*عملکرد مجلس یازدهم به چه میزان بر مشارکت مردم در انتخابات تأثیر خواهد گذاشت؟ مجلس یازدهم به چه میزان در راستای مطالبات و خواستههای مردم حرکت کرد؟
در سالهای اخیر مهمترین دغدغه و مشکل مردم مسائل اقتصادی بوده است. به همین دلیل نیز در بررسی وضعیت مجلس یازدهم باید به این نکته توجه کنیم که این مجلس به چه میزان مشکلات اقتصادی مردم را حل کرده است. به نظر من مجلس عملکرد موفقی در این زمینه نداشت. برخی تصمیمات و مصوباتی که مجلس در زمینه اقتصادی داشت فشار بیشتری به مردم وارد کرد. به عنوان مثال گرفتن مالیات از خانههای خالی و خودروهای لوکس بود. از سوی دیگر مسائل و چالشهایی که از نظر اقتصادی در کشور ایجاد شد در ابتدا با چراغ سبز مجلس با حذف ارز ترجیحی بود. این اقدام باعث افزایش سرسامآور قیمتها و فشار بیشتر به زندگی مردم شد. مجلس این اجازه را به دولت دارد، اما نتوانست در زمینه قانونگذاری و نظارت به درستی هدفگذاری کند که پیامدهای حاصل آن در راستای کاهش مشکلات مردم باشد و نه اینکه مشکلات را افزایش بدهد. مجلس یازدهم از نظر سنی و تجربه جز مجالس کمک نظیری بود که نمایندگان آن اغلب جوان بودند و از تجربه کافی برای حضور در مجلس برخوردار نبودند. به همین دلیل در تحلیل عملکرد نمایندگان مجلس یازدهم باید این دو نکته مهم را مورد توجه قرار داد و از این زاویه به موضوع نگاه کرد. اگر به نقاط قوت مجلس اشاره کنیم باید عنوان کرد که یکی از مهمترین نقاط قوت این مجلس داشتن انگیزه در بین نمایندگان بود که به مسائل کشور ورود کنند و در حد توانایی آن را حل کنند. مجلس در زمینه توجه به کسب و کارها و سرعت در دادن مجوزها در این زمینه رویکرد مثبتی داشته است. مجلس در این زمینه قانونگذاریهای خوبی انجام و تلاش کرد دستگاههای اجرایی کشور را مکلف کند که وظایف خود را در این زمینه انجام بدهند. هر چند در عمل آنچه اتفاق افتاد این بود که این قوانین به صورت کامل اجرا نشد و به صورت نصف و نیمه بود.
*آیا مجلس در برخی زمینهها بیش از اندازه با دولت مماشات نکرد؟
واقعیت این است که اکثریت نمایندگان مجلس از حامیان انتخاباتی آقای رئیسی بودند و با نوشتن نامه از ایشان خواستند که در انتخابات حضور پیدا کنند. در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری نیز اغلب نمایندگان در مناطق مختلف برای آقای رئیسی تبلیغ میکردند و در پیروزی ایشان در انتخابات سهم بسزایی داشتند. با این وجود پس از مدتی هنگامی که مشاهده کردند دولت در تحقق شعارها و وعدههایی که به مردم داده موفق عمل نکرده نسبت به دولت مطالبهگر شدند. البته این مطالبهگری بیش از آنکه در راستای دغدغهها و خواستههای مردم باشد سیاسی است و به دلایل سیاسی صورت میگیرد. این در حالی است که برای مطالبه گری مجلس از دولت دیر شده و مجلس باید زودتر در این زمینه اقدام میکرد. مجلس میتوانست در بسیاری زمینهها در رویکرد دولت تغییر ایجاد کند به دلایل سیاسی از این کار خودداری کرد. به همین دلیل در این زمینه من کارنامه مجلس را موفق ارزیابی نمیکنم. هنگامی که در انتخابات ریاست جمهوری سال1400 اغلب نمایندگان مجلس در نامههای از آقای رئیسی خواستند که در انتخابات حضور پیدا کنند به معنای این است که فاصله زیادی بین نمایندگان مجلس و دولت اقای رئیسی وجود ندارد و قرار نیست مجلس نسبت به دولت سختگیریهای قانونی داشته باشد. من همواره بر این باور بودهام که باید بین مجلس و دولت یک فاصله نظارتی و انتقادی وجود داشته باشد و مجلس باید رویکرد نظارتی خود را نسبت به دولت لحاظ کند. نکته دیگر اینکه در شرایط کنونی مجلس و دولت از نظر خاستگاه فکری و سیاسی دارای یک خاستگاه هستند. در همه کشورهای جهان نیز هنگامی که مجلس با دولت دارای یک خاستگاه فکری وسیاسی وجود داشته باشد انتظار همراهی مجلس و دولت وجود خواهد داشت. این موضوع درباره دولت آقای روحانی و مجلس دهم نیز وجود داشت. با این وجود اتفاقی که در شرایط کنونی رخ داده این است که مجلس بیش از اندازه با دولت همراهی میکند و نتیجه وضعیتی است که امروز در کشور وجود دارد و بسیاری از وعدههایی که دولت و مجلس به مردم دادهاند محقق نشده و بسیاری از چالشها از بین نرفته است. به هر حال در یک سال اخیر برخی تصمیماتی که دولت اتخاذ کرده هزینههایی برای کشور ایجاد کرده است که اگر نظارت مجلس وجود داشت تا حدود زیادی این اتفاقات به وجود نمیآمد. در شرایط کنونی همراهی مجلس با دولت90درصدی بوده است. رویکردی که قابل قبول نیست. البته برخی نمایندگان در این زمینه نظارتهایی را انجام میدهند، اما در عمل شاهد نظارتهای جدی از سوی مجلس نیستیم.
*با توجه به غیبت تشکیلاتی اصلاحطلبان در انتخابات آینده آیا رقابت رقابت طیفهای اصولگرا در نهایت به اجماع منجر خواهد شد یا اینکه شرایط به شکل دیگری رقم خواهد خورد؟
اگر واقعبینانه به فضای انتخابات نگاه کنیم رقابت برای ارائه لیست انتخاباتی تنها در تهران رخ میدهد و نه شهرستانهای کشور. این در حالی است که در اغلب شهرستانها افراد و نفوذی که در منطقه دارند در این زمینه تعیین کننده خواهد بود. در انتخابات مجلس یازدهم نیز رقابت بین طیفهای مختلف اصولگرایی وجود داشت. با این وجود در نهایت یک لیست اصلی و چند لیست فرعی در تهران ارائه شد. من فکر میکنم این اتفاق در انتخابات آینده نیز رخ خواهد داد و اصولگرایان با هم رقابت نخواهند کرد. اینکه طیفهای مختلف جریان اصولگرایی بخواهند برای انتخابات آینده لیست بدهند بسیار بعید به نظر میرسد. اصولگرایان به این نکته آگاهی دارند که در صورتی که چنین اتفاقی رخ بدهد و هر کدام از طیفهای این جریان یک لیست مستقل انتخاباتی بدهند کار سخت خواهد شد و این احتمال وجود دارد که لیستهای ارائه شده مورد اقبال مردم قرار نگیرد. از سوی دیگر بهرغم اینکه اصلاحطلبان به صراحت از حضور در فضای انتخابات صحبت نمیکنند، اما تعداد کسانی که از جریان اصلاحات در انتخابات ثبت نام کردهاند کم نیست و حتی یک سازماندهی کردهاند که بتوانند 170 نماینده را از مناطق مختلف کشور در مجلس داشته باشند. به همین دلیل بعید به نظر میرسد که جریان اصلاحات در صحنه حضور نداشته باشند. در شرایط کنونی نیز جلسات متعددی در زمینه انتخابات برگزار میشود که اصلاحطلبان بتوانند به یک جمع بندی برسند. به همین دلیل من فکر میکنم در انتخابات آینده رقابت انتخاباتی بین اصولگرایان و اصلاحطلبان خواهد بود.
*کسانی که ائتلاف170 نفره را تشکیل دادهاند از سوی جبهه اصلاحات حمایت نمیشوند. آیا در چنین شرایطی همچنان رقابت را بین اصولگرایان و اصلاحطلبان میدانید؟
به هر حال ائتلافی که به نام170 نماینده شکل گرفته از دیدگاهها و نگرشهای متفاوتی نسبت به اصولگرایان برخوردار هستند و به دیدگاه اصلاحطلبان نزدیکترند. هر چند برخی از چهرههای محوری این ائتلاف اصلاحطلب هستند و جزو جریان اصلاحات به شمار میروند. در شرایط کنونی نیز جلسات متعددی در این زمینه برگزار میکنند تا خود را برای رقابت در انتخابات آماده کنند. این ائتلاف در حال یارگیری از مناطق مختلف کشور است و با جلسات مختلفی که دارند به نظر میرسد حضور قوی در انتخابات خواهد داشت.
*یکی از موانع جدی اصولگرایان برای اجماع مواضع جبهه پایداری است. آیا رویکردی که این طیف در پیش گرفته اجازه میدهد اصولگرایان به اجماع برسند؟ به چه میزان این احتمال وجود دارد که جبهه پایداری با یک لیست مستقل وارد انتخابات شود؟
جبهه پایداری همواره نشان داده که دارای استراتژی و برنامهریزی مشخص و مدون نیست. به همین دلیل مسائلی که درباره این طیف سیاسی در فضای رسانهای مطرح میشود بیشتر گمانهزنی است تا واقعیت. رفتار این طیف سیاسی همواره غیرقابل پیش بینی بوده و غیر سازمان یافته بوده است. به همین دلیل نیز بعید به نظر میرسد که این طیف سیاسی قصد داشته باشد به صورت مستقل وارد انتخابات شود. من معتقدم با حضور کاندیداهای قوی و باتجربه در انتخابات آینده میتوان تنور انتخابات را گرم کرد و برای حضور مردم در انتخابات انگیزه ایجاد کرد. با توجه به چالشهای کشور ما نیاز به حضور پرشور مردم در انتخابات داریم. این وضعیت نیز نیازمند رویکرد مثبت نهادهای نظارتی و اجرایی نسبت به افراد توانمند و باتجربه در انتخابات است که امیدوارم این اتفاق رخ بدهد. در شرایط کنونی انتظار از مجلس با رویکرد انقلابی آن است که بدون ملاحظه و توجه به همسویی سیاسی با دولت، بتواند مطالبات مردم را در جهت حل مشکلات پیگیری کند و با ابزارهای نظارتی و قانونی که در اختیار دارد دولت را مکلف کند تا به وظایفش در جهت حل مشکلات اقتصادی عمل کند.