| کد مطلب: ۱۰۹۹۲۳۷
لینک کوتاه کپی شد

صادق زیباکلام در گفت و گو با «آرمان ملی» مطرح کرد:

اصلاح‌طلبان در بلاتکلیفی

آرمان ملی- احسان اسقایی: روند برگزاری انتخابات عملا آغاز شده است. تلاش‌ها برای مشارکت در انتخابات از سوی اعتدالگرایان و اصلاح‌طلبانی که اندیشه‌های سیاسی خود را بر محور صندوق قرار داده‌اند ادامه دارد.

اصلاح‌طلبان در بلاتکلیفی

 لیست‌هایی هم ارائه شده است که رنگ و بوی اعتدالی- اصلاحی دارد و آن سو نیز اصولگرایان لیست‌های رنگارنگی را ارائه خواهند داد. به نظر درگیری اصلاح‌طلبان برای ماندن در فضای انتخابات(اصلاح‌طلبان انتخاب محور) و یا بررسی آنچه مردم می‌خواهند( اصلاح‌طلبان جامعه محور) ریشه‌ای شده است. چرا عملا 110 چهره شناخته شده و ناشناخته اصلاح‌طلب بر لزوم استفاده از روزنه‌های تاکید کرده، بیانیه داده‌اند و احتمالا از لیست‌ اصلاح‌‌طلبی-‌اعتدالی و لیست مطهری حمایت خواهند کرد تا اگر می‌توانند شرایط سیاسی و زمین بازی سیاست ورزی در ایران را دچار تغییر و تحولات کنند. بسیاری تلاش کردند امضاکنندگان بیانیه 110 نفر را مخالف خط مشی فکری سید محمد خاتمی و جبهه اصلاحات اعلام کنند اما اولا سابقه افرادی که در این لیست قرار دارند نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبند و در ثانی تعدادی از اعضای جبهه اصلاحات نیز بر عدم منافات مسیر این افراد با جبهه اصلاحات و خط و مشی خاتمی تاکید دارد. «آرمان ملی» برای بررسی تحولات به وجود آمده در جبهه اصلاحات با صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفت و گو پرداخته است. زیباکلام البته همه کاسه و کوزه‌ها  را بر سر روحانی و عملکرد او در دولت دومش  شکست و توضیحاتی در ارتباط با فضای انتخابات داد.

* آقای دکتر آیا از نظر شما اصلاح‌طلبان دچار چند دستگی شده‌اند؛ چون جبهه اصلاحات بیانیه داده که حداقل در تهران لیستی نخواهیم داشت اما 110 چهره اصلاح‌طلب بیانیه داده اند که باید از روزنه‌ها استفاده کرد؟

بله بنده نیز این بیانیه را دیدم و دیدگاه این افراد در شرایطی که کاندیدای شناخته شده‌ای چندان وجود ندارد را جالب دیدم. به نظرم اختلافی بین اصلاح‌طلبان نیست برخی از بزرگان اصلاح‌طلب نظرشان این بوده که چون نامزد مورد تایید صلاحیتی وجود ندارد نمی‌توانند لیست بدهند موضوعی که حداقل در تهران جبهه اصلاحات هم بر آن تاکید کرده است. از سوی دیگر برخی دیگر از اصلاح‌طلبان هم خواستار استفاده از روزنه‌ها شده‌اند گویا این بخش که غالبا جوان هم هستند معتقدند نباید زمین بازی را دو دستی تقدیم  رقیب کرد. چیزی شبیه به اقدامی که اصلاح‌طلبان در مجلس قبلی انجام دادند و خاتمی از لیست امید حمایت کرد و عارف در راس آن لیست قرار داشت و در نهایت هم همه نتیجه عملکرد مثبت و ضعیف‌های آن مجلس را مشاهده کردیم.

* چرا اصلاح‌طلبان به این شرایط افتاده اند. برخی دوست دارند در انتخابات شرکت کرده و برخی هم  می‌گویند که چون کاندیدا نداریم شرکت نمی‌کنیم؟

بعد از انتخابات دور دوم ریاست جمهوری حسن روحانی در 29 اردیبهشت1396 عملا اصلاح‌طلبان دچار یک دو راهی در ارتباط با انتخابات شده‌اند. بخشی از اصلاح‌طلبان همچنان معتقدند می‌باید در انتخابات شرکت کرد و همان طور که در جواب سوال اول شما گفتم این بخش از اصلاح‌طلبان می‌گویند باید در انتخابات شرکت کرد و عرصه را به جریان‌های  رقیب و تندرو و پایداری واگذار نکرد. نظر این دسته از اصلاح‌طلبان شبیه به استدلالی و بیانیه 110 نفر اصلاح‌طلبان است. این افراد اعلام کرده‌اند که به هر حال چه در مجلس و چه در قوه مجریه صحنه را بیشتر خالی کنیم به نفع جریانات مخالف خواهد بود.

