آرمان ملی- محمد صابری (شاعر، نویسنده و منتقد) در جدیدترین اقدام ادبی خود، رمان «بلوای دوزخ» را روانه بازار کتاب کرده است؛ اثری که به گفته خودش، مهمترین دغدغههای مطرح شده در آن، عشق و عدالتخواهی است.
آرمان ملی- محمد صابری (شاعر، نویسنده و منتقد) در جدیدترین اقدام ادبی خود، رمان «بلوای دوزخ» را روانه بازار کتاب کرده است؛ اثری که به گفته خودش، مهمترین دغدغههای مطرح شده در آن، عشق و عدالتخواهی است.
«گفتار کورها بود و سکوت لالها، این انبوه درهم و برهم مردمی که در بندی از وحشت، اندوه و امید به هم پیوند خورده بودند، این کینه دلهای مردمی که به یک زبان حرف میزنند، اما به دلهای هم راه نمیبردند.» واسیلی گروسمان را صاحب نظران و عالیجنابان نقد و نظرهای ادبی تولستوی قرن بیستم ادبیات روسیه خواندهاند و پیکار با سرنوشتش را هم سنگ جنگ و صلح پیامبر ادبیات دانستهاند و این حرف و نظری ست بیتردید درست و بجا. گروسمان در این شاهکار ادبی با طرح زندگی دو خواهر که نفرین شده تقدیرند به دلیل اصالت…
باید طرحی نو درافکند، اما مگر میشود با یک و دو بار و گاه بیشتر و بهراحتی از تاریخسازان ادبیات دو قرن نوزده و بیست گذشت؟ تاریخسازانی از جنس حماسه و تردید و ایمان، روایتهایی که طعم و عطر و بویشان انگار تا ابدیت ترد و تازه و سیال است، آثاری فخیم و گرانقدر و تاثرگذار. نه از منظر صاحبنظران و اهل فن، که تنها و تنها مخاطبان جدی ادبیات، تک تک این شاهکارها، هر کدام بسترساز تحول و نگرشی نوتر به جهان هستیاند، جهانی مالامال و آکنده از نفرت و غربت، تنهاییای که مدام باز و بسیطتر میشود و دست آخر،…
به ساعت تقویم نهم سپتامبر، زادروز بزرگ زادهای از اهالی ادب و ادبیات جهانیست که نثر بیهمتایش تجلی و تسری نور بود در جان بیرمق واژههایی که در اندک زمانی بهواسطه همنشینی با او تاریخساز شدند و زندگیسازتر، بلندمرتبه نامی که نگین پادشاهی قلم را از نامآوران عرصه ادبیات به اشارهای ربود و البته تاجش را برای آنان که شبانهروز در تشت بیقراریهای دیده شدن میسوختند و میساختند، فرو نهاد. تولستوی، بیهمانندی بود، در بیکران زلال و یخین شعور و اندیشه و ایمان آنجا که نخست تنپوش…
مواجهه با مرگ روایتیست نو از جدال جوانی با سرطان، جدالی که بیشتر آن در بیخبری میگذرد، جوانی که در سی سالگیاش هنوز عاشق نشده، به زندگی آنطور که باید و شاید دل نبسته، آن سوتر خانوادهایست که تا پیش از این اتفاق غافلگیرکننده و مهیب آنطور که باید دور هم جمع نشدهاند و تنها از فاصلههایی معین برای یکدیگر دست تکان دادهاند و دست آخر زنی عاشق پیشه و مسلک که با تمام استقلالجوییها و اعتقادات برتری خواهانهاش، همه وجودش را پای کار آورده و تا آخرین لحظه در کنار همسرش باقی مانده است.
محمد صابری/ نویسنده و منتقد: هان کانگ اولین نفر نیست و آخرین نفر نیز، انسانیت همیشه دغدغه ادبیات بوده و هست، به عبارتی دیگر تا سیاست بر سر کار است، ادبیات دغدغهمند است و چه چیزی بیشتر و برتر از مضمون انسانیت! نوبلیست ادبیات امسال در «اعمال انسانی» با نثری شاعرانه به سبک و سیاق آناتول فرانس و رولان و ناباکوف، برای پیریزی داستانی از خون و جنون، شب و روزهای زیادی را در اندوهی عمیق شناور بوده و از یک حقیقت مسلم تاریخی که همان قیام مردم گوانگجو علیه دیکتاتور وقت است، با زاویه دیدی نو و متفاوت به…
به ساعت تقویم نهم سپتامبر، زادروز بزرگ زادهای از اهالی ادب و ادبیات جهانی است که نثر بیهمتایش تجلی و تسری نور بود در جان بیرمق واژههایی که در اندک زمانی بهواسطه همنشینی با او تاریخ ساز شدند و زندگی سازتر. بلندمرتبه نامی که نگین پادشاهی قلم را از نامآوران عرصه ادبیات به اشارهای ربود و البته تاجش را برای آنآنکه شبانهروز در تشت بیقراریهای دیده شدن میسوختند و میساختند، فرو نهاد
آلن روب گریه از نظریهپردازان بنام موج نوی رمان در فرانسه و بعدها دنیا در مانفیست رمان نو مینویسد: طرح نویی که در رمان نو درانداخته شده، مبتنی بر حذف صورت و نمایش سیرت آدمهاست، اشیا و اطراف و اکناف آدمها حرفهای به مراتب شنیدنیتری دارند برای مخاطب قرنی که بد خسته و دلزده است از مرور و بازمرور دو جنگ دهشتناک اول و دوم و جهل و خرافات و همهچیزخواهی.
ژان پل سارتر در کتاب ادبیات چیست میپرسد و پاسخ میگوید: نوشتن چیست، نوشتن برای چیست و نوشتن برای کیست؟! و در بحثی دراز دامن و پرکشش با استناد به ادبیات نواندیش پشت سر و درحال حاضرش به تمامی اینها پاسخ میگوید و برای خواننده تصریح میکند که در هر سه باب ناخودآگاه صاحب قلم، نقش اول و آخر را دارد برای ادبیات.
محمود دولتآبادی (متولد 10 مردادماه 1319- سبزوار) به تنهایی بخش قابل توجهی از تاریخ ادبیات معاصر را به خود اختصاص داده؛ نویسنده سرشناسی که با ثبت آثار درخشان و ماندگار، برای همیشه در حافظه ادبیات داستانی ایران و جهان به ثبت رسیده است.