«آرمان ملی» از نقش رسانهها در جامعه گزارش میدهد
اعتمادسازی، مهمترین عامل ماندگاری یک رسانه
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: هفدهم مرداد سال77، محمودصارمی، خبرنگار ایلنا، به همراه هشت دیپلمات ایرانی در سفارت ایران در کابل، به دست طالبان کشته شدند و همین سبب نامگذاری روزخبرنگار شد. شاید تلخی نامگذاری این روز هم، شبیه سختیهای این حرفه باشد. حرفهای که حتی روز تعطیل هم مجبور به کارکردن هستی، در شرایطی که حقوق و مزایای چندانی هم دریافت نمیکنی و امنیت شغلی چندانی هم نداری. به طوری که شاهد بودیم تعدادی از خبرنگاران، در جنگ دوازده روزهای که همه با آن روبهرو بودیم، به دلیل تعدیل نیرو، مجبور به ترک کار خود در حالی شدند، که یافتن شغل در این رشته، در شرایط کنونی جامعه چندان کار سادهای نیست. خبرنگاری جزو مشاغل سخت و زیانآور است و هر انسانی تاب و توان ماندن در این حرفه را ندارد. این درحالی است که هرچه تکنولوژی پیشرفت کرد و جامعه از سنتی شدن فاصله گرفت، این شغل ابعاد تازهای پیدا کرد. به طوری که امروز اگر مطابق علم روز و فناوریهای نوین پیش نروی، نه تنها در این رشته، بلکه میتوان گفت در هیچ رشتهای موفق نخواهی بود. این درحالی است که همه افراد از چنین امکان و توانایی برخوردار نیستند.

امروزه نقش رسانه باتوجه به تغییر رسانه از سنتی به مدرن، سبب شده است که حرفه خبرنگاری نیز با چالشها و تغییراتی روبهرو باشد. به طوری که برخی اذعان دارند تا چند سال آینده حتی رسانههای مکتوب نیز برچیده خواهدشد. این میان اما سالهای اخیر، در ایران بسیاری از رسانههای مکتوب، دلیل افزایش بهای کاغذ و عدم استقبال کافی خوانندگان، تعطیل شدند. هرچند خبرگزاریها همچنان با افزایش مخاطب و رقابتی تنگاتنگ روبهرو هستند. این درحالی است که هرچه رسانهها گسترش یافتند، تعداد اخبار غیرواقعی نیز درکنارش رشد کرد. به طوری که امروز در برابر این حجم گسترده اخبار، تنها آن رسانهای تاب ماندن را دارد، که به روزتر و همه گیرتر باشد. به نوعی هرچه مخاطب بیشتری را جذب کنی، بیشتر دیده خواهی شد. کاری که در ظاهر ساده است، اما به توانی بیش از آنچه سابق بر این بر فضای خبر و انتشار آن حاکم بود، نیاز است.
این میان اما جلب کردن اعتماد مخاطبی که با حجم قابل توجهی از اخبار، تنها با یک کلیک ساده و باگرفتن یک گوشی تلفن همراه در دست، روبهروست، کاری بسیار دشوار است. آن هم در زمانهای که رسانههای قدرتمند جهان، با داشتن منابع مالی نامحدود، ذهن مخاطب را هم میخوانند، ما درحالی پلهها از آنها عقب هستیم که حتی در اعتمادسازی نیز به اندازه کافی موفق نبودیم.
هرآنچه پیامی به مخاطب منتقل کند، یک رسانه است. این میان نقش منتقل کننده این پیام، که همان خبرنگار است، نقشی تعیین کننده دارد، در ماندگاری یک رسانه و رسیدن به اعتماد عمومی. با کاهش استقبال از رسانههای مکتوب در سالهای اخیر، تعریف خبرنگار نیز دستخوش تغییرات فراوانی شده است. برخی معتقدند هرچه به جامعه نزدیکتر باشی و به مردم، نوشتهات جاندارتر و مقبولتر خواهد بود. این درحالی است که در کشوری چون ایران، سایه سانسور همیشه پررنگتر از هر کلمهای بوده است. به طوری که یک خبرنگار مدام در ذهن خود یک پیش فرض برای سانسور دارد و باید دائم حواسش به کلماتی که مینگارد، باشد.
لزوم جهانی سازی
در همین راستا، ناصرجعفرزاده، دکترای رسانه، به «آرمانملی» گفت: یک مفهوم رسانه به صورت کلی داریم که شامل هر آن چیزی است که پیامی را به مخاطب منتقل میکند. تعریف سنتی رسانه در دو دهه پیش روزنامهها، خبرگزاریها و رسانههای تصویری، صدا و سیما بود. هرچند تعریف مدرن رسانه تغییر کرده است. باتوجه به اینکه ما در بحث جهانی سازی در عرصههای مختلف آن، از اقتصاد گرفته تا فرهنگ، که چه بخواهیم و نخواهیم فرهنگهای سنتی کشورها را پشتسر میگذارد. ما به تناسب آن اگر به دنبال این هستیم که رسانهای تاثیرگذار داشته باشیم، چه در داخل چه در خارج، چون اینها قابل تفکیک نیستند. ما اگر رسانهای داشته باشیم که در داخل کشور مقبولیت و پذیرش عمومی نداشته باشد، صدایش به بیرون از کشور هم نخواهد رسید و برعکس. اگر رسانهای داشته باشیم که فقط بخواهد افکار عمومی داخل کشور را کنترل کند، این هم موفق نخواهد بود. چون امروز دیگر همه رسانهها جهانی هستند.
او با اشاره به اینکه امروز منابع خبری گسترده شدهاند، افزود: مردم منابع خبر گستردهای دارند و این طور نیست که فقط یک رسانه خاص داخلی را پیگیری کنند. ما برای تاثیرگذاری بیشتر، باید بتوانیم یک رسانهای در سطح رسانه جهانی داشته باشیم. متاسفانه این همان نقطهای است که ما از آن آسیب میبینیم. حتی مثلا کشورهای اطراف ما، این کار را انجام میدهند. مثلا تلویزیون الجزیره، حالا حتما آنها هم ایراداتی دارند اما این کار را انجام میدهد. ما متاسفانه بهرغم اینکه در دهههای اخیر شبکههای برون مرزی هم داشتیم، نتوانستند آن طور که باید و شاید تاثیرگذاری لازم را برای افکارعمومی در سطح جهان داشته باشند.
تاثیرگذاری
این دکترای رسانه درباره مشخصات لازم برای جهانی شدن و تاثیرگذاری یک رسانه گفت: مهمترین آن این است که رسانه باید زبان مخاطب باشد. رسانه تا زمانی که نتواند زبان مخاطب باشد، قاعدتا نمیتواند پذیرش حداکثری را هم داشته باشد. آن رسانهای که بخواهد جهانی باشد، باید در درجه اول بتواند نظر مخاطب را جلب کند. بتواند به گروههای مختلف اجتماعی، اقشار مختلف، با دیدگاههای مختلف در حوزههای سیاسی، فرهنگی، میکروفون بدهد و زبان آنها باشد، تا آنها اعتماد کنند. این اعتمادسازی عامل مهمی است. همین سبب بالارفتن سرمایههای اجتماعی دراین رسانهها میشود و خود به خود، مقبولیت را برای یک رسانه به وجود خواهد آورد.
ناصرزاده با اشاره به اصطلاح شهروند خبرنگار، بیان کرد: در سالهای اخیر شاهد مطرح شدن اصطلاح شهروند خبرنگار بودیم. همین عنوان شهروند خبرنگار سبب شد که همه این کار را ساده بدانند درحالی که این درست نیست. اینطور نیست که یک فرد به صرف اینکه یک تلفن همراه هوشمندی دارد، ما به این فرد عنوان خبرنگار را اطلاق کنیم. این فرد میتواند ثبت وقایع کند، ولی خبرنگار جایگاه متفاوتی دارد، از اینکه ما هرفردی را به این نام بخوانیم. قطعا باید سالها کار کرده باشی و در این رشته تحصیلکرده باشی تا بتوانی به عنوان یک خبرنگار فعالیت کنی. امروز همه اینرسانه را در دست دارند و میتوانند در شبکههای اجتماعی خود، مطالبی را از زاویه دید خود منتشر کنند. اما واقعیت این است که خبرنگار کسی است که خبر را میشناسد و سواد رسانهای دارد. خوب و بد، درست و غلط و تشخیص اخبار واقعی را از غیرواقعی میداند و در کنار اینکه خبرنگار ممکن است نقصی یا انتقادی را وارد کند، همیشه پیشنهادی هم مطرح میکند. یعنی خبرنگاران ما خبرنگاران منفعلی نیستند که صرفا بازگو کننده و بازنمایاننده اشکالات و کمبودها باشند. ولی آن چیزی که به عنوان شهروند خبرنگار باب شده بود، فقط این بود که صرفا یک مشکلی را که افراد در جامعه مشاهده میکردند، بازنشر میکردند درشبکههای اجتماعی که در آنها عضو بودند. بدون اینکه هیچ تحلیلی داشته باشند و یا پیش زمینه آن را بدانند و یا به عواقب کاری که میکنند آگاه باشند. که خود این مساله سبب آسیبهای بسیاری برای ما شد.
ارسال نظر