهای متوقف مانده که مانع از شکوفایی کامل ظرفیتهای دیجیتال کشور میشود. این در حالی است که، در بحثهای کارشناسی و تصمیمسازی، بارها تأکید شده بود که توسعه واقعی اقتصاد دیجیتال، بدون دسترسی آزاد به همه پلتفرمها و فضاهای آنلاین ممکن نیست و علاوه بر این، تجارب جهانی از این حکایت میکند که کشورهایی که زیرساختهای اینترنتی خود را باز و قابلاعتماد کردهاند، نهتنها رشد سریعتری را تجربه کردهاند، بلکه در برابر بحرانهای اقتصادی و حتی سیاسی نیز مقاومتر شدهاند. با این وجود، مسیر تصمیمگیری در ایران طی سالهای اخیر، خلاف این جریان حرکت کرده و به جای باز کردن مسیر، دیواری بلندتر در برابر آن کشیده است. صاحبنظران فیلترینگ را به مثابه دیوار گستردهای میدانند که بخش بزرگی از اینترنت جهانی و ابزارهای اصلی ارتباط و تجارت را مسدود کرده است و بسیاری از پلتفرمهای بینالمللی که در کشورهای دیگر به بستری برای نوآوری و کارآفرینی تبدیل شدهاند، در ایران در دسترس نیستند یا دسترسی به آنها تنها با استفاده از ابزارهای دور زدن فیلتر امکانپذیر میکند اما قطعاً این ابزارها هم هزینه مالی دارند، هم خطر امنیتی و هم باعث افت کیفیت خدمات اینترنتی میشوند.
قربانیان فیلترینگ در اقتصاد
به باور صاحبنظران؛ مشاغل خانگی از نخستین قربانیان این سیاست بودهاند، در شرایط دشوار کنونی اقتصادی، بسیاری از افراد اعم از زن و مرد با اتکا به یک گوشی هوشمند و یک صفحه در شبکههای اجتماعی توانسته بودند برای خود درآمد ایجاد کنند، اما با مسدود شدن این فضاها یا بهکلی مشتریانشان را از دست دادند یا به دایرهای محدود از خریداران داخلی بسنده کردند. در این میان، فروشگاههای آنلاین کوچک، کارگاههای صنایع دستی، مربیان و مدرسان آنلاین، طراحان گرافیک، مترجمان، تولیدکنندگان محتوا و حتی برنامهنویسان مستقل، همه از این محدودیت ضربه خوردهاند و یا حتی در بسیاری موارد، کاهش درآمد به حدی بوده که ادامه فعالیت توجیه اقتصادی خود را از دست داده است. در سطحی کلانتر هم، شرکتهای متوسط و بزرگ نیز با مشکلات جدی روبهرو شدهاند. این شرکتها برای تبلیغات، ارتباط با مشتریان خارجی یا حتی انجام مذاکرات آنلاین، نیازمند بسترهای باز و بینالمللی هستند، اما وقتی این بسترها بسته باشد، یا باید هزینههای هنگفتی برای استفاده از راههای جایگزین بپردازند، یا از بازارهای خارجی کنار کشیده شوند که در نهایت، به کاهش سهم ایران از تجارت دیجیتال جهانی و از دست رفتن فرصتهای صادراتی منتهی میشود.
تبعات فناورانه فیلترینگ
تأثیر منفی فیلترینگ صرفاً به حوزه اقتصادی محدود نمیشود، چرا که توسعه اقتصاد نیاز به فناوریهای نوین و هوشمند دارد که قطعاً کاهش دسترسی به اطلاعات لازم در این زمینه با توسعه فیلترینگ در شرایط کنونی، این وضعیت مانع از انتقال دانش، همکاریهای تحقیقاتی و ورود به پروژههای مشترک بینالمللی شده است. دانشگاهها، استارتاپها و مراکز نوآوری، به دلیل نداشتن دسترسی آزاد به منابع و ابزارهای آنلاین، در یک مدار بسته و تکراری گرفتار شدهاند. این انزوا باعث شده استانداردهای فنی و کیفیت محصولات داخلی با فاصلهای چشمگیر از معیارهای جهانی عقب بماند. از سوی دیگر بار روانی و اجتماعی این محدودیتها از دیگر ابعاد بررسی شده در دایره فیلترینگ است، چرا که وقتی شهروندان برای انجام کارهای روزمره خود باید همواره به دنبال راههای غیررسمی و پرهزینه باشند، حس بیاعتمادی به زیرساختها و ناامیدی از آینده تقویت میشود. در این شرایط بازدارند و فضای منفی، سرمایه اجتماعی را تضعیف کرده و بر تمایل نیروی کار جوان به ماندن در کشور سایه میاندازد. مهاجرت متخصصان حوزه فناوری اطلاعات طی سالهای اخیر، بیارتباط با این محدودیتها نبوده و خروج هر کدام از این نیروها، به معنای از دست رفتن بخشی از سرمایه انسانی کشور است.