* آقای دکتر خب مگر می‌توانند اثری هم در انتخابات بگذارند؟

این دسته از اصلاح‌طلبان معتقدند حتی اگر به مقدار کمی بر شرایط انتخابات اثر بگذاریم باید در انتخابات شرکت کرد و این مورد بهتر از آن است که مطلقا در مجلس حضور نداشته و همه قوه مقننه کشور در دست اصولگرایان  و تندروها باشد، همچنان که در مجلس یازدهم این مورد را شاهد بودیم.

*برخی معتقدند کاندیدایی نیست که در انتخابات شرکت کرد وگرنه تحریم انتخابات اساسا در مرام اصلاح‌طلبان نیست به نظر می‌رسد استدلال فوق به تنهایی نمی‌تواند کافی باشد.

استدلال دیگر این افراد این است که قدرت و اختیارات رئیس جمهور محدود است و در مجلس هم نمی‌توان کاری کرد، اما باز هم نباید قوه مجریه و مقننه را به تندروها واگذار نمود. این افراد برای تاکید بر دیدگاه خود بین دولت سیزدهم و آخرین دولت آقای روحانی مقایسه می‌کنند و صراحتا اعلام می‌نمایند از هر نظر اوضاع رو به  سمت بهبود نرفته است. چه از نظر اقتصادی و چه از نظر امور اجرایی و چه از نظر وضعیتی که در دانشگاه‌ها برای دانشجویان به وجود آمده؛ از هر نظر که نگاه کنیم مشاهده می‌کنیم که به عقب رفتیم و استدلال می‌کنند که آیا درست است دوباره قوه مجریه و مقننه را دو دستی به  رقیب واگذار کنیم؟

*به نظر این استدلال منطقی است پس چرا در مورد شرکت در انتخابات هنوز تردیدهایی بین اصلاح‌طلبان وجود دارد؟ بالاخره کمتر از دو هفته دیگر انتخابات است!

پاسخ این است که کم نبودند اصلاح‌طلبانی که معتقد بودند، درست است میان دولت آقای روحانی و دولت آقای رئیسی تفاوت‌هایی وجود دارد. درست است که میان مجلس یازدهم و مجلس دهم تفاوت‌های بارزی وجود دارد اما حضور مختصر اصلاح‌طلبان چه در قوه مجریه و چه در قوه مقننه با توجه به محدودیت اختیارات هر دو قوه باعث می‌شود که اصلاح‌طلبان حکایت آش نخورده و دهان سوخته را پیدا کنند به عبارتی دیگر چون نمی‌توانند تغییرات زیادی به وجود آوردند و عملا بخش انتصابی نظام کارها را همان طور که می‌خواهد پیش می‌برد این وسط فقط اصلاح‌طلبان شرمسار می‌شوند که یا در مجلس هستند و یا در قوه مجریه اما عملا نتوانستند هیچ گام مثبتی به جلو بردارند. این دسته از اصلاح‌طلبان معتقد بوده و هستند که بهتر است ما اصلاح‌طلبان به کل و به جز و به اصل و به فرع خودمان را از قوه مجریه و قوه مقننه کنار بکشیم و این دو قوه به کل در دست جریان‌های اصولگرا و تندرو باشد تا دیگر نابسامانی های کشور از اقتصادی گرفته تا سیاست تا اجتماعی تا سیاست خارجی و غیره تکلیفشان مشخص شود و معلوم شود کدام قوه و یا جریان سیاسی می‌باید، باشد اگر ما در انتخابات شرکت کنیم و در قوه مقننه و مجریه حضور اندکی داشته باشیم ما محکوم خواهیم شد که قدرت در دستمان بوده و در مجلس بودیم و رئیس جمهور از ما بوده و این مشکلات را اصلاح طلبان به بار آوردند. بنابراین بهتر است اصلاح‌طلبان مشارکتی در حاکمیت کشور نداشته باشد و هیچ حضوری در قوه مجریه و مقننه نداشته باشند تا تکلیف مشخص باشد که کدام سیاست های باعث گرفتاری‌های کشور شده تا مشخص شود کدام سیاست‌های باعث شده وضع اقتصاد  سخت شود.

