| کد مطلب: ۱۰۵۹۹۳۹
لینک کوتاه کپی شد

مصطفی اقلیما در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

روز به روز تعداد فقرا در جامعه بیشتر می‌شود | خود دولت قیمت‌ها را بالا برده است

بر اساس تحقیقات صورت گرفته از بین100 چالش آینده ایران بیش از50 مورد آن اجتماعی است. به همین دلیل غفلت از چالش‌های اجتماعی می‌تواند پیامدهای نگران کننده‌ای برای کشور داشته باشد. این در حالی است که دولت آقای رئیسی تمرکز خود را بیشتر روی مسائل اقتصادی و سیاست خارجی قرار داده و تا حدود زیادی مسائل اجتماعی را در اولویت‌های بعدی قرار داده است. در کشورهای توسعه یافته مدیریت کشور به شکلی است که ساحت‌های مختلف جامعه به یک اندازه و متوازن مورد توجه قرار می‌گیرند. بدون تردید توجه زیاد به یکی از ساحت‌های اجتماعی و غفلت از ساحت‌های دیگر پیامدهایی برای جامعه خواهد داشت.

 روز به روز تعداد فقرا در جامعه بیشتر می‌شود | خود دولت قیمت‌ها را بالا برده است

به گزارش آرمان ملی آنلاین برای بررسی این موضوع با دکتر مصطفی اقلیما، جامعه‌شناس گفت‌وگو کرده‌ایم. اقلیما معتقد است: «مدیرانی که در شرایط کنونی انتخاب شده‌اند افراد خوبی هستند، اما برخی در اندازه‌ای نیستند که بتوانند با ابربحران‌های کنونی جامعه ایران مبارزه کننده و آنها را حل کنند. مقام معظم رهبری همواره روی دو موضوع شایسته سالاری و پاسخگویی مدیران تأکید داشته‌اند. کسی که شایسته است پارتی بازی نمی‌کند و منافع فردی را به منافع مردم ترجیح نمی‌دهد. شرایط اقتصادی مردم تأثیرمستقیمی در تحولات اجتماعی یک جامعه خواهد داشت. این مسأله تنها مختص به ایران نیست و بلکه در همه کشورهای جهان وجود دارد. این در حالی است که هیچ‌کس حاضر نیست مسئولیت نابسامانی‌های اجتماعی و مشکلات اقتصادی مردم را برعهده بگیرد.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. 

 

توجه به مسائل اقتصادی و سیاست خارجی و غفلت از چالش‌های اجتماعی چه پیامدهایی برای جامعه خواهد داشت؟

امروز جامعه ایران به نقطه‌ای رسیده که مطلوب نیست و با مشکلات و بحران‌هایی مواجه است. بدون تردید اگر جامعه به چنین نقطه‌ای رسیده به دلیل عملکرد کسانی بوده که در گذشته در مسند کار بوده‌اند. ما باید بین آدم خوب و آدم متخصص تفکیک قائل شویم. بسیاری از کسانی که در گذشته در جامعه مدیر بوده‌اند آدم‌های خوبی بوده‌اند، اما از تخصص کافی برخوردار نبوده‌اند. حضور همین افراد در مسند کار باعث شده که جامعه به این نقطه برسد. آقای رئیسی نیز دوباره به سراغ همین افراد رفته و به جای اینکه از افراد متخصص در امور مختلف استفاده کند از کسانی استفاده کرده که در گذشته امتحان خود را پس داده‌اند. یکی از مهم‌ترین مسائلی که می‌تواند در بازگشت اعتماد اجتماعی موثر باشد مهار تورم و گرانی‌هاست. آقای رئیسی در مناظره‌های انتخاباتی عنوان کردند مانع از افزایش گرانی‌ها خواهند شد. این در حالی است که از زمانی که دولت سیزدهم روی کار آمده قیمت‌ها همچنان در روند صعودی قرار داشته است. خود دولت قیمت‌ها را بالا برده است.

