دکترین جنگ نامتقارن ایران با آمریکا
آمریکا اخیرا به ایران پیام تندی برای از سرگیری مذاکرات فرستاده است. این در حالی است که آمریکا در زمان مذاکرات به ایران از پشت خنجر زده و مجوز حمله به ایران را صادر کرد. از همه بدتر این است که حملهای که انجام شد از مدتها قبل برنامه ریزی شده بود. حتی آمریکا نیز از آن خبر داشت. کار آن جایی خرابتر میشود که آمریکا بمبهای سنگرشکن سنگینی را بر روی تاسیسات هستهای ایران انداخت.
این بمبها به نوعی بمبهای معمولی نبودند بلکه بمبهای هستهای تاکتیکی محسوب میشوند. ایران نیز در جواب به پایگاه العدید قطر حمله کرده و یک آنتن ماهوارهای را منهدم کرده است. ایران و آمریکا با وجود این اقدامات در یک تقابل نامتقارن شاید به زودی قرار خواهند گرفت. چرا که ترامپ یک دیوانه دمدمی مزاج است که تصمیمات لحظهای میگیرد. ترامپ برای گیج کردن تحلیلگران و طرف مقابل تصمیمات خود را به طور مداوم تغییر میدهد. اسرائیل و اروپا نیز به این نتیجه رسیدند که موشکها و غنیسازی ایران برایشان خطرناک است. ایران نیز برای قدرت موشکی خود مذاکرهای نمیکند، چراکه اگر این امر صورت گیرد ایران خلع سلاح شده و اسرائیل به کشور حمله خواهد کرد تا ایران را سوریه کند. لابی اسرائیل و اروپا هم اکنون در پی فشار به آمریکا برای خلع سلاح موشکی ایران هستند. مکانیسم ماشه نیز را در دستور کار خود قرار دادند. این اقدام ایران و آمریکا را در آستانه یک تقابل قرار میدهد. ایران نیز طی سالها بیکار نشسته و خود را برای این نبرد احتمالی آماده کرده است. ایران با استفاده از استراتژیهای گوناگون خود را برای جنگی تمام عیار با آمریکا آماده کرده است. اما این استراتژیها چیست؟ نخست؛ قایقهای تندرو: ایران با کارگیری هزاران قایق تندرو مجهز به موشک و سلاح سنگین برای آسیب به ناوگان دریایی آمریکا خود را آماده کرده است. هرچند ناوهای هواپیما بر سیستمهای دفاعی متعددی مانند: فالانکس و ایجیس دارند ولی در نبردهای مدرن با حملههای دسته جمعی زنبوری دیگر هیچ سیستم دفاعی کارآمد نخواهد بود. دوم؛ کشتیهای تجاری موشک انداز: ایران با ساخت و تجهیز کشتیهای کانتینری و تجاری با ظاهر معمولی قصد فریب آمریکایی را دارد. این کشتیها با ظاهر معمولی در اصل موشکهای پیشرفتهای مانند نور و قادر را با خود حمل میکنند. این موشکها کروز هستند و نزدیک زمین حرکت میکنند این عمل کار را برای رهگیری آنها سخت میکند. این کشتیهای به ظاهر معمولی قادرند به طور مخفیانه در دریا حرکت کنند و با حمله ناگهانی خود ناوهای آمریکا را قابلیت کنند. سوم؛ زیر دریاییهای کلاس غدیر: ایران با استفاده از زیر دریاییهای کلاس غدیر که پنهان کار هستند و سر و صدای کمی دارند میتوانند به ناوگان آمریکا آسیب برسانند و حتی دریا را به طور خطی مینریزی کنند. اگر دریا به طور خطی مینریزی شود ایران با استفاده از این حرکت خطی آنها و فهمیدن مسیر دریایی آنها با استفاده از پهپاد و موشک ناوهای ایالات متحده آمریکا را هدف قرار میدهد. چهارم؛ جزایر نظامی: ایران همچنین با استفاده از ظرفیت جزیرههای نظامی و ایجاد پایگاهی موشکی در آنها میتواند مسیر دریایی آمریکاییها را سخت کند و آنها را در دریا گرفتار سازد. البته موقعیت جغرافیایی و کم عمق خلیج فارس نیز به نوبه خود مانند یک سد دفاعی عمل خواهد کرد. پنجم؛ نیروهای نیابتی: هرچند نیروهای نیابتی ایران هرچند ضعیف شدهاند اما باز قادر به عملیات هستند. البته حوثی یمن که جای خود را دارند و آمریکا و اسرائیل قادر به مهار آنها نیستند. ایران با استفاده از این نیروها میتواند ظرفیتها و پایگاههای آمریکا را در منطقه هدف قرار دهد. حتی این نیروها میتوانند با عملیاتهایی مانند کار گذاشتن بمبهای کنار جادهای و استشهادی ضربههای بزرگی به ارتش آمریکا وارد کنند، چراکه از جنگ عراق و آمریکا تاکنون ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ آمریکایی در عراق کشته شدهاند. ششم؛ موشکهای بالستیک: ایران قادر است با شلیک موشکهای بالستیک سوخت جامد و مایع پایگاههای آمریکا را در دوردست و نزدیک هدف قرار دهد. حتی آنها را ویران کند. در نهایت نیز تنگه هرمز و حمله به مراکز نفتی: ایران با بستن تنگه هرمز و حمله به مراکز نفتی کشورهای منطقه اقتصاد جهان را قادر به بههم زدن است. حتی میتواند آمریکا را وارد یک جنگ جهانی کند. تنگه هرمز قطعا یکی از بزرگترین کارت بازدارندگی ایران محسوب میشود. اگر ایران سلاح هستهای نیز بسازد بستن تنگه هرمز برایش راحتتر خواهد شد.
محمدحسین واحدی
کارشناس ارشد اندیشه سیاسی
ارسال نظر