بیعملی و تهدیدات دشمن
به رغم تهدیدات ادامهدار بعد از جنگ 12 روزه، ظاهرا هنوز دچار نوعی تلاطم هستیم و هنوز نتوانستهایم یک برنامه مشخص را تعیین و اعلام کنیم. این موضوع هم در داخل تاثیر داشته و هم در فضای بینالمللی احساس میشود. بنابراین کار در فضای داخلی و بینالمللی دشوار شده که نتوانستهایم بهرغم تهدیداتی که صورت میگیرد، واکنش رسمی و روشن داشته باشیم.
نه اینکه جواب آنها را بدهیم بلکه از این حیث که میخواهیم مسائل باقی مانده و حساسیتها را چطور مدیریت کنیم. اتحادیه اروپا فقط بحث غنیسازی را دنبال نمیکند و موضوعات دیگر را پیش کشیده که در واقع همان تقاضاهای آمریکاست. از سوی دیگر بحث تمدید ششماهه هم ظاهرا به محاق افتاده و البته این سوال وجود دارد که اگر قرار نیست تصمیم گرفته شود، شش ماه بعد چه تفاوتی پدید میآید؟ در برابر موضعگیری اروپاییها در حال حاضر تصمیم روشن اتخاذ نشده است و این پیام ممکن است به اروپاییها ارسال شود که دچار بلاتکلیفی شدهایم که میخواهیم با موضوعات مطرح شده چکار کنیم. متوقف ماندن چنین تصمیمهایی ممکن است بازتابهایی در فضای اقتصادی و معیشتی کشور داشته باشد و در فضای بینالمللی هم بیتاثیر نیست. در چنین وضعیت خطیری صداهای غیر رسمی از این سو و آنسو شنیده میشود که باید دست به ساختن سلاح بزنیم و با خروج از NPT کار را یکسره کنیم و نگرانی از این بابت بیشتر میشود که این نگاه طرفدارانی در بین برخی نمایندهها هم دارد. خروج از NPT فقط یک جمله نیست بلکه بسیار کار حساس و پردامنهای است. کاملا روشن است که برای مثال اگر کره شمالی در سال 2006 از NPT خارج شد، در مقابل وارد وضعیت انزوای کامل و فقر اقتصادی آزاردهنده شده و از آنجا که کره شمالی در یک گوشه دنیا قرار گرفته است، در واقع کاری به دنیا ندارد. اما وضعیت کشور ما با کره شمالی قابل مقایسه نیست. ما در یکی از حساسترین موقعیتهای جهان قرار داریم و امکان چنین تصمیمی به سادگی ممکن نیست. به عبارت دیگر در برابر خروج از NPT مخالفتها و مقاومتهایی صورت خواهد گرفت. اینها درحالی مطرح شده که قرار بود معاون آقای گروسی به ایران سفر کند ولی هنوز این سفر انجام نشده است. در مقابل ما یک چهار ضلعی قرار گرفته است شامل آمریکا، اروپا، اسرائیل و آژانس و بهترین کار بههم زدن تعادل این چهار ضلع است و برای این کار میتوان به سمت آژانس رفت و پس از نزدیکتر شدن به آژانس اجازه دهیم کارشناسان وارد شوند تا بتوانیم التهاب فضا را کنترل کنیم. معتقدم ما باید حتما دست به یک دیپلماسی پنهان و آشکار بزنیم تا فضا را تلطیف کنیم. مشکل ما با اروپاییها این است که به برجام برگردیم و 67/3 درصد غنیسازی را در پیش بگیریم. البته آمریکاییها دنبال نقطه صفر غنیسازی هستند که برای ما قابل قبول نیست. با در نظر گرفتن تمام پیچیدگیها و حساسیتها هنوز هم بهترین راه استفاده از توان اقناع کننده ایران در دیپلماسی است تا بتوانیم از مشکلات رها شویم. در علم سیاست بحث سیال بودن سیاست را داریم. سیاست یک امر ثابت نیست و از این رو سیاستمداران باید هم فضای داخلی و هم بینالمللی را در پشت میز مذاکره در نظر بگیرند. درست است که برای ما خطوط قرمزی وجود دارد اما میتوانیم با این خطوط قرمز چنان بازی کنیم تا از حالت بلاتکلیفی خارج شویم. واقعیت این است که اگر در همین وضعیت باقی بمانیم و دست به ابتکار عمل نزنیم ممکن است تنش دوباره اوج بگیرد. نباید رفتار واکنشی در پیش بگیریم و باید خودمان وارد بازی شویم و این بازی را به نحوی سامان دهیم که حافظ منافع ملی باشد. با لحاظ منافع ملی میتوانیم وارد داد و ستد امتیاز شویم تا فضای منجمد شکل گرفته را تغییر دهیم. البته مقامات همه این موارد را میدانند اما هنوز تصمیم نهایی و موثر گرفته نشده است.
علی بیگدلی
استاد دانشگاه
ارسال نظر