*این دوگانگی از کجا بیشتر رنگ و بوی آشکار به خود گرفت و علنی شد؟

این دوگانگی همواره بین اصلاح‌طلبان وجود داشته و ادامه هم داشت تا اینکه به انتخابات اردیبهشت 1396 رسیدیم. در انتخابات 1396 آن بخش از اصلاح‌طلبان که اعتقاد داشتند حتما باید در انتخابات شرکت کنیم و نباید امور کشور را به یک جریان تندروی اصولگرا بسپاریم، با تمام توان در انتخابات شرکت کردند، حاصل آن هم شد حضور 24 میلیون رای برای حسن روحانی که امری بی سابقه بود که رئیس جمهور چنین رای بالایی بیاورد اما مشکل از آنجا به وجود آمد که در دور دوم ریاست جمهوری آقای حسن روحانی ایشان و مجموعه  حاکمیت به گونه‌ای برخورد کردند که انگار نه انگار که آن24 میلیون که با شور و اشتیاق به پای صندوق‌های رای آمده بودند و بعضا ساعت‌ها در بسیاری از حوزه‌های رای گیری صف بسته بودند تا رای بدهند، خواسته‌ای داشتند امیال و آرزوها و امیدهایی داشتند.

به نظرم اختلافی بین اصلاح‌طلبان نیست. برخی از بزرگان اصلاح‌طلب نظرشان این بوده که چون نامزد مورد تایید صلاحیتی وجود ندارد نمی‌توانند لیست بدهند. موضوعی که حداقل در تهران جبهه اصلاحات هم بر آن تاکید کرده است. از سوی دیگر برخی دیگر از اصلاح‌طلبان هم خواستار استفاده از روزنه‌ها شده‌اند گویا این بخش که غالبا جوان هم هستند معتقدند نباید زمین بازی را دو دستی تقدیم  رقیب کرد. چیزی شبیه به اقدامی که اصلاح‌طلبان در مجلس قبلی انجام دادند و خاتمی از لیست امید حمایت کرد و عارف در راس آن لیست قرار داشت و در نهایت هم همه نتیجه عملکرد مثبت و ضعف‌های آن مجلس را مشاهده کردیم

*پس اتفاقاتی که در دولت روحانی افتاد و عدم توجه به خواست مردم باعث شد اصلاح‌طلبان دلسرد شوند؟

بسیاری از اصلاح‌طلبان از جمله اصلاح‌طلبانی که بیانیه (روزنه امید) را امضا کردند اطلاع دارند که در دور دوم دولت آقای روحانی دیگر حجت تمام شده بود و به گونه‌ای در قبل با اردیبهشت 1396 برخورد کردند که عملا آب پاکی را بر روی دست افرادی که معتقدند بودند باید در انتخابات شرکت کنیم؛ ریخته شد به همین خاطر بود که اصلاح‌طلبان دیگر نه در انتخابات اسفند 1398 مشارکت بالایی کردند و نه در انتخابات ریاست جمهوری 1400.

* موضع اصلاح‌طلبان را به صورت کلی در انتخابات آینده چگونه می‌دانید؟

در انتخابات هفته‌های آینده هم اگر بیانیه 110 نفر را استثنا نماییم شاهد خواهیم بود که اصلاح‌طلبان عملا هدف و برنامه ای برای شرکت در این انتخابات ندارند و بیانیه 110 نفر هم در حقیقت ادای دین به انقلاب ، مردم و نظام بود زیرا تمامی آن 110 نفر هم می‌دانند که حتی اگر اصلاح‌طلبان به صورت سازماندهی شده در انتخابات شرکت کنند و حتی بتوانند نمایندگانی را هم وارد مجلس دوازدهم بنمایند عملا گامی به جلو برداشته نخواهد شد، چراکه شاهدیم که بخش عمده‌ای از اختیارات قوه مجریه و قوه مقننه به نسبت سال‌های قبل از آنها ستانده شده است به عبارت بهتر دو دهه و سه دهه قبل قدرت و اختیارات رئیس قوه مجریه خیلی بیشتر از آن چیزی بود که اکنون آقای ابراهیم رئیسی دارد 10 الی 20 سال قبل مجلس قدرت و اختیارات بیشتری داشته از مجلس کنونی که آقای قالیباف در راس آن قرار دارد بنابراین جدا از مساله انکه در انتخابات شرکت کنیم یا نکنیم آیا اگر شرکت نکنیم همه قدرت را به تندروها واگذار نکرده ایم مساله دیگری که مطرح است که مساله جدی است آن است که آیا با وضعیت موجود چه اثر و فایده ای داردکه اصلاح طلبان در انتخابات شرکت کنند.

 

 

منبع : آرمان ملی
نویسنده : احسان اسقایی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار