غلامعلی دهقان در گفتوگو با «آرمان ملی»:
هم چرخ سانتریفیوژ باید بگردد هم چرخ اقتصاد
آرمان ملی- احسان انصاری: دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا روز شنبه در حالی به پایان رسید که روند مذاکرات مثبت ارزیابی میشود و شوک مثبت دیگری به بازار سرمایه در ایران وارد شده است.

عباس عراقچی وزیر امور خارجه درباره این مذاکرات گفت: «حدود 4 ساعت مذاکره داشتیم. قرار شد جلسات کارشناسی شروع شود. مذاکرات در فضای سازندهای برگزار شد و مذاکرات رو به جلو است. از چهارشنبه این هفته مذاکرات فنی در سطح کارشناسان در عمان آغاز خواهد شد. موفق شدیم در خصوص یک سری اصول و اهداف به تفاهم بهتری برسیم.» وی همچنین پس از پایان مذاکرات شبکه ایکس نوشت: «جو نسبتا مثبت در رم باعث پیشرفت در اصول و اهداف یک توافق احتمالی شد. ما توضیح دادیم که چگونه برای بسیاری در ایران برجام دیگر به اندازه کافی خوب نیست. برای آنان، آنچه از برجام باقی مانده تنها «درسهای فراگرفته شده» از آن است. شخصا به این برداشت تمایل دارم. گفتوگوهای کارشناسی در روزهای آینده با هدف بررسی جزئیات آغاز خواهد شد. پس از آن، ما در موقعیت بهتری برای قضاوت خواهیم بود. در حال حاضر، خوشبینی ممکن است موجه باشد، اما فقط با احتیاط زیاد.» «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا و چشمانداز پیشرو با غلامعلی دهقان استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
*ارزیابی شما از دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا چیست؟ با توجه به اتفاقاتی که در مذاکرات رخ داده چه چشماندازی را برای مذاکرات متصور هستید؟
من معتقدم انجام دو دور مذاکرات ایران و آمریکا به میانجیگری عمان تا همین جا هم دستاوردهای مهمی داشته است. نخست اینکه تابوی مذاکره با آمریکا ولو فقط در یک قضیه آن هم موضوع مهمی مثل هستهای پس از چند سال کدورت و تنش بین دو کشور فرو ریخته است. نکته دیگر اینکه ترامپ در عمل یعنی در میدان دیپلماسی، از خواست حداکثری چند سال پیش مایک پمپئو وزیر خارجه سابق خود، به خواست حداقلی مذاکره، آن هم تنها در زمینه هستهای رسیده است که به نظر من اتفاق مهمی است. از سوی دیگر پس از آغاز مذاکرات ایران و آمریکا براندازان نظام جمهوری اسلامی از بسیار جهات ناامید شدهاند و دیگر مانند گذشته در فضای رسانهای و تبلیغاتی مانور نمیدهند. نکته دیگر اینگه تا همین جا هم بازار سرمایه در ایرات چراغ سبز به تحولات هستهای نشان داده و شیب نزولی قیمتهای طلا و سکه و دلار که ظرف چند ماه سر به فلک کشیده بود، ادامه دارد. با توجه به شرایط موجود به نظر میرسد پس از مذاکرات آینده قرار است هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد کشور. این وضعیت به خوبی نشان میدهد که تلفیق نرمافزار قدرت یعنی مشارکت قابل توجه مردم در عرصه سیاست مثل موضوع انتخابات ریاست جمهوری و هم سختافزار قدرت یعنی سلاح نظامی میتواند هر قدرت جهانی را به فکر وادارد تا زیست مسالمتآمیز را بر برتری نظامی و سیاسی ترجیح دهد. این نکته مهمی است که باید به آن توجه کرد.
