| کد مطلب: ۱۰۵۵۴۴۴
لینک کوتاه کپی شد

فریدون صدیقی:

ارزش خبرنگار به قدری پایین است که از جلسه اخراج می‌شود

سازمان گزارشگران بدون مرز، رده‌بندی آزادی رسانه‌ها در دنیا را منتشر کرد

186 سال پیش دولت فرانسه در یک اقدام فرهنگی اول ماه مه ۱۸۱۹ میلادی را «روز آزادی مطبوعات» اعلام کرد اما زمان زیادی نگذشت تا این پیام از مرزهای پاریس فراتر رفت و جهانی شد. اتحادیه‌ها و انجمن‌های روزنامه‌نگاری از آن پس در بسیاری از نقاط جهان به برپایی برنامه‌های مختلف فرهنگی و هنری مانند جشنواره و جلسات اقدام کردند. از سال‌های اولیه این رویداد تا کنون قوانین و اعلامیه‌های زیادی درباره آزادی مطبوعات منتشر شد و در نهایت هم ۱۳ اردیبهشت یا همان سوم ماه می ‌به‌نام روز جهانی آزادی مطبوعات نام‌گذاری شد.
به بهانه همین ماجرا اردیبهشت ۱۴۰۱، سازمان گزارشگران بدون مرز، رده‌بندی آزادی رسانه‌ها در دنیا را منتشر کرد که در این جایگاه، آلمان سه پله سقوط کرده بود .
در این جدول کشورهای اسکاندیناوی در رأس جدول آزادی رسانه‌ها قرار داشتند و نروژ برای ششمین سال متوالی در رده اول این جدول نشسته بود و پس از آن به ترتیب دانمارک و سوئد قرار داشتند و استونی نیز در جایگاه چهارم قرار گرفته بود.
به بهانه روز جهانی آزادی بیان و مطبوعات، خبرانلاین با فریدون صدیقی روزنامه‌نگار و استاد رسانه گفت‌وگویی داشته.
او با اشاره به جایگاه ۱۷۸ مطبوعات ایران و در پاسخ به اینکه با وجود اتفاقات ماه‌های گذشته فکر می‌کنید جایگاه ایران در بین ۱۸۰ کشور بهتر شده یا نزول پیدا کرده می‌گوید: «نظری درباره بهبود اوضاع ندارم. چون زمانی می‌توانیم بگوییم اوضاع بهبود پیدا کرده که روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های ما دیده و خوانده شود. تیراژ روزنامه‌ها افزایش پیدا کند و صداوسیمای ما مخاطب داشته باشد. خبرنگار ما در بند نباشد. آن وقت می‌توان باور کرد. زمانی که رئیس یک فدراسیون، که بخشی از ماهیت و موجودیت خود را مرهون توجه خبرنگار است؛ این اجازه را به خودش می‌دهد که خبرنگار را از جلسه بیرون کند، به نظر شما این جایگاه می‌تواند ارتقا پیدا کند؟ امیدوارم روزی برسد که رسانه در چارچوب منافع ملی و با احترام به قانون آزاد شود، چون در این روز بیکاران کمتری خواهیم داشت و جامعه کمتر درگیر مناقشات درونی خودش می‌شود و تمام ناهنجاری‌ها کاهش پیدا می‌کند.»
اشاره آقای صدیقی به اخراج یک خبرنگار در جلسه‌ای با علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی است.
اما قانون مطبوعات که در سال ۱۳۶۴ تصویب شد. همچنین در اصول نهم، بیست‌وسوم و بیست‌وچهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی به صراحت به آزادی بیان اشاره شده و آزادی مطبوعات را به رسمیت شناخته است. همچنین در اصل یکصد و شصت‌وهشتم قانون اساسی درباره هیات منصفه صحبت کرده و تلاش داشته تا این آزادی را تضمین کند، به این ترتیب که رسیدگی به جرائم مطبوعاتی مستقل از قدرت حاکمیت و با حضور هیات منصفه در دادگاه علنی انجام شود. به عبارتی می‌توانیم بگوییم قانون اساسی به شکل نسبتا مناسبی، آزادی بیان و آزادی رسانه را کاملا به رسمیت شناخته است. اما در عمل این ماجرای آزادی مطبوعات و رسانه‌ها، در وضعیت نوسانی قرار داشته است. و بعد از آن هم در چند نوبت اصلاح شد، مقتضیات آزادی مطبوعات را به درستی ندیده و باعث شده در مواردی مقررات این قانون، با حقوق و آزادی مطبوعات مغایرت داشته باشد.
صدیقی در پاسخ به این سوال که تا چه اندازه در رسانه‌هایمان آزادی بیان داریم توضیح می‌دهد: «از بین رسانه‌هایی که در حال حاضر داریم و اعضای اجتماعی که در آن رفت‌وآمد می‌کنند، آزادی رسانه‌ها یک شوخی است. واقعیت امر این است که رسانه‌ها عموما دست کوتاهی در نوشتن و تحلیل کردن موضوعات و مسائل دارند. آن‌ها باید به ژرف‌اندیشی، درون کاوی و هزارتوی مشکلات و معضلات بپردازند که نمی‌توانند، بنابراین ظرفیت‌ آزادی در رسانه‌های ما در حداقل خودش است و دوران سختی را می‌گذراند که یکی از دلایل آشکار و روشن آن هم این است که رسانه‌ها مخاطب و مرجعیت خودشان را از دست داده‌اند و متاسفانه هیچ کدام آن جایگاه حقیقی و حقوقی که باید داشته باشند را ندارند.»
صدیقی درباره نحوه اعتمادسازی می‌گوید: «زمانی اعتمادسازی می‌شود که رسانه آزاد باشد و به نیاز مخاطب پاسخ دهد؛ اما متاسفم که هیچ کاری از دست رسانه‌های ما بر نمی‌آید..»
فریدون صدیقی درباره مرجعیت رسانه‌ای هم توضیح می‌دهد که: «رسانه زمانی می‌تواند اعتماد عمومی را جلب کند تا مرجعی برای خبر، دانش و مهارت‌هایی باشد که مخاطبش نیاز دارد، اما الان رسانه این جایگاه را ندارد به این خاطر که اطلاع‌رسانی در رسانه‌ها به حداقل خودش رسیده و نکته بعد اینکه رسانه‌های ما واکنشی شده و دیگر کنش‌مند نیستند. یعنی اتفاقی رخ می‌دهد بعد تازه به ماجرا وارد می‌شوند و می‌توانند ماجرا را بررسی کنند و به آن بپردازند.»
او ادامه می‌دهد: «متاسفانه در حال حاضر رسانه‌های ما اعتماد جامعه را از دست داده‌اند چون نمی‌توانند به نیاز مخاطب پاسخ دهند. مخاطب نیاز آنی و همچنین بلند مدت دارد اما به قدری خط قرمزها پیش‌رونده شده که رسانه‌ها به هیچ یک از نیازهای مخاطبان نمی‌تواند پاسخ دهد و در نتیجه جایگاه خبر به قدری تنزل پیدا می‌کند که در نهایت می‌توان خبر نتیجه بازی استقلال و پرسپولیس را رسانه‌ای کرد.»
صدیقی ادامه می‌دهد: «بنابراین وقتی به نیاز مخاطب پاسخ داده نمی‌شود، دلیلی هم برای مرجعیت وجود نخواهد داشت. اصلا نیاز نیست که من این ماجرا را توضیح دهم، وقتی مخاطب ما را نمی‌بیند و نمی‌خواند و از کنار دکه روزنامه فروشی که رد می‌شود حتی حاضر نیست سرش را پایین بگیرد و تیترها را بخواند، یعنی ما مرجعیتمان را از دست داده‌ایم.»

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار