گزارش «آرمان ملی» از موضع غیرسازنده اروپاییها در برابر ایران
مکانیزم ماشه اهرمی بر علیه تهران
آرمان ملی- احسان اسقایی: روزگاری نهچندان دور، ایران و کشورهای اتحادیه اروپا شرکای سنتی اقتصادی بودند. ایران نفت خود را به اروپاییها میفروخت و اروپاییها نیز سرمایهگذاری قابلتوجهی در بخش انرژی و حتی صنایع کشورمان انجام میدادند. زمانی که پرونده هستهای ایران رسانهای شد، این اروپاییها بودند که با دعوت ایران به تهران آمدند و در کاخ سعدآباد توافقنامهای با مقامات کشورمان امضا کردند که به «توافقنامه سعدآباد» مشهور شد.
بر اساس این توافقنامه، ایران برنامه غنیسازی خود را تعلیق کرد و با اروپاییها و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، صدها ساعت مذاکره را در دستور کار قرار داد. در نهایت تنها دو پرونده باقی ماند: یکی غنیسازی در ایران و دیگری ابعاد نظامی احتمالی فعالیتهای هستهای تهران. ایران اما نهایتاً پلمب سانتریفیوژها را شکست و پروندهاش به شورای امنیت سازمان ملل رفت. در این شورا، هفت قطعنامه ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد علیه ایران تصویب شد. زمانی که تهران تصمیم گرفت بار دیگر وارد مذاکرات شود، این اروپاییها بودند که میانجیگری بین ایران و آمریکا را بر عهده گرفتند. با حضور نماینده ایالات متحده، توافق وین، موسوم به برجام، منعقد شد و دو پرونده ذکر شده نیز بسته شدو تحریمهای ایران لغو گردید. پس از خروج ترامپ از برجام، ایران و اروپا مذاکراتی را برای باز نگه داشتن فضای اقتصادی آغاز کردند. اما چون این مذاکرات در عمل فقط به تبادلات انساندوستانه محدود شد، تهران رفتهرفته بر میزان غنیسازی اورانیوم افزود. در نهایت، درگیری اوکراین و روسیه و مسأله ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه، روابط ایران و اروپا را به شدت تیره کرد. هرچند گاهی از جمله در اواخر دولت روحانی و حتی در دولت رئیسی، امکان احیای توافق هستهای وجود داشت، اما هیچگاه از این فرصتها استفاده نشد و در نتیجه، شکاف بین ایران و اروپا عمیقتر شد تا جایی که امروز اروپاییها در عرصه حقوقی با آمریکا همسو شدهاند.
+ عصبانیت تروییکا
افزون بر استفاده روسیه از تجهیزات ایرانی در جنگ علیه اوکراین، کنار گذاشتن اروپا از نقش میانجیگری بین تهران و واشینگتن نیز بر تیرگی روابط افزود. در دولت ابراهیم رئیسی، نقش میانجیگری از اروپا به کشورهای عربی منطقه واگذار شد و ایران و آمریکا از طریق این کشورها در خلیج فارس گفتوگوهایی را آغاز کردند. این گفتوگوها البته بهدلیل حادثه ۷ اکتبر (حمله حماس به اسرائیل) به نتیجه نرسید، اما موجب افزایش فاصله سیاسی میان تهران و پایتختهای اروپایی شد. ایران همواره از میز مذاکره برای رفع تحریمها استفاده کرده است، اما در آن مقطع، اروپا که ایران را در جنگ اوکراین «شریک روسیه» میدانست، تمایلی به گفتوگو درباره پرونده هستهای نداشت. از اینرو، تهران برای کاستن از فشار تحریمها، تصمیم گرفت گفتوگوهای غیرمستقیم با آمریکا را از مسیر کشورهای عربی دنبال کند. این روند، با اندکی تأخیر در دولت پزشکیان نیز ادامه یافت، اما در میانه مذاکرات، اسرائیل به ایران حمله کرد. در ادامه، آمریکاییها نیز به این جنگ پیوستند و در نهایت، تاسیسات هستهای ایران هدف بمباران قرار گرفت. با این حمله، آمریکا عملاً به میز مذاکرات شلیک کرد و روند دیپلماسی را به محاق برد.
+اروپا و مکانیزم ماشه
ظاهراً تا چند ماه دیگر، تمامی مفاد برجام به پایان میرسد و این توافق عملاً به تاریخ میپیوندد. اما تا قبل از پایان این مدت، هنوز یک حق برای اروپاییها باقی مانده است: اگر تا پیش از انقضای برجام، تصمیم بگیرند پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهند، باید ابتدا قطعنامهای را در آژانس بینالمللی انرژی اتمی تصویب و در شورای حکام رأیگیری کنند. سپس پرونده باید به شورای وزیران خارجه اتحادیه اروپا ارجاع شود تا در نهایت، در شورای امنیت سازمان ملل بررسی گردد. بر اساس متن برجام، اگر تنها یک گزارش منفی از سوی شورای حکام آژانس در مورد فعالیتهای ایران به شورای امنیت ارجاع شود، قطعنامههای تحریمی پیشین شورای امنیت که بهواسطه قطعنامه ۲۲۳۱ لغو شده بودند، بدون رأیگیری دوباره احیا خواهند شد. در این روند، حتی چین و روسیه نیز قادر نخواهند بود از حق وتوی خود به نفع ایران استفاده کنند. به همین دلیل، فعالسازی مکانیزم ماشه از سوی تروییکای اروپایی (آلمان، فرانسه و بریتانیا) خطری بسیار جدی برای ایران محسوب میشود.
+در نهایت
به نظر میرسد ایران باید از فرصت حدود ۴۰ روزه باقیمانده تا موعد استفاده از مکانیزم ماشه، نهایت بهره دیپلماتیک را ببرد تا از فعال شدن آن جلوگیری کند. چراکه در صورت بازگشت قطعنامههای فصل هفتمی و با توجه به همگرایی مواضع اروپا و آمریکا—بهویژه درباره توقف کامل غنیسازی اورانیوم در ایران—دیپلماسی برای مذاکرهکنندگان ایرانی دشوارتر از همیشه خواهد شد. البته طبق گفته عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، قرار است در آیندهای نزدیک میان او و ویتکاف (طرف غربی مذاکره) گفتوگوهایی درباره احیای برجام انجام شود. این، بدون شک یک فرصت مثبت است، اما به نظر میرسد باید در سطحی بالاتر از وزارت خارجه، یعنی در سطح شورای عالی امنیت ملی، آنهم با توجه به شرایط شبهجنگی کنونی، تدابیر ویژهای برای مدیریت این مذاکرات در نظر گرفته شود.
ارسال نظر