«آرمان ملی» بررسی میکند
تاکتیک پاستور برای وفاق با ملت
آرمان ملی- حمید شجاعی: «وفاق ملی» شعاری بود که مسعود پزشکیان در قامت رئیسجمهور آن را تحت عنوان شعار دولت مطرح کرد که در نوع خود برای اولین بار بود که چنین مفهومی بهعنوان شعار و سیاست حاکم بر دولت طرح میشد و از این جهت قابل توجه مینمود.

چرا که تا پیش از این مفاهیمی همچون وفاق ملی، وحدت، انسجام و... صرفا دانش واژههایی بودند که از آنها صرفا در قالب کلامی و نظر استفاده میشد اما اینکه پزشکیان امروز وفاق ملی را از ساحت نظری به عرصه عملی آورده بسیار امر مطلوب و قابلتوجهی است. با این حال یک پرسش مهم در این میان وجود دارد که پاسخ به آن میتواند علت برخی رویکردها؛ عملکردها و نوع مواجهههای امروزی با دولت را مشخص کند. اینکه با وجود تاکیدات بسیار رئیسجمهور پزشکیان بر نگاه وفاق گونه به همه مسائل و ساری و جاری بودن این نگاه بر همه َشئون دولت و عملکردها تا وفاق ملی تا چه میزان توانسته تاثیرات خاص خود را داشته باشد و در جامعه و میان قوا موثر واقع شود؟ واقعیت امر بر آن است که پس از گذشت قریب به ۹ ماه از دولت پزشکیان این ففط دولت بوده که در تمامی اقدامات و رویکردهای خود وفاق ملی را پیاده کرده اما در طرف مقابل سایر قوا و دستگاهها حداقل در حد و اندازههای دولت وفاق را در دستور کار خود قرار ندادهاند و بعضا حتی نگرشهای خاص خود را در مواجهه با دولت در دستور کار قرار دادند. بهعنوان مثال نوع مواجهه مجلسنشینان در قامت قوه مقننه با دولت نه بر پایه وفاق و همدلی با دولت که بیشتر بر اساس رویکردهای سیاسی، تسویه حساب جویانه و همچنین تقابلی بنا شده است. کافی است تا نوع نگاه مجلسیها به اقدامات دولت و وزرا را از نظر بگذرانیم تا مشخص شود این مجلس تا چه حد وفاق را باور دارد و قصدش کمک و یاری رساندن به دولت است. استیضاح وزیر اقتصاد دولت آن هم در شرایط جنگ اقتصادی نشان داد که بخشی از مجلسیها بهدنبال کمک به دولت نیستند و تمام تلاش خود را برای زمینگیرکردن دولت به کار گرفتهاند. چه اینکه این رویه در قبال وزرای راه و شهرسازی و نیرو نیز در حال طراحی و پیادهشدن است. واقعیت امر بر آن است که مجلسیها از وفاق ملی صرفا به گفتاردرمانی در خصوص آن بسنده کردهاند و از آنجاییکه به طور قطعی آن را قبول نداشته و بر نمیتابند صرفا در گفتار از وفاق ملی میگویند؛ اما در عمل وفاق را کناری گذاشته و اهداف و منویات خود را دنبال میکنند. هر چند که در چنین شرایطی دستگاه قضایی بسیار بهتر و بیشتر نسبت به مجلس وفاق را در حوزه اجرا و عمل خود به منصه ظهور گذاشته است. حال به نظر میرسد که پس از قریب به 9 ماه دولت پزشکیان به یک جمعبندی از وفاق ملی میان قوا و دستگاههای مختلف رسیده است که تا چه میزان میتواند به این شعار و تحقق عملی آن خوشبین باشد. هر چند که به گوه بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران وفاق ملی صرفا نباید در میان قوا و دستگاههای مختلف معنی شود.
وفاق ملی و جامعه
بسیاری معتقدند که وفاق ملی ابتدا باید در سطح جامعه مطرح میشد و سپس در سطح سران و قوا. به عبارت دیگر باید به وفاق ملی از دریچه حاکمیت و جامعه نیز نگریست و این مساله را از نگاه جامعه بررسی کرد تا مشخص شود چه نیازهایی در جامعه وجود دارد که تحقق آنها موجبات ایجاد بهتر و بیشتر وفاق ملی را میسر خواهد نمود. آنچه مسلم است هر اندازه گپ و شکاف موجود میان جامعه و دولت به معنای عام کلمه کمتر شود و مردم بیش از گذشته از اقدمات دولت و حاکمیت حمایت کنند آن زمان خواهد بود که وفاق واقعی میان جامعه و مسئولان تحقق خواهد یافت.
*اهمیت همراهی قوا
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص میزان تحقق شعار وفاق ملی اظهار داشت: وفاق ملی خیلی خوب است و باید از آن استقبال کرد. یعنی همه باید در جهت تلاش برای حل مسائل ملی و کلان کشور حرکت کنند نه حزب گروه. حسین کاشفی به «آرمان ملی» گفت: باید قبول کنیم این ناکارآمدیهایی که در زمینههای مختلف وجود دارد باید به نحوی حل و فصل شود. وفاق ملی این است که همه به عرصههای جاری وارد شوند و واقعا کمک کنند و از همه ظرفیتهایی که عمدتا ظرفیت نیروی انسانی و دارای تجربه و دانش اند استفاده شود. وی ادامه داد: البته خود این مساله مسئله خیلی خوبی است که اگر اتفاق بیفتد ولی آن چیزی که مدنظر بوده و هست هنوز اتفاق نیفتاده یعنی از نحوه نگرش به وفاق ملی و انتصاب افرادی که قرار میگیرند توجه ویژه و لازم صورت گیرد. وی افزود: البته در این بین باید به این نکته نیز اشاره کرد که باید افراد توانمندی نیز برای این مهم انتخب و برگزیده شوند تا بتوانند از عهده کارها به خوبی برآیند. کاشفی بیان کرد: مشکلات که یک شبه به وجود نیامده و حاصل اتفاقاتی است که طی سالهای مختلف رخ داده است و نباید مشکلات شرایط حاضر کشور را صرفا به این دولت تقلیل داد. وی در خصوص برخی کارشکنیها در بحث وفاق ملی از سوی مجلس بیان کرد: موقعی که همراهی نباشد و بسترهای لازم وجود نداشته باشد معلوم است که کاری از پیش نمیرود و واقعا مجلس باید با دولت همراهی کند. اگر شخص یا جریانی در مجلس به جای منافع ملی و حرکت بر مبنای وفاق ملی بهدنبال حرکتهای جناحی برود دیگر چیزی از نگاه وفاقی بین قوا باقی نمیماند و گفتن از وفاق ملی فقط در لفظ و بیان است و عملی در آن نیست.
ارسال نظر