در انتظار افتخاری دیگر، همچو سد گتوند
پيرو درج مطلبي در تاريخ 23 آذرماه 1401 تحت عنوان «کشاورزان فقط ميتوانند خيار شور بکارند؟» جوابيهاي از سوي توسعه منابع آب و نيروي ايران به دفتر روزنامه ارسال شده است. که در زير ميخوانيد. بيش از 12 سال از آبگيري سد گتوند به عنوان يکي از شاهکارهاي مهندسي کشور ميگذرد. در اين مدت پس از آبگيري سد گتوند، کيفيت آب خروجي از سد، همواره توسط نهادهاي پايش کننده تحت کنترل بوده و هر طالب حقيقتي شاهد کيفيت آب بسيار مناسب تنظيم شده توسط اين سد و عملکرد بينقص نيروگاه هزار مگاواتي آن است. جهت مزيد اطلاع مخاطبان عرض ميشود که بهرهبرداري از سد گتوند تاکنون باعث توليد ارزش افزوده بسياري در بخشهاي حياتي کشور شده و ثروت آفرينيِ ناشي از «آب با کيفيت تنظيم شده توسط سد گتوند»، حجم و کيفيت محصولات کشاورزي در اراضي مشروب از خود را ارتقا بخشيده است. در فراز ابتدايي مطلب مندرج در روزنامه «آرمانملي» به مخالفتهاي بسيار در سالهاي اعطاي مجوز ساخت سد گتوند اشاره شده است. مورد امتنان شرکت توسعه منابع آب و نيروي ايران خواهد بود تا مدعاي ياد شده مبني بر مخالفت بسيار (در زمان اعطاي مجوز ساخت در اواخر دهه 60) با 3 الي 4 سند از سوي روزنامه «آرمانملي» اثبات شود و در غير اين صورت مخاطبان قضاوتهاي لازم را خواهند کرد. آيا به راستي مستندي هست؟ و به «مرجع مربوطه مصوب کننده احداث سد گتوند»، يعني شوراي عالي فني ارائه شده است؟ مابقي مندرجات فراز ابتدايي متن مورد اشاره (همانند بهانه ساخت و حائل) نيز غيرعلمي و بيشتر يک تکنيک رسانهاي براي جلب توجه مخاطب است و به جهت ناصحيح و غيرعلمي بودن امکان پاسخگويي براي آن وجود ندارد. اساسا مقايسه سد چمشير با سد گتوند به دليل تفاوت در زمين شناسي و ماهيت رودخانههاي زهره و کارون، ايراد دارد وليکن تاکيد ميشود که در صورت تکرار مديريت پايين دست رودخانه کارون توسط سد گتوند از سوي سد چمشير، اين رخداد، افتخارآميز خواهد بود، نه فاجعه. و کشور در راستاي لزوم مقابله با تحريمها (که هدف اصلي و رسمي از اعمال آنها عدم احداث زيرساختها عنوان شده) در انتظار نويد «سد اقتدار آفرين» ديگري به نام چمشير است تا همچون سد گتوند به ارتقاي سطح پايداري و معيشت بهرهبرداران از آب تنظيم شده خود در پايين دست کمک نمايد. برخلاف ادعاهاي مطرح شده در خصوص تماس 70 درصد مخزن سد با سازند گچساران لازم به ذکر است مخزن سد چمشير در حالت پر شدن ظرفيت آبگيري بر اساس گزارش مرکز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي، تنها 50 درصد تماس با سازند گچساران برقرار ميکند. مضافا اينکه سازند گچساران از 7 مقطع تشکيل شده که يکي از آنها مقطع نمکي است. بر اين مبنا، به استناد اطلاعات ژئوفيزيکي، برداشتهاي ميداني، شامل ترانشهبرداري و حفرگمانه، نزديکترين مقطع نمکي در سازند گچساران در فاصله 300 متري از سطح زمين در عمق قرار گرفته و با توجه به عمق نفوذ آب و همچنين مکانيزم برگشت آن به داخل مخزن هيچگونه مشکلي از اين بابت وجود ندارد. برخلاف ديگر ادعاهاي مطرح شده در متن منتشره مبني بر شور شدن آبهاي روان و چشمههاي پايين دست لازم به توضيح است که در حال حاضر دو منبع آلاينده نمک در رودخانه زهره در محدوده سد چمشير وجود دارد. يکي چشمه شوري در 16 کيلومتري انتهاي مخزن و ديگري چشمههاي شور پايين دست ساختگاه سد که اين دو نقطه باهم سالانه حدود يک و نيم ميليون تن نمک وارد رودخانه زهره ميکنند. بنابراين اين برداشت اشتباه است که با آبگيري سد 500 هزار تن نمک وارد رودخانه زهره ميکنيم. اين نمک در حالت طبيعي در حال حاضر نيز به رودخانه وارد ميشود. پس جاي سوال است که مدعي مورد اشاره در متن، با چه روش علمي ارتباط کف مخزن با چشمههاي شور پايين دست را به دست آورده است؟ تکرار ميکنيم به جهت بيان مطالب ژورناليستي و غيرعلمي که فاقد روششناسي علمي است امکان پاسخگويي به ادعاي شخصي که از او نقل شده وجود ندارد، وليکن تاکيد داريم که باز آفريني سد گتوند به گواه 12 سال آبياري بينقص اراضي پايين دست، حتما افتخارآميز خواهد بود.
محسن بيات مدير روابط عمومي
ارسال نظر