رفع فیلترینگ گسترده
در این راستا بسیاری از کارشناسان به بررسی شرایط اقتصادی، اجتماعی و... در صورت رفع فیلترینگ میپردازند و پیشبینیهایی در خصوص اینکه؛ چنانچه فیلترینگ برداشته شود، چه اتفاقی میافتد؟ این افراد در پاسخ به این سوال؛ نخستین و ملموسترین تغییر را، بازگشت دسترسی مستقیم کسبوکارها و شهروندان به بازارهای داخلی و خارجی میدانند و اتصال و برقراری دوباره فروشگاههای آنلاینی که میتوانند به جامعه میلیونی مشتریان خود در پلتفرمهایی چون اینستاگرام و... متصل شوند، در این میان آموزشهای آنلاین رونق میگیرد، خدمات مشاورهای و فریلنسری دوباره به مسیر رشد بازمیگردد، و هزاران شغل خانگی از رکود خارج میشود. از طرف دیگر، این امر به معنای کاهش هزینههای اضافی است، چرا که درحال حاضر، بخش قابل توجهی از هزینه ماهانه خانوارها و شرکتها صرف خرید VPN و ابزارهای مشابه میشود، این هزینهها نهتنها بازده اقتصادی ندارند، بلکه بخش زیادی از آن به جیب فروشندگان ناشناخته و غیرشفاف میرود، قطعاً با رفع فیلترینگ، این منابع مالی میتواند به سرمایهگذاری در بهبود کسبوکار، توسعه محصولات یا حتی ارتقای کیفیت زندگی اختصاص یابد. بعلاوه در یک رویکرد بینالملللی، بهبود تصویر ایران در اکوسیستم جهانی فناوری است که همزمان با رفع فیلترینگ به وقوع میپیوندد، حضور فعال در بازار دیجیتال جهانی نیازمند اعتمادسازی و نشان دادن آمادگی برای تعامل آزاد است، از این رو، وقتی پلتفرمها و سرویسها آزادانه در دسترس باشند، پیام روشنی به سرمایهگذاران و شرکای خارجی ارسال میشود که ایران آماده همکاری و ورود به پروژههای مشترک است. این تغییر میتواند زمینهساز ورود سرمایههای جدید، انتقال فناوری و ایجاد فرصتهای شغلی گسترده شود.
ضرورتهای رفع فیلترینگ
البته بسیاری از کارشناسان معتقدند؛ نباید از نظر دور داشت که؛ رفع فیلترینگ یک اقدام مستقل و بینیاز از برنامهریزی نیست، چرا که اثرات مثبت این تغییر پایدار باشد، لازم است سیاستهای حمایتی و زیرساختهای حقوقی نیز همزمان اصلاح شوند. تدوین قوانین شفاف برای حمایت از حریم خصوصی کاربران، مقابله با جرایم سایبری و تضمین رقابت سالم، از جمله اقداماتی است که باید در کنار رفع محدودیتها انجام گیرد. اما در عین حال باقی ماندن فیلترینگ نیز تصویر دیگری دارد. درحقیقت، ادامه این وضعیت به معنای کوچکتر شدن هرچه بیشتر دایره فعالان دیجیتال است. شکاف دیجیتال میان شهروندانی که توان مالی و فنی دور زدن فیلتر را دارند و آنهایی که ندارند، عمیقتر میشود و بسیاری از کسبوکارهای نوپا هرگز فرصت دیده شدن پیدا نمیکنند و ایدههای خلاقانه پیش از آنکه به محصول تبدیل شوند، کنار گذاشته میشوند. فشار اقتصادی بر خانوارها و شرکتها افزایش مییابد و تمایل نیروهای متخصص به مهاجرت بیشتر میشود. به گفته تحلیلگران؛ در این عرصه ما در یک دو راهی قرار داریم، در یک مسیر، رفع فیلترینگ بهعنوان گام نخست باز کردن قفل اقتصاد دیجیتال، میتواند آغازگر دورانی تازه از رشد، اشتغال و نوآوری باشد و از طرفی دیگر، تداوم محدودیتها ما را در چرخهای از عقبماندگی، فرسایش سرمایه انسانی و کاهش رقابتپذیری نگه میدارد، در نتیجه، انتخاب میان این دو، تنها یک تصمیم فناورانه یا اقتصادی نیست، بلکه انتخابی راهبردی درباره آینده کشور است. از این رو، صاحبهنظران زمان حال حاضر را زمانی طلایی برای تصمیمگیران در این حوزه میدانند که نگاه خود را از کوتاهمدت به بلندمدت تغییر دهند و با درنظر گرفتن منافع ملی، ادامه حیات اقتصاد کشور را تضمین کنند. چرا که اقتصاد دیجیتال ایران ظرفیت آن را دارد که نهتنها بخشی از مشکلات اقتصادی را کاهش دهد، بلکه جایگاه کشور را در زنجیره ارزش جهانی ارتقا بخشد، ولی این ظرفیت، پشت دیوار فیلترینگ، هر روز بیشتر از پیش هدر میرود.
ارسال نظر