بهترین و موثرترین کاری که دولت می‌تواند برای بازگشت اعتماد اجتماعی انجام دهد این است که قیمت کالاهای مورد نیاز مردم را کاهش بدهد. این در حالی است که وضعیت چنین نیست و قیمت کالاهای مورد نیاز مردم روز به روز در حال افزایش است. مدیرانی که در شرایط کنونی انتخاب شده‌اند افراد خوبی هستند، اما برخی در اندازه‌ای نیستند که بتوانند با مشکلات و بحران‌های کنونی جامعه ایران مبارزه کننده و آنها را حل کنند. مقام معظم رهبری همواره روی دو موضوع شایسته‌سالاری و پاسخگویی مدیران تأکید داشته‌اند.کسی که شایسته است پارتی بازی نمی‌کند و منافع فردی را به منافع مردم ترجیح نمی‌دهد. شرایط اقتصادی مردم تأثیرمستقیمی در تحولات اجتماعی یک جامعه خواهد داشت.

این مسأله تنها مختص به ایران نیست، بلکه در همه کشورهای جهان وجود دارد. این در حالی است که هیچ‌کس حاضر نیست مسئولیت نابسامانی‌های اجتماعی و مشکلات اقتصادی مردم را برعهده بگیرد. در این شرایط برخی عنوان می‌کنند که مردم باید مقاومت کنند. سوال اینجاست هنگامی که پدر خانواده نمی‌تواند معیشت خانواده خود را تامین کند چگونه باید مقاومت کند؟دولت عنوان می‌کند که قصد دارد درآمدها را افزایش بدهد. با این وجود در واقع هنگامی که دولت درآمدها را افزایش می‌دهد در مقابل مالیات‌ها را نیز افزایش می‌دهد. تمردم نمی‌تواند با وعده و قول زندگی خود را بچرخانند و شکم آنها با وعده مسئولان سیر نمی‌شود. 

آیا تنها دلیل حل نشدن مشکلات کشور را باید انتخاب مدیران ناکارآمد دانست یا عوامل دیگر نیز در این زمینه موثر است؟

 هنگامی که فشار اقتصادی به مردم بیش از توانایی آنها می‌شود به صورت طبیعی این فشارها به اعتراضات منجر خواهد شد. در هیچ کشوری تغییر ساختارها مشکل مردم را حل نکرده و بلکه رفاه بیشتر و رسیدگی به مشکلات مردم بوده که مردم را نسبت به آینده امیدوار نگه داشته است. در کشورهای جهان همه دولت‌ها تلاش می‌کنند بیکاری را در جامعه کاهش بدهند. به همین دلیل نیز اگر در زمان یک دولت بیکاری در جامعه افزایش پیدا کند مردم دیگربه آن دولت رأی نمی‌دهند از منظر جامعه‌شناختی در شرایط نامناسب اقتصادی فساد و بزهکاری اجتماعی افزایش پیدا می‌کند. تا چه زمانی می‌توان کشور را با شرایط کنونی مدیریت کرد؟ هرچه بیشتر به مردم وعده بدهیم و حل کردن مشکلات بنیادین را با تأخیر بیندازیم به همان اندازه میزان نارضایتی‌ها را افزایش داده‌ایم. مقام معظم رهبری همواره به دو نکته مهم یعنی شایسته سالاری و پاسخگو بودن مسئولان اشاره کرده‌اند. این در حالی است که می‌بینیم این دو مورد در کشور اجرا نمی‌شود. در شرایط کنونی کمتر مسئولی برای مشکلات کشور راه حل ارائه می‌کند و همواره عنوان می‌کنند ان‌شاالله مشکلات در آینده حل می‌شود. 

