«آرمان ملی» مواجهه مستقیم تندروها با مسعود پزشکیان را بررسی میکند
نفاق با وفاق رئیسجمهور
آرمان ملی- حمید شجاعی: حمله به پزشکیان و دولتش را از نان شب واجبتر میدانند و در این مسیر از هیچ کوششی فرو گذار نمیکنند و گویی برنامه دارند تا به هر نحوی که شده دولت را از حیز انتفاع ساقط کنند. سخن در باب تندروهایی است که هجمه؛ تخریب و توهین وجه بلافصل رویکرد آنها در قبال رئیسجمهور و دولتمردانش است. همانهایی که با وجود گذشت بیش از یکسال از انتخابات ریاست جمهوری همچنان در فضای انتخابات ماندهاند و باور ندارند بیش از یکسال از انتخابات گذشته و مسعود پزشکیان به ریاست جمهوری رسیده است. واقعیت امر بر آن است که تندروها تمام سرمایه خود را در انتخابات اخیر روی سعید جلیلی گذاشتند و انتظارشان بر این بود که که در پی شهادت رئیسجمهور فقید با استفاده از فضای آن زمان به هر نحوی گزینه مطلوب و مدنظر خود را راهی پاستور کنند.

اما مردم با انتخابشان نشان دادند تحت هیچ شرایطی بر نمیتابند که تندروها بر مسند اجرایی کشور بنشینند و کشور را به ورطه سقوط و ناکجا آباد بکشانند. همین اتفاق را نیز تندروها و لواپسان عقده کردند و از زمان روی کارآمدن دولت پزشکیان تا کنون به طور مداوم به سمپاشی، سیاهنمایی و تخریب رئیسجمهور و دولتمردان مشغولند و حتی یکبار هم نشده است که این جماعت بخواهند از سر خیرخواهی یا منافع ملی دولت را حمایت کنند. لذا چه سیاست داخلی باشد، چه سیاست خارجی، چه مسائل اقتصادی باشد و چه اجتماعی و فرهنگی بساط داغ تخریب و توهین تندروها و دلواپسان باز است و از تریبونهای مختلف این کار را انجام میدهند. چه اینکه اخیرا سیدمصطفی هاشمیطبا به «آرمان ملی» گفت: «تندروها میخواهند پزشکیان را بزنند و دولتی با مشارکت حداقلی روی کار بیاورند و این رویکرد دورخیز و برنامه آنهاست که به هر طریقی ایران را فدای خواستههای خود کنند». بله، ظاهرا نه تنها نظام، بلکه ایران هم برای تندروها مهم نیست و فقط دنبال این هستند که خودشان با رویکردهای منحط و بسته وارد قدرت شوند و کشورها را به ورطه مخاطرات بیبازگشت بکشانند. از همین جهت نیز بارها به رئیبس جمهور محترم توصیه مشفقانه کردیم که با جماعت لجباز تندرو وفاق معنایی ندارد و باید تلاشها به این سمت باشد که آنها را به حاشیه راند و یکی از عوامل موفقیت همین است که از مداخلات اینها چه در عرصههای اجرایی و چه در عرصههای تصمیمگیری و تصمیمسازی جلوگیری بهعمل آید تا شاهد ایجاد هزینههای گزاف برای کشور و ملت نباشیم.
* جلوتر از رهبری
عملکرد دولت پزشکیان طی یکسال گذشته با وجود تحولات مختلفی طی این مدت در کشور، منطقه و فضای بینالملل رخ داد قابل قبول بوده است و اگر نبود مساله ناترازیهای انرژی که میراث دولت گذشته برای این دولت بوده و موجب نارضایتی از این دولت شده پزشکیان و مردانش طی 12 ماه گذشته عملکردی قابل قبول داشتهاند. هر چند که در این میان دولت میتوانست عملکردهای بهتری هم داشته باشد اما تبعا عملکردها متناسب با شرایط و موقعیت بوده است. در چنین شرایطی نیز رهبر انقلاب بارها از رئیسجمهور و دولت حمایت کرده و یکشنبه نیز مجددا حمایت از خدمتگزاران کشور را ضروری خواندند و گفتند: «مردم از خدمتگزاران از جمله رئیسجمهور که پر کار، پر تلاش و پیگیر است حمایت کنند؛ چرا که از چنین عناصری باید قدرشناسی کرد». این در حالی است که با وجود این تاکید رهبر انقلاب تندروها بازهم از سخن رهبری جلوتر رفته و برخلاف بیانات ایشان که از قدرشناسی از رئیسجمهور سخن گفتند بیش از گذشته به هتاکی و تخریب رئیسجمهور مشغول شدند. چنانکه حمید رسایی نماینده تندرو تهران دقایقی پس از انتشار بیانات رهبرانقلاب و حمایت از رئیسجمهور، مطلبی را با عنوان فلسفه حمایت امام خمینی(ره) از بنیصدر منتشر کرد و برای چندمینبار پزشکیان و عملکردش را با بنیصدر مقایسه نمود. اما بدتر از واکنش او هتاکی زشت علیاکبر رائفیپور بود که در ایکس نوشت: «ما با نجسترین و کثیفترین جریانات تاریخ انقلاب مواجه هستیم. انقلاب اسلامی موجوداتی به کثیفی این وفاقیها به خود ندیده است». به نظر میرسد اینگونه مواجهات و این ادبیاتی که از سوی تندروها به کار برده میشود ناشی از خشم آنها از نادیده گرفته شدن توسط دولت است و حمایت رهبری از رئیسجمهور نیز بر درد تندروها میافزاید. اینکه به نظر میرسد حاکمیت نیز چندان رغبت و تمایلی به آنها ندارد و محتوم به گوشهنشینی و زوال تدریجی هستند. از همینرو است که به هر صورتی به «صورت» دولت چنگ میزنند و اهانت و تخریب رئیسجمهور و دولتمردان نقل محافل هر روزشان است. محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا در واکنش به حملات به پزشکیان پس از حمایت رهبری نوشت: «اگر رهبر معظم انقلاب صدبار هم از پزشکیان حمایت کنند سعید جلیلی و صادق محصولی و مرتضی آقاتهرانی چنین توجیه میکنند که رهبری مجبور است چنین بگوید. پیروی از مقام ولایت برای جماعت پایداریچی یک دکان سه نبش است که در آن نفاق میفروشیم ما اصولگرا». البته این انتظار از معاونت حقوقی دولت نیز میرود با اینگونه هتاکیها برخورد لازم را داشته باشد و دستگاه قضایی نیز برخورد مناسب و متناسب با تندروهایی که علیه دولت تخریب و سمپاشی میکنند انجام دهد.
* مواجهه قاطعانه با تندروها
این فقط مسعود پزشکیان نیست که با هجمه و تخریب هدفمند تندروها مواجه است؛ بلکه سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی نیز با این هجمهها در زمان خود مواجه بودند؛ اما نکته اینجا است که هیچکدام از این دولتها مواجهه مشخصی با تندروها نداشتهاند و در مقابل آنها ایستادگی نکردند. همین امر نیز باعث شده تا پزشکیانی را که تا دیروز به سوی تندروها دست همیاری و وفاق دراز کرده بود، امروز با بنیصدر مقایسه کنند و از طرح عدم کفایت سیاسیاش بگویند. به نظر میرسد که دولت باید مواجهه محکمتری با تندروها داشته باشد تا آنها نیز حد و حدود خود را بفهمند و فکر نکنند آنقدر آزاد هستند که هر کاری میتوانند انجام دهند. چنانکه عباس عبدی فعال سیاسی در مطلبی نوشته است: «آقای پزشکیان سه راه پیش روی خود دارد؛ راه اول این است که کلا سیاست وفاق درونساختاری را کنار بگذارد و فقط دنبال پیشبرد اهداف خود بدون توجه به دیگران باشد. این راه جواب نمیدهد. راه دوم، در نقطه بهینه و معقولی بایستند و تناسبی را رعایت کند تا کارها پیش برود. برای این کار نیازمند گفتوگوی مستقیم و شفاف با آنان است، ولی از آنجا که ذهنیت آنان تمامیتخواه است و انسجام تشکیلاتی هم ندارند، نه میتوانند گفتوگو و تفاهم کنند و نه اگر کردند، اعتباری به اجرای تعهدات آنان نیست. پس این راه در عمل بلاموضوع است. راه سوم و عملیتر و مطمئنتر به میان آوردن قدرت واقعی است یا باید در سطح مقام رهبری این تفاهم و توافق انجام و اجرایی شود و کسی حق تخطی از آن را نداشته باشد یا در سطح عمومی و مردم حقایق را بگویید و آنان را در برابر مردم قرار دهید، چون این جماعت جز از این دو قدرت از چیز دیگری باکی ندارند». مواجهه قاطعانه با تندروها و دلواپسان با پشتیبانی رهبری میتواند میتواند یکبار برای همیشه آنها را سر جایشان بنشاند.
ارسال نظر