| کد مطلب: ۱۰۶۲۵۸۰
لینک کوتاه کپی شد

گفت‌وگو با صدف درخشان به مناسبت انتشار گزیده اشعارش

شأن شعر در جامعه حفظ نمی‌شود | رسالت شاعر واداشتن مخاطب به اندیشیدن است

صدف درخشان، شاعر، پژوهشگر، نویسنده، مدرس و فارغ‌التحصیل دکتری در رشته زبان و ادبیات فارسی است. او که در سومین کنگره بین‌المللی زبان و ادبیات فارسی، پنجمین جشنواره هنری دانشجویی ققنوس، دهمین همایش بین‌المللی ترویج‌زبان و ادب فارسی، اولین جشنواره دانشجویی شعر امید برگزیده شده و تجلیل به‌عنوان نویسنده و پژوهشگر منتخب سال ۹۰ را در کارنامه دارد، پیش از این آثار خود را 6 مجموعه شعر به انتشار رسانده.

شأن شعر در جامعه حفظ نمی‌شود | رسالت شاعر واداشتن مخاطب به اندیشیدن است

به گزارش آرمان ملی آنلاین اخیرا نیز گزیده‌ای از این آثار درخشان در قالب یک کتاب، منتشر شده که در انجمن ادبی بامداد شهریار، با حضور جمعی از شاعران و آهسته‌گامان مرکز توانبخشی تپش، در سرای استاد شهریار، رونمایی شده است. این مراسم، بهانه‌ای شد برای انجام گفت‌وگویی که در ادامه خواهید خواند. 

خبردار شدیم که گزیده شعرهای شما اخیرا از سوی نشر «آنان» روانه بازار کتاب شده است. این کتاب، دربردارنده چه مجموعه‌هایی است؟ 

این مجموعه گزیده‌ای از 6 جلد کتاب قبلی من است که چاپ شده و شامل 111 شعر در 182 صفحه از سوی نشر «آنان» به انتشار رسیده است. در این کتاب، شعرهایی اجتماعی، عاشقانه و شعرهای کوتاه گردآوری شده که در طول این سال‌ها –همزمان با چاپ در مجموعه‌های مختلف- مورد توجه مخاطبان قرار گرفته‌اند. این کتاب دربردارنده شعرهایی از مجموعه‌های «ریل‌ها دور برگردان ندارند» که چاپ پنجم آن با نشر ایجاز به بازار آمد، «صدف‌ها آبستن مروارید می‌شوند»، «چهل سال زن» و «ببرها پلک نمی‌زنند» که نشر فصل پنجم به چاپ رسانده، و مجموعه‌ «مرد لاجوردی» که با نشر مروارید به بازار آمده، به‌اضافه‌ چند شعر از جدیدترین سروده‌هایم است. 

در برخی از آثار شما، شاهد کارکردهای زبانی و کاریکلمات‌گونه‌؛ مثلا این شعر کوتاه: «خسته‌‌ام از «او»/ تنها ضمیر غایبی/ که مدام/ در «من»/ حاضر است.» اساسا زبان و چنین کارکردهایی، چقدر در شعر برای شما مساله است؟ 

اساسا زبان در شعر برای من بسیار مهم است و شعرهایی که در آن کارکردهای زبانی مورد نظر بوده، مثل همین شعری که شما مثال زدید، در کتاب‌های من زیاد دیده می‌شوند. حتی سعی کرده‌ام با این کارکردهای زبان، ذهن مخاطب را به تعمق وادارم و شعر را از حالت دم دستی و سهل‌الوصول بودن، خارج کنم. چراکه رسالت شاعر این است که ذهن مخاطب را درگیر اندیشه کند. 

توجه به فاکتورها و المان‌های پیرامونی و طبیعت نیز یکی از مسائلی است که در آثار شما بیشتر به‌چشم می‌آید. در این‌باره توضیح دهید. 

خیلی خوشحالم که آثار من را این‌قدر دقیق خوانده‌اید. بله؛ طبیعت بر شعر من تاثیر زیادی دارد؛ چراکه من فرزند طبیعتم و هر وقت در طبیعت قرار می‌گیرم، روحم جلا می‌یابد. بی‌شک محیط پیرامون شاعر، بر شعر او تاثیر مستقیم دارد. من متولد شهریارم؛ جایی که به باغ‌های سرسبز و طبیعت زیبایش شهره است. طبیعت و زیستن با آن در شعر من، تاثیر بسزایی دارد و در حال حاضر نیز که در منطقه شمیرانات زندگی می‌کنم، طبیعت در اشعار من نمود پیدا می‌کند؛ به‌ویژه در کتاب «ببرها پلک نمی‌زنند» که در دوران کرونا و در زمان خانه‌نشینی سروده‌ام. در این مجموعه، به کرات کارکرد رودخانه و کوه که مشخصه محل سکونت من است را می‌بینید. به باور من طبیعت، جانمایه شعر است، روح شعر است و شعر با طبیعت درونش نفس می‌کشد، رشد می‌کند و سبز می‌شود. البته من در کتاب «عبور از آینده» که هم‌اکنون چاپ دوم آن در بازار موجود است و قبلا هم درباره این کتاب با شما مصاحبه‌ای داشته‌ام، بخشی از کتاب را به بررسی طبیعت در شعر؛ به‌ویژه در شعر احمد شاملو و نزار قبانی تخصیص داده‌ام که پیشنهاد می‌کنم دوستانی که تمایل دارند ژرف‌تر به مقوله‌ شعر و طبیعت بنگرند، به این کتاب مراجعه کنند. 

شعر معاصر در‌ گذار از رویدادهای تاثیرگذار تاریخی، شرایط متفاوتی را تجربه کرده است. تحلیل شما از این مسیر و تناسب جریان‌های شعری با تاریخ چیست؟ 

در دوره معاصر، از زمان مشروطه تاکنون، شاهد تاثیر شعر بر بطن جامعه بوده‌ایم؛ در زمان کودتای 28 مرداد، اشعار اخوان، نصرت رحمانی، ابتهاج، شاملو و حتی در زمانی که درگیر جنگ شدیم، شعرهای انقلابی. جنگ همواره بر ادبیات ما تاثیرات ژرفی داشته است. من وقتی تنها 8 سال داشتم، داستان‌هایی برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می‌نوشتم که همواره فضای جنگ داشت؛ چراکه وقایع تاریخی ما بر بدنه شعر و ادبیات تاثیر می‌گذارد. ادبیات، ذهن افراد را شکل می‌بخشد، اما شعر باید حاوی معانی ژرف باشد؛ طوری‌که ذهن مخاطب را درگیر اندیشیدن کند و تنها تاثیری سطحی بر مخاطبان نداشته باشد.

رسالت شعر، آگاهی بخشی است. اما منکر این نیستم که شعر، متناسب با زمان خود پیش می‌رود و قطعا با زندگی‌های ماشینی و عصر تکنولوژی، مخاطب به سمت اشعار کوتاه می‌رود و دیگر مخاطب شعر امروز، حوصله خواندن قصیده و شعرهای طولانی را ندارد. با این حال، آنچه حائز اهمیت است، ضرورت ارتقای سلیقه مخاطبان شعر است. شاعران باید از شعرهای بی‌مایه و به‌اصطلاح «پشت‌کامیونی» به سمت اشعار ژرف با محتوای غنی‌، سوق داد. در این خصوص باید ناشران در چاپ آثار، نهایت سختگیری را به‌عمل آورند و هرچیزی را تحت عنوان شعر، به خورد مخاطبان ندهند. شعر، غذای روح است و باید غذایی ارزشمند و غنی برای روح اختیار کرد. 

نظر به بازخورد جامعه با شعر در دهه‌ها و سال‌های اخیر که نمود آن را در کاهش تیراژ مجموعه‌ها می‌بینیم، نظرتان درباره نسبت جامعه و شعر امروز چیست؟ 

روح جامعه با خواندن شعر، تلطیف می‌َشود. در تمام دنیا، ادبیات فارسی مایه فخر ماست؛ چراکه از پیشینه‌ چنان غنی‌ای برخوردار است که در تمام دوران تاریخ، شاهد ماندگاری آن بوده‌ایم. نمونه بارز آن، تاثیر شعر و شاعران و ادبیات در انقلاب مشروطه –همچنان که در گذشته، پیشینیان ما شاهنامه فردوسی را نقالی می‌کردند، در واقع شعر در شالوده‌ وجودی جامعه ما، از دیرباز وجود داشته و خوش نشسته‌ است. متاسفانه در جامعه‌ امروز ما، آنطور که باید و در ‌شأن شعر است، با آن برخورد نمی‌شود. به عبارت دیگر، ‌شأن شعر حفظ نمی‌شود که این واقعیت را می‌توان از تیراژ پایین کتاب‌های شعر، دریافت. واقعیت این است که جامعه شعر نمی‌خواند و یا نهایتا از شبکه‌های مجازی شعر می‌خواند؛ آن هم با آن وضعیت اسفباری که شعر در قضای مجازی به آن مبتلا شده است!

برای خود من پیش آمده شعری که از من در کتاب «ریل‌ها دوربرگردان ندارند» به چاپ رسیده و اکنون چاپ پنجم آن توسط نشر ایجاد در بازار موجود است، به اسم زنده‌یاد سیمین بهبهانی منتشر کرده‌اند: «جنس نیستم/ تا برای خریدم به مغازه بروی/ زیر خاکی‌ام/ کشفم کن/ بام نیستم/ تا برای هواخوری به سراغم بیایی/ آسمانم/ پرواز را بیاموز/ ساحل نیستم/ تا روی ماسه‌هایش آفتاب بگیری/ دریام/ دل به دریا بزن/ سیگار نیستم/ که بکشی و تمامم کنی/ اکسیژنم/ مرا نفس بکش/ روزنامه نیستم/ که بخوانی و روی نیمکت جا بگذاری/ کتابم/ مرا زندگی کن/ حوا نیستم/ تا از بهشت بیرونت کنم/ زنم/ اگر می‌توانی مرد باش/ مرد.» البته این مشکل، فقط برای من نیست و اگر پیگیری کنید، می‌بینید که شاعران دیگر نیز کم و بیش با آن مواجه‌اند. چراکه مخاطب، شعر هر شاعری را از روی کتاب او شاعر نمی‌خواند! در حالی که خریداری کردن و مطالعه شعر از کتاب، به ادبیات کمک می‌کند و مانع از انتشار اشتباه و تحریف شده شعرها در فضای مجازی می‌شود. اما این حقیقت را نمی‌توان کتمان کرد که شعر در خون مردم ما جریان دارد. هنوز هم بخش اعظمی از ایرانیان با شعر، حال دل خود را خوب می‌کنند.

آیا بعد از گزیده‌ شعر اخیر، اثر تازه‌ای را در دست انتشار یا نگارش و سرایش دارید؟ 

در حال حاضر مشغول تدوین یک کار پژوهشی در حوزه زنان هستم که فعلا در مرحله تدوین است.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار