| کد مطلب: ۱۱۶۶۹۸۶
لینک کوتاه کپی شد

ایران به پل پیروزی آمریکا و اروپا تبدیل نشود

این دور از مذاکرات ایران و آمریکا در خصوص برنامه هسته‌ای تفاوت‌هایی با مذاکرات ایران و غرب در ادوار قبل دارد و آن اینکه مواضع اروپایی‌ها نسبت به آمریکا درخصوص مهار برنامه هسته‌ای ایران خیلی تندتر و شدیدتر شده است.

 این امر به اتهاماتی که غربی‌ها نسبت به همکاری‌های نظامی ایران و روسیه در جنگ اوکراین داشتند برمی‌گردد و ایران را کنار روسیه به عنوان یک تهدید جدی امنیتی به حساب آورده ودیگر اینکه تحولات داخلی سال 1401 به موضوعات حقوق بشری ایران و اروپا افزوده شده و اروپایی‌ها تلاش کردند اینگونه تهدیدات نسبت به ایران درخصوص همکاری‌های نظامی با روسیه و موضوع نقض حقوق بشر ایران که داشتند، فشار سیاسی مضاعفی را به ایران تحمیل کنند و طی دو سال گذشته تحریم‌های سیاسی و اقتصادی شدیدی را نیز علیه ایران به‌خصوص هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران اعمال کردند. اما ما دو مقطع مهم درخصوص آینده برنامه هسته‌ای ایران داریم؛ یکی موضوع گزارشی که مدیرکل آژانس درباره برنامه هسته‌ای ایران می‌خواهد به شورای حکام ارائه دهد که نقش تعیین کننده‌ای برای کشورهای اروپایی‌ درجهت فعال کردن مکانیزم ماشه دارد. دوم، پایان عمر قطعنامه 2231 در اکتبر همین سال است که با پایان عمر این قطعنامه، اگر اروپایی‌ها اقدامی علیه ایران انجام ندهند، پرونده هسته‌ای ایران به شکل عادی از شورای امنیت سازمان ملل خارج خواهد شد. اما اروپایی‌ها نمی‌خواهند به سادگی این ابزار فشار سیاسی مهم بر ایران را از دست بدهند. مکانیسم ماشه یک ابزار در دست آنهاست که بتوانند همچنان با تهدید ایران به بازگشت تحریم‌ها، خواسته‌های خودشان را بر ایران تحمیل کنند. اما ما شاهد این هستیم که آمریکایی‌ها وارد گفت‌وگوهای دوجانبه‌ای با ایران شدند. این ناخرسندی و نارضایتی دولت‌های اروپایی را نسبت به آمریکا برانگیخته. آنها همچنان که در موضوع اوکراین کنار گذاشته شدند، در موضوع مهار برنامه هسته‌ای ایران نیز از سوی آمریکا کنار گذاشته شدند و این بهانه‌ای در دست آنها شده که فشار سیاسی به ایران را گسترش دهند که نمونه آن نشست اضطراری است که دولت مکرون در ماه گذشته انجام داد و اظهارات اخیر وزیر خارجه فرانسه را باید مدنظر قرارداد. این نکته را باید مدنظر قرار داد که درست است اروپایی‌ها درخصوص مذاکرات با ایران از سوی آمریکا ناراضی هستند ولی دیدگاه مشترکی بین آمریکا و اروپا درخصوص برنامه هسته‌ای ایران و تهدیدات ایران وجود دارد. کاری به درست و غلط اینگونه اتهامات و ادعاها ندارم آنچه که در منظومه فکری دولت‌های اروپایی و آمریکا هست، مهم است. ما نباید بگذاریم ایران به پل پیروزی آمریکا و اروپا و پل همگرایی میان آنها تبدیل شود. آنها اختلافات عمیقی دارند، اما این اختلافات فضایی برای بازی میان اروپا و آمریکا ایجاد نمی‌کند، برعکس تشدید اختلافات می‌تواند همگرایی بین اروپا و آمریکا را افزایش دهد و فشار بر ایران را تشدید کند. ابتکار عملی که آقای دکتر عراقچی مطرح کردند که حاضر هستند پس از روسیه و چین به پاریس و لندن و برلین هم سفر کنند، و اینکه اعلام کردند یک نشست پیش از مذاکرات رم با مقامات اروپایی خواهند داشت، ابتکار عمل خوبی است که می‌تواند اروپایی‌ها را به میز مذاکره با ایران برگرداند و همچنان که ما تلاش می‌کنیم درخصوص برنامه هسته‌ای به یک تفاهم و تعامل با آمریکا دست یابیم، اروپایی‌ها هم سعی می‌کنند در این زمینه، در این روند گفت‌وگوها مشارکت کنند. هرچند شرکت آنها در این مرحله از گفت‌وگوهای ایران و آمریکا کمکی به حل و پیشرفت مذاکرات نخواهد داشت. همچنان که در ادوار سابق در مذاکرات منتهی به برجام این مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا بود که درنهایت زمینه را برای امضای برجام و مشارکت کشورهای اروپایی در این توافق را فراهم کرد. به هر حال در نشست رم و مذاکراتی که هنوز مشخص نیست در چه سطحی مقامات اروپایی با ایران دیدار خواهند کرد، درهر سطحی هم باشد فرصتی است که بتوانیم تعامل با اروپا و کاهش تنش با کشورهای غربی را با توجه به افزایش تنشی که در منطقه خاورمیانه ایجاد شده، کاهش دهیم. اما اینکه با چه سبک و سیاقی با آمریکایی‌ها به توافق برسیم با اما و اگرهایی مواجه است. اینکه آقای جان کری و جک سالیوان، مقامات دولت سابق به اظهارنظر در این زمینه پرداخته‌اند نباید حواس ما را از میز مذاکرات و موضوع توافق با آمریکایی‌ها به حاشیه ببرد. به نظر می‌رسد آنها بیشتر از آنکه بخواهند به روند گفت‌وگوهای ایران و آمریکا کمک کنند به دنبال برهم زدن و ضربه زدن به مذاکرات ایران و آمریکا هستند. به هر حال آنها ناخرسند از اینکه این تفاهم و گفت‌وگو و مذاکره در دولت آنها به نتیجه نرسید و به نتیجه رسیدن آن در دولت ترامپ ضربه دیگری به دموکرات‌ها محسوب می‌شود و اینکه آیا این مذاکرات و امتیازی که میان ما و آمریکا داده می‌شود در همان سطح برجام است و پاسخ به این سوال که پس چرا ترامپ از برجام خارج شد باید گفت که او دنبال دستاورد است. اینکه این دستاورد بزرگ باشد یا کوچک فرقی نمی‌کند. اینکه بتواند یک کارت برنده به دست بیاورد، خیلی برایش مهم است تا آنکه محتوای مذاکرات چه باشد و چگونه این مذاکرات به توافق برسد.

 

* مرتضی مکی

تحلیلگر مسائل بین‌الملل

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار