تردید جدی
همزمان با حملات جنایتبار ارتش اسرائیل به غزه و افزایش تعداد شهدا این حملات، ما شاهد تحرکات سیاسی فشرده وزیرخارجه آمریکا در سطح منطقه هستیم تا به نوعی بتوانند مدیریت حملات اسرائیل به غزه را در دست بگیرند.
آمریکاییها با توجه به اینکه همچون اسرائیلیها به دنبال نابودی و حداقل جلوگیری از حملات حماس به اسرائیل هستند، سیاست سرزمین سوخته را در غزه در پیش گرفتهاند و در عین حال به دنبال این هستند با طولانی شدن این عملیات، دامنه جنگ در فلسطین اشغالی گسترده نشود. چراکه به هر حال آمریکاییها هم با چین و هم با روسیه در اوکراین درگیر هستند و تا همین حد هم آنها از به حاشیه رانده شدن بحران اوکراین دچار صدماتی شدهاند و ادامه این وضعیت میتواند به نوعی جنگ اوکراین را به حاشیه برد و برنده این بحران خاورمیانه روسیه و چین باشند. به همین دلیل آنتونی بلینکن، وزیرخارجه آمریکا در سطح منطقه بخصوص کشورهای اسلامی همچون اردن و عراق و دیدار با رئیس تشکیلات خودگردان به دنبال این هستند که این سیگنال را به کشورهای منطقه دهند که آمریکاییها به شدت مخالف گسترش جنگ هستند و در عین حال جلوی حملات به پایگاههای آمریکا در سطح منطقه را بگیرند. اینکه این اقدامات تا چه حد میتواند موثر باشد بستگی به چگونگی تبعات حملات اسرائیل به غزه دارد. گفته میشود که حدود یک هفته است که اسرائیل به غزه حمله زمینی کرده و بین غزه شمالی و جنوبی شکاف ایجاد کرده و در یک سیاست گام به گام به دنبال این است که با هدف قرار دادن فرماندهان حماس و ضربات شدید به حماس در شمال غزه بتوانند حداقل یک خط حائلی بین غزه و دیگر مناطق سرزمین فلسطین اشغالی ایجاد کنند اما از طرف دیگر شاهد افزایش آمار هدف قرار گرفتن تانکهای اسرائیل و تعداد تلفات اسرائیل در شمال غزه هستیم و این نشان میدهد که جنگ اسرائیل در غزه جنگ راحت و سادهای نخواهد بود و انتظار هم نداریم در آینده نزدیک شاهد تحولی جدی به نفع اسرائیل باشیم. اما در یک جهت دیگر که باید عملا گفت هم آمریکا هم اسرائیل و هم کشورهای اروپایی به نوعی دچار یک ضعف و تردید جدی شدهاند، آنهم تبعات روانی این حملات در سطح افکار عمومی کشورهای منطقه است که هرقدر جنگ غزه طولانیتر شود، قطعا پرستیژ آمریکاییها و اروپاییها بیشتر زیر سوال میرود از جهت رفتارهای دوگانه در نقض حقوق بشر و کشتار کودکان که در سرزمین غزه با آن مواجه هستیم. به هر حال هر قدر جنگ در غزه طولانیتر باشد، پیامدها و ابعاد این جنگ غیرقابل پیشبینیتر و در عین حال میتواند دامنه جنگ را روزبه روز گستردهتر کند. از طرفی سیدحسن نصرالله در سخنرانی روز جمعه کوشید که توپ را در زمین آمریکاییها بیندازد و همچنان فضای ابهام را در چگونگی مواجهه حزبالله در حملات اسرائیل به غزه حفظ کند. به این نکته اشاره کنیم که اگر هر یک از این اقداماتی که حزبالله در شمال غزه انجام میدهد، پیش از جنگ غزه انجام میداد، میتوانست بهانهای برای این باشد که اسرائیل به شدت با آن برخورد کند ولی حزبالله پایگاههای نظامی اسرائیل در شمال فلسطین اشغالی را هدف قرار میدهد و تحرکات نظامی اسرائیل در آن منطقه را رصد میکند و در عین حال میکوشد، همانطور که سیدحسن نصرالله گفت بیش از یکسوم نیروی نظامی اسرائیل در شمال فلسطین را همچنان در حالت آمادهباش حفظ کند و از این جهت فشار بیشتری را به اسرائیل برای تجهیز و بسیج نیروهایش در غزه وارد کند و آنها را با مشکلاتی مواجه کند. به نظر نمیرسد اسرائیلیها در واکنش به اقدامات نظامی در شمال فلسطین بخواهند عملیات پیشدستانه یا حملات گستردهای را در لبنان انجام دهند و به نظر میرسد این واکنشهایی که اسرائیل به حملات حزبالله انجام میدهد واکنشهایی در حد محدود است تا به یک نوعی تلاش کند هم از گشوده شدن جبهه جدی در شمال فلسطین جلوگیری کند و هم اینکه در واکنش به اقدامات حزبالله تلفاتی را به حزبالله تحمیل کند. از این رو در کوتاه مدت به نظر نمیرسد شاهد گشوده شدن درگیریهای گستردهای در شمال فلسطین باشیم ولی قطعا حزبالله به هدف قرار دادن پایگاههای نظامی اسرائیل در شمال فلسطین اشغالی ادامه خواهد داد و به نظر میرسد آمریکاییها هم تا حدودی این فضا را پذیرفتهاند تا ببینند ارتش اسرائیل تا چه فاصلهای زمانی میتواند به آن اهداف کوتاه مدت خود در غزه دست پیدا کند؟
*مرتضی مکی
تحلیلگر مسائل بین الملل
ارسال نظر