آسیب‌های اجتماعی به چه میزان جدی است؟ 

 مشکل اصلی جامعه مسائل اجتماعی است. این در حالی است که دولت برنامه‌ای برای مشکلات اجتماعی ندارد. فقدان آرامش روانی در خانواده‌ها یکی از دلایل اصلی افزایش آمار اعتیاد و طلاق عاطفی بین زوجین است. هنگامی که مرد مجبور است برای تأمین شرایط اقتصادی خانواده دو شیفت کار کند دیگر فرصتی برای عشق ورزی به همسر و فرزندان برای وی باقی نمی‌ماند. در نتیجه روز به روز روابط بین زوجین در محیط منزل سردتر می‌شود. هنگامی که یک فرد شغل و درآمد کافی برای گذراندن زندگی خود ندارد به صورت طبیعی دچار افسردگی و مشکلات روحی و روانی می‌شود. براساس تحقیقات تنها10 تا15 درصد از مردم جوامع مختلف به واقع دارای مشکلات روانی هستند و بقیه به دلیل مشکلات زندگی دچار مشکلات روحی و روانی می‌شوند. عدم امنیت شغلی و پاسخگو نبودن برخی مسئولان نسبت به مشکلات مردم از دلایل اصلی عصبی شدن جامعه است.

فشارهای روانی زیادی روی شهروندان است که به آنها پاسخ مناسب داده نشده و همچنان لاینحل مانده و فرد آن را با خود حمل می‌کند. اگر امروز فردی در خیابان به شما زور بگوید و حق شما را ضایع کند شما نمی‌توانید حق خود را بگیرید. انسان‌ها با پول کم هم می‌توانند خوشبخت زندگی کنند. این در حالی است که بسیاری از مردم برای به دست آوردن همین پول کم هم دچار مشکلات زیادی هستند. هنگامی که فرد هنوز نمی‌داند آیا فردا نیز به کار خود ادامه خواهد داد یا اینکه وی را کنار خواهند گذاشت دچار مشکلات روانی شدید خواهد شد. مغز انسان ظرفیت محدودی برای تحمل مشکلات و فشارهای روانی دارد و از یک میزان معین که عبور کرد به شکل‌های مختلف واکنش نشان می‌دهد. جوامعی دارای آرامش هستند که همه چیز در سر جای خود قرار داشته باشد و حساب و کتاب داشته باشد. هنگامی که در یک جامعه این نظم وجود نداشته باشد به طور طبیعی مردم آن جامعه عصبی و ناراحت می‌شوند. در چنین شرایطی افراد جامعه اعتمادخود را نسبت به یکدیگر از دست می‌دهند. در نتیجه هنگامی که افراد جامعه به هم اعتماد نداشته باشند به مدیران هم اعتماد نخواهند داشت. 

با توجه به شرایط اجتماعی موجود و رویکردی که دولت در پیش گرفته چه چشم اندازی پیش روی جامعه مشاهده می‌کنید؟

مردم از مسئولان حرف نمی‌خواهند و بلکه نگاه آنها به عملکرد مسئولان کشور است که به چه میزان در راستای مطالبات آنها حرکت می‌کنند. نکته دیگر اینکه هر مدیری که روی کار می‌آید در ابتدا وعده‌های بزرگی به مردم می‌دهد. با این وجود پس از مدتی نمی‌تواند به وعده‌هایی که به مردم داده عمل کند و در نتیجه مردم به مرور زمان اعتماد خود را نسبت به م این مدیران از دست می‌دهند. مدیرانی که تازه روی کار می‌آیند به شکلی رفتار می‌کنند که گویا قرار است اتفاقات مهمی در دوران مدیریت آنها رخ بدهد. با این وجود این مدیران پس از مدتی که با محدودیت‌ها و موانع جدی در مسیر خودمواجه می‌شود به این نتیجه می‌رسند که با چه شرایط سختی روبه رو هستند. در شرایط کنونی جوانان با بحران بیکاری مواجه هستند و در رسیدن به مطالبات خود با مشکل مواجه هستند. این وضعیت درباره زنان جامعه نیز وجود دارد و زنان با مشکلات جدی از نظر اقتصادی، شغلی و عاطفی مواجه هستند. در زمینه عدالت اجتماعی نیز نسبت به گذشته مناسب نیست و شکاف طبقاتی شکل جدی‌تری به خود می‌گیرد و درصد بیشتری از مردم فقیرتر از گذشته شده‌اند. اعتماد اجتماعی یک روزه از بین نرفته که یک روزه به دست بیاید. اگر قرار است اعتماد عمومی ترمیم شود باید سال‌ها بگذرد.

نویسنده : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار