گزارش «آرمان ملی» از مرگ یک کارگر فصلی که برای نجات جنگل، جان داد
آتش زاگرس، جان کاووس را گرفت
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: بیست و پنج کیلومتری شیراز، داخل جاده بوشهر، شهری کوچک به نام خانزنیان، قراردارد. این شهر بخشداری ارژن و زیرمجموعه فرمانداری شیراز است. در روستایی به نام روستای شهید مرادی؛ در ارتفاعات ضلع شمالی روستا، چهارم تیرماه امسال، ساعت از یک ظهر گذشته بود که برخی از اهالی روستا، خبر از آتشسوزی در مراتع طبیعی و جنگلی روستا دادند. این میان کاووس مرادی، 64 ساله، کارگر فصلی و دارای سه فرزند، برای کمک به جلوگیری از آتش به منطقه میرود. به دلیل تراکم بالای پوشش جنگلی دراین منطقه، ایشان به همراه چند نفر از اقوام و اهالی روستا، برای خاموش کردن آتش میروند. غافل از اینکه کاووس مرادی جانش را برای محافظت از منابع طبیعی روستا از دست میدهد.

جان کاووس برای مهار آتشی از دست رفت، که به احتمال زیاد توسط عوامل انسانی و غفلت افرادی که آتش را روشن کرده بودند، ایجاد شده بود. حتی قرقبانهای اداره منابع طبیعی هم برای مهار آتشی دیگر رفته بودند، که همین مساله خبر از تعداد زیاد آتشسوزی در منطقه فارس میدهد که دلیل عمدهاش هم منشأ انسانی است.
ابوطالب مرادی، برادرزاده کاووس مرادی که همراه عموی خود بوده است، به «آرمان ملی» میگوید: ما به همراه دهیار و شورای روستا، یک تیم دوازده نفری مردمی را تشکیل دادیم. از ساعت یک ظهر در دمای نزدیک پنجاه درجه، در ارتفاعات کوهستانی منطقه، بدون هیچ امکاناتی حتی آب کافی، با استفاده از شاخههایتر درختان، سعی در خاموش کردن آتش داشتیم. چون هیچ امکانات و تجهیزاتی نداشتیم از این شاخهها استفاده میکردیم. بهترین وسیله همین شاخهها بودند.
منابع طبیعی نیروی کافی ندارد
این میان اما عوامل منابع طبیعی روستا، مشغول مهارکردن آتش در نقطهای دیگر بودهاند و همین مساله سبب شده است که این افراد محلی با کمترین تجهیزات، اقدام به خاموش کردن آتش کنند و حتی از سلامتی خود، میان آن همه دود غافل شوند. افراد منابع طبیعی، به دلیل یک آتشسوزی همزمان در بخش دیگری، سمت کوهمره سرخی اتفاق افتاده بود. و زمانی که دهیار با آنها تماس میگیرد که برای کمک به آتش از منابع طبیعی کمک بخواهد، میگویند که نیروهای مردمی کمک کنند، تا ما هم خودمان را برسانیم. این درحالی است که اگر منابع طبیعی نیروی کافی برای مهار آتش داشتند، زودتر به این افراد محلی میرسیدند و شاید آتش زودتر خاموش میشد و کاووس مرادی هم جان عزیزش را از دست نمیداد و الان کنار خانواده داغدارش بود.
ابوطالب مرادی در ادامه گفت: بعد از اینکه ما شروع به خاموش کردن آتش کردیم. پس از نزدیک دو ساعت که مشغول بودیم، تقریبا توانستیم آتش را مهار کنیم. ولی متاسفانه به دلیل حجم بالای دود، و حضور عموی من در منطقهای که خیلی دود را استنشاق کرده بود، که همه حجم ریهاش را دود گرفته بود. ناگهان متوجه شدیم که افتاده است. خودش گفت که حالم خوب نیست و نشسته بود. با لبخند گفت که آتش را هم خداروشکر مهار کردیم. خبر نداشت که همین آتشی که اغلب به دلیل خطای سهوی انسانهاست، جان خودش را خواهد گرفت.
کاووس مرادی، بعد از مهار آتش، هوشیاریاش را از دست میدهد و افراد همراهش او را که تا خودرو حدود یک کیلومتر باید میرفتند. این افراد که آگاهی پزشکی کافی در مواجه با مصدوم را نداشتند، او را بر دوش خود تا خودرو بردند. از این منطقه تا روستای خانزنیان، دوساعت با خودرو راه است. پیکر بیجان کاووس مرادی نهایتا به بهداری میرسد، اما به آنها میگویند که جانش را قبل از رسیدن، از دست داده است. هرچند عملیات احیا را انجام دادند، اما جانِ کاووس، بهخاطر حفظ منابع طبیعی روستایش و آتشی که مشخص نیست به چه دلیل به جان جنکلهای زاگرس افتاده بود، از دست میرود.
دلیل آتشسوزیها
ابوطالب مرادی، میگوید که از این قبیل آتشسوزیها بسیار اتفاق میافتد و درباره دلایل آنها میگوید: دلایل آتشسوزی بیشتر انسانی است. برخی افراد طمع کار هستند، که برای تهیه زغال به این جنگلها میروند. یا برخی به طمع اینکه مقداری از زمینشان را بیشتر کنند، چند تا بوته را آتش میزنند، تا زمینشان را توسعه دهند. یا برخی طبیعتگردها در منطقه میروند و آتشی را روشن میکنند، یا برخی از آنها که سیگاری روشن میکنند و ته سیگار خود را در طبیعت رها میکنند. احتمال اینکه به صورت طبیعی آتشی رخ دهد، بسیار کم است. بیشترین احتمالش یک عامل انسانی است که باعث شده است آتش به وجود بیاید. در منطقهای که ما قرار داریم، آتشسوزیهای بسیاری در کوهستان اتفاق میافتد. یعنی هر یک هفته یک بار پیش میآید که سمتی از کوه آتش میگیرد و نیروهای منابع طبیعی میگویند که برای پوشش کل منابع جنگلی استان فارس، حداقل به دوهزار نیروی قرقبان نیاز دارند، درصورتی که کل قرقبانهای منابع طبیعی استان فارس، 120 نفر هستند. یعنی این تعداد جوابگو نیست.
لزوم همکاری مردم
او با اشاره به لزوم همکاری بیشتر مردم افزود: با توجه به نبود نیروی کافی در منابع طبیعی، ما نیازمند همکاری بیشتر مردم هستیم. هنگامی که آتشی رخ میدهد، برخی از مردم محلی به کمک میآیند، اما خیلی از افراد هم کمکی نمیکنند. حداقل کاری که مردم میتوانند انجام دهند، این است که به آتشسوزیها دامن نزنند و هرجا آتشی روشن میکنند، خاموش کنند. اگر مردم کمک نکنند، جنگل از بین میرود. بیشتر مردم روستا چون کار و شغلشان است و دامداری دارند، میدانند که اگر جنگل از بین برود، مردم از بین میروند. بهخاطر همین سعی میکنند هرجا آتشسوزی باشد، داوطلب شوند، مانند عموی من، که هربار آتشسوزی میشد، به سرعت برای کمک میرفت. عموی من نانآور خانه بود. یک کارگر فصلی، 64 ساله که حالا باید کنار سه فرزندش بود. عموی من حتی بیشتر از یک جوان کار سخت کارگری میکرد. او جانش را برای مراتع ملی فدا کرد. برای دفاع از جنگل جانش را داد.
کاووس مرادی نه اولین نفر است که برای حفظ منابع طبیعی ایران، برای محافظت و مهار آتشسوزی زاگرس، جان خود را از داده و نه متاسفانه آخرین نفر خواهد بود. در حالی آتشسوزیهای جنگلی، در استان فارس بارها تکرار میشود، که کارشناسان دلیل اغلب آنها را منشا انسانی میدانند و این مساله تنها مربوط به استان فارس نیست و حتی در چندروز گذشته شاهد آتشسوزی در مناطقی از ایلام هم بودیم. به طوری که هفت نفر از داوطلبانی که پنجشنبه دوم مردادماه، برای مهار آتش در آبیدر کردستان رفته بودند، دچار سوختگی شدند و این میان متاسفانه حمید مرادی، جان خود را از دست داد.
حالا زاگرس داغدار عزیزانی است که تنها گناهشان حفاظت از منابع طبیعی ماست. پس آتش بعدی را که خواستید در طبیعت برپا کنید، در هر کجای ایران که هستید، از زاگرس گرفته تا ارتفاعات البرز، حداقل کاری که میتوانید بکنید، این است که از خاموشی کامل آتش اطمینان حاصل کنید، تا خانوادهای را عزادارِ عزیزش نکنید و محیط زیستی که به همه ما تعلق دارد را از بین نبرید.
ارسال نظر