آرش نجفی رئیس اتاق کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با «آرمان ملی»:
چشمانداز اقتصادی نگران کننده است
آرمان ملی: عمق بحران انرژی در ایران در شرایط کنونی به چه میزان است؟ اقتصاد انرژی در ایران با چه مخاطراتی مواجه است و از همه مهمتر اینکه تابآوری اقتصاد ایران نسبت به بحران انرژی با توجه به چشمانداز موجود به چه میزان است؟

آیا اقتصاد و انرژی ایران تابآوری چالشهای بیشتر را در آینده دارند و اگر چنین وضعیتی وجود نداشته باشد با چه چشماندازی مواجه هستیم؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات و تحلیل و بررسی ابعاد مختلف اقتصاد انرژی در ایران با دکتر آرش نجفی رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران گفتوگو کرده است. نجفی معتقد است: «قطعا مسیری که باید طی کنیم این نیست که در شرایط کنونی انجام میشود. سختگیریهایی که در ارتباط با کشورهای دیگر انجام میدهیم و از سوی دیگر سختگیریهایی که در استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا انجام میدهیم باعث شده ساختارهای اقتصادی را روزبهروز فرتوت و ضعیف و نحیف کرده است. ادامه این وضعیت باعث خواهد شد که ما در صنعت با چالشهای جدیتری مواجه شدیم که این وضعیت نگران کننده خواهد بود. این نکته را نیز باید در نظر داشت که صنعت هنگامی که لاغر و نحیف میشود، این احتمال وجود دارد که ناگهان تابآوری خود را از دست بدهد و فرو بشکند. بدون تردید این وضعیت نگران کننده خواهد بود.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*در حالی که بحران انرژی از ابتدای سال مشهود بود در شرایط کنونی کشور از نظر انرژی در چه وضعیتی قرار دارد؟
واقعیت این است که در شرایط کنونی کشور در بحران عمیق انرژی فرو رفته است. این در حالی است که ما هنوز نتوانستهایم سازوکار مشخصی را برای مدیریت بحران انرژی شکل بدهیم. چرخه اقتصاد کشور و چرخه انرژی کشور باید مانند دو چرخدنده با هم درست حرکت کند. به صورت طبیعی هر کدام از این چرخدندهها که به درستی نچرخد باعث نابودی چرخ دنده دیگر خواهد شد. امروز چرخ دنده اقتصاد انرژی کشور اعم از گاز، برق، آب بر اثر تصمیمات اشتباه و عدم طراحی صحیح نقشه کلان انرژی کشور باعث شده که صنعت کشور نیز به سیاهچاله کشیده شده و گرفتار شود. اینکه ما واحدهای تولیدی را نه تنها مجاب و بلکه مجبور میکنیم که وارد پروسه ایجاد واحدهای گازوئیلی و... شوند و پس از آن برای آنها برنامهریزی گازوئیل کنیم و این گازوئیل را از طریق بورس انرژی به آنها عرضه کنیم باید به این نکته نیز فکر کنیم که در این صورت قیمت محصولات تولید شده، چه وضعیتی خواهد داشت. هنگامی که ضعف شدیدی در راندمان برق و نیرو وجود دارد باعث میشود که قیمت سوخت در عین حالی که راندمان پایین است، افزایش پیدا کند و در نهایت ما با یک اقتصاد ناموفق و نگران کنند مواجه میشویم که در شرایط کنونی در حال رخ دادن است.
*دولت از ابتدای سال تاکنون راهکارهایی مانند تعطیلیها و استفاده از پنلهای خورشیدی را ارائه داده است. به چه میزان این راهکارها میتواند به حل مشکل انرژی در کشور کمک کند؟
در بهترین حالت اگر بتوانیم در یک اقتصاد موفق از پنلهای خورشیدی استفاده کنیم با این چشمانداز مواجه میشویم که بتوانیم 15 درصد از برق مورد نیاز کشور را از پنلهای خورشیدی تأمین کنیم. واقعیت این است که در شرایط کنونی سیاهچاله اقتصاد انرژی ایران بیش از 15 درصد است و این رقم نمیتواند کمک زیادی به بحران انرژی در کشور کند. در وضعیت کنونی ما با 20 هزار مگاوات کمبود برق مواجه هستیم که اگر 10 درصد از نیروگاههای کشور که 70 هزار مگاوات برق تولید میکنند و 10 درصد آن 7 هزار مگاوات میشود را در نظر بگیریم در نهایت ما میتوانیم بین 7 هزار تا 10 هزار مگاوات برق پایدار از تجدید پذیرها تأمین کنیم. پرسش مهم در این زمینه این است که برای بقیه چه برنامهای داریم؟ بدون تردید ما باید به سمت اصلاح ساختارهای نیروگاههای کشور حرکت کنیم. سرمایهگذاری روی سیکل ترکیبی نیروگاهها، سرمایهگذاری برای احداث نیروگاههای جدید و سرمایهگذاری برای استفاده از مدلهای دیگر انرژی حائز اهمیت بوده و همه باید در دستور کار قرار بگیرد. این در حالی است که وزارت نیرو و دیگر نهادهای تصمیمگیر در این زمینه همراهی و همکاری کنند تا بتوانیم یک نقشه استراتژیک برق را در کشور به وجود بیاوریم. از سوی دیگر باید با کشورهای همسایه تبادل انرژی داشته باشیم. این مسأله نشان میدهد که ما علاوه بر اینکه باید در زمینه تأمین و تولید برنامهریزی کنیم، باید در برای توزیع نیز نقشه راه روشن و دقیق داشته باشیم. در واقع ما نیاز داریم در زمینه انرژی یک کارآمدی ویژه ایجاد کنیم.