*اتفاق مهمی که در دور دوم مذاکرات رخ داد نقشآفرینی عربستان و روسیه بود که به نظر میرسد تلاش میکنند زمینههای توافق را به وجود بیاورند. هدف اصلی این دو کشور از نقشآفرینی در مذاکرات چیست؟
در هفته منجر به دور دوم مذاکرات سفرهای مهمی به تهران صورت گرفت که از بسیاری جهات حائز اهمیت است. این در حالی است که سفر آقای عراقچی به روسیه قبل از سفر به رم نیز دارای اهمیت است. برخی عنوان میکنند این سفرها از قبل پیشبینی شده بوده اما من چنین اعتقادی ندارم. به نظر من زمان و مکان سفرهای دیپلماتیک و پیامدهایی که دارد مهم است. اما این سفرها میتوانست هفتهها قبل هم انجام بگیرد که انجام نشد. قرائن و شواهد نشان میدهد همه این سفرها با موضوع مذاکرات در ارتباط بوده و از همه این سفرها احساس خوشبینی بیشتر نسبت به نتیجه مذاکرات ایران و آمریکا به مشام میرسد. بدون تردید سفر برادر بنسلمان و عالیترین مقام نظامی عربستان به ایران و استقبال وی از سوی بلند مرتبهترین مقامات کشور پس از سالها کدورت نشان از عادی شدن مناسبات سیاسی مابین دو کشور استراتژیک منطقه دارد. عربستان امروز دوست ایران و متحد منطقهای آمریکاست و این سفر نشان میدهد از تحولات جدید منطقه راضی است. سفر گروسی به تهران و ایتالیا در روز مذاکرات نشان میدهد انگار آژانس خود را برای مرحله فنی مذاکرات آماده میکند تا فاز راستیآزمایی مورد نظر مبنی بر مسالمتآمیز بودن فعالیتهای اتمی ایران اجرا شود. از سوی دیگر سفر عباس عراقچی وزیر خارجه به مسکو و دیدار با پوتین هم میتواند برای این باشد که در صورت خلل احتمالی در مذاکرات روسیه از نقش حاشیهای فعلی خارج و نقشآفرینی حداکثری به خاطر مناسبات دوستانه پوتین و ترامپ ارائه دهد. هر چند روند رو به جلوی مذاکرات فعلا چنین چشماندازی ندارد. به نظر میرسد همانطور که ترامپ هم اشاره کرد که عجلهای در موضوع هستهای ایران ندارد انتظار میرود در میانمدت شاهد نزدیکی دیدگاههای دو کشور در قضیه هستهای باشیم تا در یک بازی مرضیالطرفین شاهد ثبات هرچه بیشتر در منطقه باشیم. وضعیتی که سبب هرچه بیشتر ثبات در بازار داخلی و پیشبرد توسعه پایدار کشور خواهد شد.
ترامپ در عمل یعنی در میدان دیپلماسی، از خواست حداکثری چند سال پیش مایک پمپئو وزیر خارجه سابق خود، به خواست حداقلی مذاکره، آن هم تنها در زمینه هستهای رسیده است که به نظر من اتفاق مهمی است
*سکوت ترامپ پس از دور دوم مذاکرات در رم نشان دهنده رضایت بخش بودن روند مذاکرات از نظر آمریکا است. ترامپ پس از مصالحه و توافق با ایران چه اهدافی را دنبال خواهد کرد؟ آیا شرایطی را متصور هستید که آمریکا در اقتصاد ایران سرمایهگذاری کند؟
تجربه دور اول به کار تاجر کاخ سفید آمده و او به خوبی متوجه شده راه طی شده را نباید دوباره بیازماید. در واقع روحیه تاجرمنشی به کمک ترامپ آمد تا از شکست سیاست فشار حداکثری دور اول درس بگیرد و به نظر میرسد تا اینجا هم عبرت گرفته است. ترامپ تاجرپیشه در دور دوم ریاست جمهوریاش چرتکهای انداخت و حساب و کتابی کرد و دید در مواجهه با ایران راهبرد زور و فشار حداکثری با مواجهه و جواب حداکثری روبهرو میشود. وی که در دور اول در انتظار تسلیم ایران بود، در عمل مشاهده کرد نتیجه فشار حداکثری دستیابی ایران به اورانیوم غنی شده ۶۰ درصدی، ایران در آستانه گریز هستهای و افزایش توان دفاعی کشور با موشکهای بالستیک و قاره پیما و افزایش حامیان منطقهای بوده است. به همین دلیل نیز ترامپ متوجه شد که نتیجه دور دوم فشار حداکثری از نتیجه فشار حداکثری دور اول به مراتب میتواند برای آمریکا و متحدش اسرائیل خطرناکتر باشد. این وضعیت زمانی پیچیدهتر شد که شنید ممکن است حمله نظامی آمریکا، ایران را وارد مرحله ساخت سلاح کند. به همین دلیل نیز ترامپ با درک درست از دور اول ریاست جمهوری تنها راه را آن دید که با دیپلماسی و در یک بازی برد- برد بازی جدید را به پیش ببرد. من فکر میکنم ترامپ راه طی شده را دوباره نیازمود تا نشان دهد در سیاست هم حرفی برای گفتن دارد.
