افول تفکر سیاسی
هدایتا... آقایی فعال سیاسی اصلاحطلب
واقعیت این است که در 43 سالی که از پیروزی انقلاب گذشته است، همیشه در آستانه پیروزی در انتخاباتها، خصوصا انتخابات ریاستجمهوری شاهد کشمکشهای سیاسی و استفاده از فضا برای به حاشیه راندن رقیب یا تقویت جناح موافق بودهایم. تا این اواخر این سخنان تابع قاعدهای بود. در دو دهه پس از انقلاب بحث طرفداری از مستضعفین و متهم کردن طرف مقابل به طرفداری از بازار یا سرمایهداری و سطوح کلان مطرح میشد. پس از دو دهه ابتدایی انقلاب، مسائل اجرایی و این موضوع که چه کسی بهتر یا بدتر کار میکند، مدنظر بود. در دهه اخیر متاسفانه شاهد این هستیم که اولا رقابتهای سیاسی به مرور به جناح داخل قدرت محدود میشود و از افراد بیرون دایره صاحبان قدرت، تحرکات و جنب و جوش خاصی برای دستیابی به مناصب و محلهای قدرت به چشم نمیخورد. دوم اینکه شکل قضایا و محتوای رقابتها و مبارزات تغییر کرده است. شکل رقابتهای سیاسی به سطح بسیار پایینی رسیده و در اصل کوچهبازاری شده است. زمانی بحث از مستضعفین، مستکبرین، کاخنشین و کوخنشین بود. زمانی بحث سازندگی و اینکه چه کسی بیشتر کشور را آباد و چه کسی خراب میکند، مطرح بود. حالا به این نقطه رسیدهایم که چه کسی پای منقل مینشیند! یعنی سطح مبارزات سیاسی ما در حد پیشپاافتادهترین اقدامات تنزل یافته است. کسانی که باید الگوی اخلاقیات و رفتار سایرین باشند، امروز متاسفانه باید کسانی را الگو بگیرند تا اخلاق و رفتار خودشان اصلاح شود. الان هم شاهد شکایت تعدادی از نمایندگان از دولت هستیم. بخشی از علل این امر به انتخابات بازمیگردد. جناح دولت تلاش بر مظلومنمایی دارد و جناح مجلس میخواهد اثبات کند متفاوت است و رویکرد متفاوتی نسبت به سایر مجالس دارد. هر دو طرف به این نکته توجه ندارند که ایجاد این تفاوت و زمینه برای جذب مردم نتیجه عکس داده و مردم بیشتر به این صحنهها میخندند. آنها این اقدامات را بهعنوان یک بازی سیاسی تلقی میکنند. فرار از مشکلات سبب شده به اینگونه مشکلات دامن زده شود. مشکلات امروز ریشه در مدیریت بد کشور دارد. در روابط خارجی خود مشکلاتی با جهان داریم که سبب شده هزینههای کمبهره را پرداخت کنیم و کشور را از قافله صنعت، تکنولوژی، اقتصاد و رشد اقتصادی عقب بیندازیم. کشور ما روزبهروز فقیرتر میشود اما آن سیاستها سبب مشکلات امروز شده است. مردم گرفتار بیکاری، تورم، فقر و خیلی از بحرانهای اجتماعی شدهاند. جریانات سیاسی برای فرار از مشکلات، فکر میکنند، با کوبیدن رقیب مردم راضی میشوند و اگر رقبا را از صحنه بیرون کردند، مردم تصور میکنند، این افراد ناجی کشور هستند. زمانی که مردم به اینگونه برخوردها که در گذشته حتی فاخرتر از این بود نیز اعتماد داشتند، گذشت. این دو رویکرد، یعنی بحث انتخابات و فرار از مشکلات پیش روی مردم باعث شده است که این دو گروه بخواهند اتهاماتی غیر ریشهدار را علیه یکدیگر مطرح کنند.
ارسال نظر