«آرمان ملی» احتمال از سرگیری مذاکرات ایران و آمریکا را بررسی میکند
دیپلماسی در بی اعتمادی
آرمان ملی- حمید شجاعی: شاید خود غربیها نیز تصورش را نمیکردند که وقتی اوایل بهار صحبت از مذاکرات هستهای به میان آوردند ایران از آن استقبال کند و پای میز مذاکره بنشیند. مذاکراتی که ایران 5 دور آن را به طور غیرمستقیم با ایالات متحده آمریکا و البته با میانجیگری عمانیها انجام داد و پس از آن نیز شاهد گفتوگوهایی با اروپاییها بودیم. لذا پر واضح است که برخلاف آمریکا و اروپاییها که صرفا به دنبال مذاکره برای انجام مذاکره بودهاند، ایران با برنامه و هدف مشخص پای میز مذاکره رفته بود و اگر نبود لگد زدن به میز مذاکره از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی در جمعه 23 خرداد و با حمله به خاک کشورمان، دو روز پس از آن در یکشنبه 25 خرداد قرار بود تیم مذاکره کننده در ششمین دور از مذاکرات با بسته پیشنهادی مشخص به مذاکره با آمریکاییها بپردازد، اما از آنجا که هم آمریکاییها و هم صهیونیستها به عزم ایران در جهت رسیدن به توافق واقف بودند جنگی را به راه انداختند تا از زیر بار توافق با ایران خارج شوند، چراکه اگر توافق صورت میگرفت دیگر صهیونیستها و تندروهای آمریکایی نمیتوانستند مطابق میل خود در قبال ایران رفتار کنند.

هر چند که برخی نیز بر این باورند که مذاکره از همان ابتدا فریبی بود برای خریدن زمان در جهت تدارک حمله به ایران، اما حال که جنگ 12 روزه ایران با اسرائیل که البته حمایت سایر غربیها از جمله آمریکا را نیز همراه داشت به پایان رسیده است باز هم غربیها صدایشان در جهت از سرگیری مذاکرات با ایران بلند است. آمریکاییها از سویی خواهان از سرگیری مذاکرات غیرمستقیم خود با ایران هستند و تروئیکای اروپایی نیز از سوی دیگر به دنبال مذاکره با ایران در جهت رسیدن به یک توافق هستند. در حالی که ایران تاکنون صحبت از مذاکره را با هیچ یک از این طرفین تایید نکرده و موضع مشخصی را اعلام نموده که فعلا هیچ مذاکرهای در دستور کار نیست. البته نه اینکه ایران از مذاکره گریزان باشد؛ بلکه در این میان چند پرسش مطرح است که باید مشخص شود. نخست اینکه؛ طرف مقابل مشخص کند که هدف از مذاکره چیست و از آن مهمتر چه میزان بدین مذاکره و رسیدن به توافق پایبند است؟ چه تعهد و تضمینی وجود دارد که دوباره در حین مذاکره اتفاق دیگری مثل آنچه در جنگ 12 روزه رخ داد نباشیم؟ هر طرف تا چه میزان میتواند در این مذاکرات تاثیرگذار باشد و مذاکرات را به توافق نزدیک کند؟ پاسخ به این پرسشها است که میتواند تا حدی آینده مذاکرات ایران با آمریکا و تروئیکای اروپا را شفافتر نشان دهد. دست کم باید مشخص گردد اگر ایران با اروپاییها مذاکره میکند آنها از چه ظرفیت و اعتباری برای رساندن مذاکرات به نتیجه و توافق برخوردارند، چراکه به عقیده بسیاری از تحلیلگران عدم مذاکره ایران با اروپاییها از این جهت است که اساسا آنها کارهای نیستند و مذاکره با تروئیکا صرفا اتلاف وقت خواهد بود. از طرفی اخیرا سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان در خصوص احتمال از سرگیری مذاکرات میان ایران و آمریکا بیان کرده که آمریکاییها ابتدا باید بپذیرند برای جنگ اسرائیل علیه ایران به کشورمان غرامت بپردازند آنها باید خساراتی را که وارد کردهاند جبران کنند. این در شرایطی است که طی روزهای گذشته خبرهای جسته و گریخته حاکی از این مساله است که در اوج عدم خوشبینی ایران به طرف مقابل و مذاکرات احتمالا طی روزهای آینده مذاکرات با دستور کار جدید آغاز خواهد شد. اینکه این اتفاق خواهد افتاد یا خیر و اینکه چه میزان میتوان به رسیدن به نتیجه از آن امیدوار بود باید منتظر بود و تحولات پیرامون ایران و آمریکا را پیگیری نمود.
*تهران و آژانس
پس از فعل و انفعالاتی که میان ایران و آژانس رخ داده بود و در پی آن بازرسان آژانس از ایران اخراج شدند حال خبر رسیده که بازرسان آژانس به تهران سفر خواهند کرد. در حالی که از مدتها پیش، مقامات ایرانی اعلام کردهاند که با وجود اقدامات جبرانی در برنامه هستهای، همچنان مسیر دیپلماسی را باز نگه داشتهاند. سفر بازرسان آژانس به ایران نیز میتواند بخشی از همین راهبرد باشد؛ راهبردی که در آن تهران تلاش دارد هم مقاومت نشان دهد، هم از ظرفیتهای مذاکراتیاش بهره بگیرد. مطابق بندهای برجام و قطعنامه ۲۲۳۱، ایران حق غنیسازی تا سطح مشخصی را دارد. اکنون با عبور از سقفهای تعیینشده و رسیدن به سطح ۶۰ درصد و ذخیره بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده، غرب نگران گامهای بعدی است، اما تهران میگوید که حاضر است این ذخایر را کاهش دهد، به شرط آنکه تحریمها برداشته شود و ضمانت اجرایی کافی ارائه شود. پیشنهادهایی نظیر «کنسرسیوم غنیسازی با مشارکت ایران» یا «تشکیل نهاد منطقهای برای نظارت و اعتمادسازی» توسط دیپلماتهایی، چون ظریف و عراقچی، نشان میدهد که روی میز دیپلماسی، گزینههایی برای مصالحه وجود دارد، اما لازمه آن، ترک زیادهخواهی و بازگشت به منطق توافق است. سخنگوی وزارت امور خارجه اخیرا در نشست خبری خود گفته است: موضوع غنیسازی در داخل ایران جزء حق لاینفک ما طبق معاهده منع اشاعه است و هر طرحی که بتواند این حق را تامین کند قابل بررسی است.» حال باید دید در پی سفر بازرسان به تهران روابط ایران و آژانس در دور جدید چگونه تعریف خواهد شد.
*چیزی به نام اعتماد وجود ندارد
سخنگوی وزارت امور خارجه در خصوص آمادگی تهران برای از سرگیری مذاکرات هستهای با آمریکا اظهار کرد: ما پیشتر در حال مذاکره بودیم و همانطور که عرض کردم، در میانه یک فرایند دیپلماتیک قرار داشتیم، اما طرف مقابل با رفتاری که از خود نشان داد، نهتنها اعتماد را از بین برد، بلکه آن را به بیاعتمادی فعال و منفی تبدیل کرد. در حال حاضر، به صراحت اعلام میکنم که چیزی بهنام اعتماد اساسا وجود ندارد، چراکه آنان از فرایند دیپلماتیک سوءاستفاده و آن را به ابزار تاکتیکی خود برای حمله تبدیل کردند. اسماعیل بقائی در ادامه گفت: با اینحال، همانگونه که همواره بر آن تاکید داشتهایم، جمهوری اسلامی ایران هیچگاه میز مذاکرات را ترک نکرده است، چراکه ما با اطمینان راسخ و بدون کمترین تردیدی، به ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای خود باور و بر آن تاکید داریم. یقین داریم که این برنامه مشروع و قانونی بوده و تحت نظارت دقیق و مستمر آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد. سخنگوی دستگاه دیپلماسی بیان کرد: بیان کرد: در حال حاضر، مذاکراتی با سه کشور اروپایی (فرانسه، آلمان و بریتانیا) جریان دارد. چندی پیش دور دیگری از این گفتوگوها در شهر استانبول برگزار شد. بنابراین، ما نه از مذاکره گریزان هستیم، نه از گفتوگو هراس و واهمهای داریم؛ اما در عین حال، باید اطمینان حاصل شود که این مذاکرات به فرصتی برای اتلاف وقت تبدیل نخواهد شد. این گفتوگوها باید هدفمند و نتیجهمحور باشند و اساس آنها باید بر پایه اصل «برد- برد» باشد؛ اصلی که در سایه آن، تمامی طرفین از فرایند و دستاوردهای مذاکره بهرهمند و راضی باشند.
ارسال نظر