نابخردان جنگافروز
در قرن بیست و یکم با پیشرفت دانش و تکنولوژی هر روز شاهد اختراع، ابداع و تولید ابزارهای جدید و مدرنتر از گذشته هستیم که موجب کاهش مشکلات وکمبودهای زندگی همه جهانیان شده و میشود با فراهم شدن امکانات حداکثری برای گذران یک زندگی آسوده و کم دغدغه، اضطرابها به سمت حداقل خود میل کرده است و میرود که ترس و نگرانی از چگونگی مقابله با سختیها به کل از فرهنگ همه ملتها رخت بر بندد ضمن آنکه با توسعه خدمات اجتماعی و سیستمهای متنوع فراگیر بیمه، ترس از چگونگی مواجهه با مشکلات فردای زندگی و در دوران سالمندی به سمت بیمعنی شدن میرود.
نهایتا اینکه در انتظار دنیائی جدید که بوی رضایت و دیگر دوستی و مهربانی میدهد هستیم پس آیا دیگر غصه فردا را نخوریم و با خیال آسوده به استقبال آینده بیدغدغه برویم این سوال مهمی است که علیرغم واقعیتهایی که بیان گردید و آنچه توصیف شد ذهن بسیاری را به خود مشغول ساخته است، با قدری کند و کاو و دقت نظر در حوزههای دیگر زندگی در مییابیم که متاسفانه در کنار توسعه فراوان علم و دانش وامکانات رفاهی انسانها، ابزارهای قدرتطلبی و زورآزمائی و در اختیار گرفتن امکانات دیگران و تسلط بر جهان پیرامون هم رشد و توسعه پیدا کرده است و دیوهای وحشت و قدرت نزد برخی انسانهایی که متاسفانه امروز مسئولیت اداره برخی از کشورهای جهان را به چنگ آوردهاند آنچنان رشد پیدا کرده و آنان را تحت تاثیر قرار داده است که به خود اجازه میدهند برای رسیدن به امیال و خواستههایشان به دیگر کشورها حمله کنند کشتارهای بیشمار انجام دهند، بنیان خانوادههای بسیاری را از بین ببرند و نابود کنند. این نابخردان قدرتطلب زورگو متاسفانه توانستهاند برخی از مجامع جهانی راهم با نیرنگ و فریب و مستمسک قرار دادن بعضی از مقررات و ضوابط اداره جهان با خود همراه سازند و با مردم فریبی و تاثیر بر افکار عمومی، روسای برخی از کشورهای جهان را نیز با خود یار سازند و از این طریق تیمی از افراد هم اندیشه خود تشکیل دهند و با کمک و همیاری آنان و سوءاستفاده از سیاستها و اشتباهات برخی از کشورها و مقررات بینالملل برای تسلط بر کشور مورد نظر هر اقدامی را ضروری دانستند به اجرا گذارند تا به اهداف خود برسند در این مسیر تحمیل جنگ بهعنوان آخرین ابزار تفوق مد نظر آنان است. نخستوزیر رژیم صهیونی با در اختیار گرفتن افکار و اندیشههای ترامپ رئیسجمهور قدرتطلب آمریکا او را وادار کرد دستور حمله و بمباران سه مجموعه هستهای مهم ایران یعنی فردو، نطنز و اصفهان را صادر کند؛ در شرایطی که هنوز مذاکرات بین ایران، اروپا و آمریکا برای ساماندهی برنامههای هستهای بیخطر ایران با نظارت چند ساله سازمان انرژی هستهای در دست اقدام بوده و هست. واقعا باید برای چنین سازمان ملل و شورای امنیت و سازمان انرژی هستهای اظهار تاسف و تاثر کرد که حضور و فعالیتشان نه تنها هیچ تاثیری برای توسعه صلح و دوستی و امنیت جهان نداشته بلکه عملکرد بیاثرشان در حقیقت باعث بروز سوءاستفاده برخی از قدرتطلبان زورگو و توسعه جنگ و خونریزی شده است. آخرین کشوری که دل به قوانین و مقررات بلااثر این سازمانها خوش کرده بود کشور ایران است که با ناباوری مورد تهاجم آمریکا و رژیم اسرائیل قرار گرفت، اگرچه دلاور مردان ایران به این تجاوزها پاسخی درخور خواهند داد لیکن ننگ چنین عملکردی پیوسته با نام این اشخاص و سازمانها همراه خواهد بود.
نبیاله عشقیثانی
فعال اجتماعی
ارسال نظر