گزارش «آرمان ملی» از تحولات نظامی منطقه پس از جنگ ۱۲ روزه
کاهش ذخایر پدافند آمریکا؛ واقعیت یا تله
آرمان ملی- احسان اسقایی: جنگ ۱۲ روزه بین ایران و اسرائیل، همانگونه که مهدی مطهرنیا، آیندهپژوه ایرانی، از مدتها پیش هشدار داده بود، نمونهای از «جنگ مینیاتوری» بود؛ جنگی کوتاهمدت، پرشدت و هدفمند که خسارتهای خاص خود را به دنبال داشت، بدون آنکه لزوماً تمامعیار یا تماممیدانی باشد.

آنچه در این جنگ اتفاق افتاد، نمایی محدودشده از سناریویی بود که سالها در ذهن طراحان نظامی غرب در قبال ایران شکل گرفته بود: ضربهای سنگین، اما در مدت کوتاه، با هدف اخلال در توانمندیهای راهبردی هستهای. در همین چارچوب، برخی تحلیلگران معتقدند ایالات متحده در جریان این نبرد، توانست به بخشی از اهداف تاکتیکی خود دست یابد، بهویژه در حوزه ایجاد اختلال موقت در تاسیسات هستهای ایران. با این حال، از نظر فنی، برآوردها نشان میدهد که ایران توان بازگشت به چرخه غنیسازی اورانیوم را در زمانی کمتر از چند ماه دارد.
+ آمریکا به داد اسرائیل رسید
در ساعات اولیه آغاز جنگ، حملات اسرائیل به اهدافی در ایران شدید و گسترده بود، اما پاسخ متقابل ایران در میانههای نبرد، معادلات را تغییر داد. حمله سنگین موشکی ایران به اسرائیل، نقطه عطفی در این درگیری محسوب میشود؛ حملهای که بهرغم سامانههای دفاعی چندلایه اسرائیل و پشتیبانی گسترده غرب، موشکهای ایران از دفاع چند لایه گذشت و به مراکز حساس اصابت کرد و تا روزها پس از پایان جنگ، آثار تخریبی آن نمایان بود. در این میان، نقش کشورهای غربی، بهویژه ایالات متحده، در حمایت از اسرائیل بسیار پررنگ بود. موشکهای شلیکشده ایران، توسط ناوهای مجهز به سامانه ضد موشکی در خلیج فارس و دریای سرخ و همچنین از پایگاههای نظامی آمریکا در عراق رهگیری شدند. افزون بر این، پدافند هوایی چندلایه اسرائیل نیز در داخل سرزمینهای اشغالی، بخشی از این موشکها را منهدم کرد. با این حال، اگر زنجیره پدافندی غرب از خلیج فارس تا مدیترانه حضور نداشت، میشد انتظار داشت که میزان خسارت به اسرائیل بسیار بیش از آنچه رخ داد باشد.
+ کاهش ذخایر پدافندی آمریکا
اکنون و با گذشت بیش از ۴۰ روز از جنگ، ابعاد تازهای از این درگیری در حال روشن شدن است. از جمله آنکه بهرغم عملکرد سامانههای ضد موشکی آمریکا، یکی از موشکهای ایران توانسته به راداری حیاتی در پایگاه آمریکایی در قطر اصابت کند؛ راداری که نقشی کلیدی در ردیابی موشکهای ایران داشته است. از سوی دیگر، برخی رسانهها خبر دادهاند که در جریان این جنگ، آمریکا حجم قابلتوجهی از ذخایر پدافندی خود را برای حفاظت از اسرائیل مصرف کرده است. به گزارش CNN دو منبع آگاه فاش کردهاند که ایالات متحده نزدیک به یکچهارم از ذخایر موشکهای تاد (THAAD) خود را در جریان این نبرد از دست داده است. نیروهای آمریکایی با شلیک ۱۰۰ تا ۱۵۰ موشک تاد، تلاش کردند موج موشکی ایران را مهار کنند. با توجه به قیمت ۱۲.۷ میلیون دلاری هر موشک تاد و محدودیت تولید سالانه آن (۱۱ فروند در سال مالی گذشته و پیشبینی تولید ۱۲ فروند در سال ۲۰۲۵ و ۳۷ فروند در ۲۰۲۶)، این مصرف گسترده زنگ هشدار را برای برنامهریزان دفاعی آمریکا به صدا درآورده است. بنابر برآورد مؤسسه امنیت ملی آمریکا، سامانههای تاد تقریباً نیمی از مجموع ۲۰۱ موشک رهگیریشده ایران را سرنگون کردند؛ این در حالی است که باقی موشکها توسط سامانههای آرو اسرائیل و سایر تجهیزات رهگیری شد. در حال حاضر، آمریکا تنها ۹ باتری تاد فعال در جهان دارد که هفت تای آن تحت کنترل مستقیم نیروهای آمریکایی است. دو مورد از این باتریها که پیشتر در تگزاس مستقر بودند، در میانه جنگ برای پشتیبانی از اسرائیل به منطقه اعزام شدند. تیمور کادیشف، تحلیلگر دانشگاه هامبورگ، درباره این جنگ گفته است: «نبرد ژوئن امسال نخستین تجربه هزینهبر برای سامانه تاد بود. آمریکا برای دفاع از اسرائیل، هزینهای استراتژیک پرداخت کرد که حالا ممکن است در کوتاهمدت جبرانناپذیر باشد.»
+آیا این یک تله است؟
در نگاه نخست، این اطلاعات بیانگر آن است که ایالات متحده برای حفاظت از اسرائیل، هزینهای هنگفت پرداخته و حالا در حوزه آمادگی پدافندی دچار چالش شده است. با این حال، باید مراقب بود که انتشار چنین دادههایی، خود بخشی از یک راهبرد باشد. ممکن است آمریکا با هدف فریب حریف، تصویر ضعف را در رسانهها بازنمایی کند تا ایران یا سایر دشمنانش را به این تحلیل برساند که هزینه حمله به منافع آمریکا یا متحدانش، چندان بالا نیست. در چنین حالتی، تصمیم به آغاز جنگ جدید یا تکرار حملات، ممکن است برای تهران توجیهپذیر شود؛ اما در واقعیت، این درست همان دامی است که تحلیلگران نظامی هشدار میدهند باید از آن پرهیز کرد. در شرایط کنونی، هرچند ایران نشان داده که توانایی بالایی در حوزه موشکی و دفاعی دارد، اما ورود به محاسبهای نادرست، در بازی با طرفی که سابقهای طولانی در جنگ روانی و رسانهای دارد، میتواند تبعات سنگینی به دنبال داشته باشد.
ارسال نظر