*با توجه به روند مثبت مذاکرات احتمال به دست آمدن فرصتهای جدید اقتصادی و سیاسی برای ایران افزایش پیدا کرده است. در چنین شرایطی ایران چگونه میتواند از فرصتهای احتمالی آینده به خصوص در زمینه اقتصادی استفاده کند؟
به هر حال مذاکرات برای ایجاد فرصت آغاز شده و دولت پزشکیان به دنبال این است که به شعارهایی که در انتخابات داده عمل کند. یکی از مهمترین شعارهای پزشکیان در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری نیز مذاکره برای لغو تحریمها و تعامل سازنده با جهان بود. به همین دلیل من فکر میکنم دولت به خوبی به این نکته آگاهی دارد که در صورت توافق با آمریکا ممکن است با فرصتهای مناسبی در زمینه اقتصادی و سیاسی مواجه شود. روند حرکتی دولت نیز به خوبی این وضعیت را نشان میدهد. فرامو ش نکنیم سطح نزاع و تنش میان ایران و آمریکا طی چند سال گذشته و بهخصوص پس از خروج آمریکا از برجام و اتفاقات تلخ در منطقه بسیار بالا رفت. در شرایط کنونی نیز قرائن و شواهد نشان میدهد ایران با اصرار بر خط قرمزهای خود مبنی بر اینکه برخی موضوعات مانند قدرت موشکی قابل مذاکره نیست و فقط قضیه هستهای قابل مذاکره است، بر اصول خود پایبند است و این طرف آمریکایی است که عقب نشینی را شروع و مذاکره را محدود به قضیه هستهای کرده است. پیش از این هم سرلشکر باقری رئیس ستاد مشترک نیرویهای مسلح هم به این نکته اشاره کرد که اذن مذاکره فقط در قضیه هستهای صادر شده است. بنابراین محدوده مذاکره از سوی ایران بر طرف آمریکایی تحمیل شده است. همچنآنکه نقشآفرینی کشور ثالث هم از سوی ایران تعیین و بار دیگر کشور عمان مطرح شد. این در حالی بود که در ابتدا پیام ترامپ از سوی امارات تحویل ایران داده شد. چشمانداز مذاکرات هم نشان میدهد در قضیه هستهای میتوان دوباره به بازی برد- برد فکر کرد. ترامپ چندین بار خواست خود را درباره اتمی نشدن ایران اعلام کرده است. از سوی دیگر ایران هم فعلا داشتن و ساختن بمب اتمی را به جهت مخالفت با فتوای مقام رهبری پیگیر نیست. بنابراین آمریکا میتواند همانند برجام ضمن قبول حق غنیسازی ایران به موفقیت مذاکرات امید داشته باشد. من معتقدم اگر واقعبینانه به موضوع نگاه کنیم شرایط ترامپ از جهت قضیه تعرفهها در داخل و خارج آمریکا و همچنین قدرت نظامی ایران به گونهای نیست که بخواهد دست بالا را در مذاکرات هستهای داشته باشد مگر اینکه قصد انتحار داشته باشد که البته از یک تاجر بعید است.
ارسال نظر