ما باید مباحث تغییر ساعات پیک را تعریف و پیگیری میکردیم، توزیع برق را در صنایع با توجه به ساعت مصرف تغییر میدادیم و ساعت کشور را برای تابستان تغییر میدادیم که هیچ کدام از این اتفاقات رخ نداد
*این کارآمدی ویژه در چه شرایطی محقق میشود و آیا در این مسیر حرکت میکنیم؟
قطعا مسیری که باید طی کنیم این نیست که در شرایط کنونی انجام میشود. برخی سختگیریها در ارتباطات بینالمللی و نیز سختگیریهایی که در استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا اعمال میکنیم، هر یک به شکلی باعث شده ساختارهای اقتصادی روزبهروز فرتوت، ضعیف و نحیف شود. ادامه این وضعیت باعث خواهد شد که ما در صنعت با چالشهای جدیتری مواجه شدیم که این وضعیت نگران کننده خواهد بود. این نکته را نیز باید در نظر داشت که صنعت هنگامی که لاغر و نحیف میشود این احتمال وجود دارد که ناگهان تابآوری خود را از دست بدهد و فرو بشکند. بدون تردید این وضعیت نگران کننده خواهد بود.
*این نگرانی در شرایط کنونی وجود دارد و تابآوری اقتصاد و صنعت کشور پایین آمده است؟
متأسفانه پاسخ به این سوال مثبت است و در شرایط کنونی ما با این وضعیت مواجه هستیم. اگر ما آینده نگرانه به شرایط نگاه نکنیم و بر دیپلماسی انرژی تمرکز نکنیم و روشهای دیپلماتیک را با تصمیمهای مهم ترکیب نکنیم، اتفاقی که در زنگزور رخ داد میتواند در لایههای دیگر نیز رخ بدهد. ما باید بپذیریم که همه تصمیماتی که گرفتهایم درست نبوده است و این درک را باید در تصمیمگیری امروز به کار برد. به همین دلیل باید در نقشه راه و برنامهها تجدید نظر کنیم و گمانهزنیهایمان را بالا ببریم و احتمال هر فرایندی را در نظر داشته باشیم. در ماجرای زنگزور اگر دیپلماسی صحیحی در پیش گرفته و با دقت نظر بیشتر به موضوع نگاه میشد، امروز با چنین چالشی مواجه نبودیم. یکی از پیامدهای پیمان زنگزور را میتوان این دانست که موقعیت ممتاز و سوقالجیشی ایران را بین ترکیه و آذربایجان را از دست دادهایم؛ هرچند برخی نظر دیگری دارند.
*با توجه به شرایط کنونی چه چشماندازی برای وضعیت انرژی در کشور میبینید؟
ما سالهاست در فصلهای مختلف با ناترازی انرژی روبهرو شدهایم و هر بار با برنامههایی از آن گذشتهایم اما واقعیت این است که ما ناچار به تجدید نظر در ساختار تصمیمگیری انرژی هستیم و باید ضمن مدیریت و اصلاح الگوی مصرف گاز، روی توسعه نیروگاههای برق تجدیدپذیر با مدلهای مالی و مشارکتی جذاب تمرکز کنیم. مشکل ناترازی انرژی در ایران ابعاد مختلفی دارد. ناترازی فعلی یک دلیل عمده دارد و آن پایین بودن راندمان نیروگاههای کشور است. این نیروگاهها باید بازسازی یا نوسازی شوند. شبکه توزیع برق در کشور از توسعه عقب افتاده و تجهیزات انتقال برق قدیمی و فاقد بهرهوری مناسب هستند. هر دستگاهی یک زمانی مستهلک میشود و باید برای نوسازی آنها چارهجویی کرد تا به این وضعیت دچار نشویم. نکته دیگر اینکه بهینهسازی مصرف انرژی به معنای درست مصرف کردن و نه کم مصرف کردن هم به سود کشور است. اصلاح الگوی مصرف از طریق تغییر تجهیزات برقی و بهروزرسانی آنها به طور چشمگیری مصرف را کاهش میدهد. ما در گذشته در کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران به مجلس و دولت اعلام کردیم که ناکارآمدی سیستمهای تولید و توزیع برق کشور باعث خواهد شد که در آینده دچار مشکل جدی در زمینه برق شویم. راهحلهایی که دولت در این زمینه داد نیز عمدتأ به این سمت حرکت کرد که باید نیروگاههای تجدیدپذیر احداث کنیم. این در حالی است که احداث نیروگاههای تجدیدپذیر راهحل اساسی و کافی برای کبود تولید برق در کشور نبوده و نیست. ما باید مباحث تغییر ساعات پیک را تعریف و پیگیری میکردیم، توزیع برق را در صنایع با توجه به ساعت مصرف تغییر میدادیم و ساعت کشور را برای تابستان تغییر میدادیم که هیچ کدام از این اتفاقات رخ نداد. مجلس شورای اسلامی در این زمینه همکاریهای لازم را انجام نداد. اگر مجلس با تغییر ساعت کشور موافقت میکرد این موضوع در حدود شش یا هفت درصد در میزان مصرف برق کشور موثر بود. این قانون در سالهای گذشته در کشور اجرا میشد اما ناگهان توسط مجلس حذف شد. دولت نیز دوباره این پیشنهاد را به مجلس ارائه کرد، اما مجلس با دو فوریت و یک فوریت این لایحه موافقت نکرد و در نهایت به یک لایحه عادی دولت تبدیل شد. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که نه مجلس و دولت در این زمینه با هم به خوبی همکاری میکنند و نه اینکه قواعد تولید را به درستی برنامهریزی کردهایم.
ارسال نظر