گرههاي سياسي را باز كنيد تا اقتصاد سامان بيابد
ادامه از صفحه 6
متاسفانه طي چند سالي که با آمريکا مشکل داشتيم و با کشورهاي ديگر منطقه، روابطي هم را که با کشورهاي عرب و همسايه داشتيم هم از دست داديم. روابط تجاري که بين ما و امارات و عراق بوده، ممکن است اگر مساله رابطه ايران و آمريکا حل نشود، کشورهاي باقيمانده در منطقه که با ما ارتباط دارند هم ارتباطشان با ما بسيار محدود شود. آمريکا قطعا روي عراق فشار خواهد آورد و اين کشور را در تنگنا قرار خواهد داد.
ادامه وضع فعلي تا کجا امکانپذير است؟ انتخابات 1400 را هم در پيش داريم درحاليکه برخلاف دورههاي قبل به نظر ميرسد چندان اولويت جامعه نباشد.
به نظر ميرسد وضع فعلي قابل ادامه دادن نيست و اينکه با چه سياستي را بلد نيستم ولي هرچه زودتر بايد از اين وضع خلاص شد و آنچه را به صلاح کشور و ملت است، انجام داد. در کوچه و بازار بخش زيادي مردم ناراحتند و اگر همين وضع ادامه يابد و اقتصاد اينطور ملتهب و تورم اينگونه رو به افزايش باشد به نظر نميرسد که انتخابات پرشوري در حد انتظار در پيش داشته باشيم. در جامعه ما عزت مردم در گروي اقتصاد، معيشت و نان در سفرهشان است. اگر اقتصاد، معيشت و سفره مردم خوب شود، عزت حفظ خواهد شد. اينکه بگوييم فقط عزت، موقعي که افراد از خريد دو کيلو پرتقال هم عاجزند. وقتي دهها دختر جوان در خيابان گدايي ميکنند و شاهد دختران جواني هستيم که بايد زندگي باشرافتي داشته باشند، چادر به کمر بسته و در خيابان تکديگري ميکنند و گل و دستمال کاغذي ميفروشند، عزت مدنظر ديده نميشود. اگر در يک جامعه 5ميليوني 50 نفر هم اينطور منش خود را در خيابان بگذارند، عزت همه زير پا رفته چون بنيآدم اعضاي يک پيکرند. لذا دولتمردان بايد هرچه زودتر فکري کنند تا يک زندگي عزتمندانه و شايستهتر به مردم برگردد. ارزش پول ملي افزايش يابد و حفظ شود، پاسپورت ما در دنيا به جايگاه اوليه خود برگردد و اين سيستم فساد اداري که عمدتا به خاطر تحريمها بهوجود آمده از بين برود تا يک کشور عزتمندانهتري داشته باشيم و همان شعار استقلال، آزادي در جامعه بيشتر تقويت شود و اگر خواسته باشيم اين روش را ادامه دهيم که اول تو و بعد من، خيلي مطلوب و صلاح نيست.
سياست خارجي به سکانداري دکتر ظريف را که اخيرا در مصاحبهاي به اينکه برخي مواضع اتخاذشده موضع خودشان نيست چطور ارزيابي ميکنيد؟
سياست در دنيا براساس خرد و مصلحت است؛ مصلحت ملت و خردجمعي. آنچه در حکومتداري و شيوه دولتمردان مطرح است، تامين مصالح عمومي است. هر سياستي که داشته باشيد اگر مصالح عمومي و منافع ملت تامين نشود،آن سياست زير سوال است. دکتر ظريف در مصاحبهاي به اينکه سياست خارجي خيلي دست ما نيست اشاره ميکند درحاليکه وزير امورخارجه نماينده يک ملت در مسائل خارجي کشور است و بايد سياست را به او با رويکردهاي کلاني که در کشور وجود دارد، سپرد. اما اينکه آقاي ظريف يک سياست و ديگراني هم در مقابل ايشان، سياست ديگري داشته باشند هيچوقت کشور جلو نميرود. در 22 بهمن امسال گفتم که اگر خواسته باشيم اين روز را بزرگ بشماريم نخستين کاري که بايد بکنيم اين است که 42 بيست و دو بهمني که بر ما گذشته را نقد کنيم؛ سياست خارجي، سياست داخلي و رابطهمان با کشورهاي بزرگ دنيا را. ببينيم واقعا اين نوع روابط سياست خارجي به نفع کشور بوده يا نبوده. در اين راستا متفکراني با انديشه آزاد ميتوانند سياستهاي خارجي را در صداوسيما نقد کنند. اينکه يک گروه سياست خارجي را در دست خود بگيرد، به نفع کشور نيست. امروز افراد دانشمندي در رشتههاي علوم سياسي، اقتصاد و ساير رشتهها هستند که بر اين سياست خارجي فعلي نقد دارند. به دانشگاهيان داخل کشور فرصت دهيم تا در اين ايام نقدهايشان را مطرح کنند و اشکالات را بگويند يا وارد هست يا نيست تا اينکه بفهميم در سياست خارجي چکار بايد بکنيم. به نظر ميرسد سياست خارجي دولت، مطلوب نيست چون تماما دست دولت نيست و بخشي دست دولت و بخشي دست غيردولت است که موجب ناهمگوني است. نبايد اتفاقاتي رخ دهد که دولت بيخبر باشد و همين است که در منطقه در حد مطلوب موفق نبوديم. اينکه سياست خارجي در منطقه به گونهاي تعريف شود که کشورهاي همسايه از ما جدا شوند و به اسرائيل بپيوندند جاي سوال است. چرا بايد اتفاقات ناگواري بيفتد که امارات عربي که در کنار ما بوده و اين همه دادوستد مالي داشتيم و ايرانيان زيادي در اين کشور کار و زندگي ميکنند در کشور ايران مسلمان سفير نداشته باشد و در اسرائيل که دشمن مسلمانهاست، سفير دارد! هرچند امارات بيتقصير نيست ولي رويکرد ما هم مهم است؛ همينطور عربستان سعودي و ساير کشورهاي منطقه. در هر صورت سياست خارجي که در اين چند سال داشتيم، سياست خارجي مطلوب همگان نبوده است.
به معيشت مردم اشاره کرديد و به مرحلهاي رسيدهايم که جامعه با صبوري منتظر پايان دوره ترامپ بود تا گشايشي حاصل شود.
اساس مطالبات مردم اقتصادي است که در کف کوچه و بازار خودش را نشان ميدهد. مردم از هرچه بگذرند از شکم خود نميتوانند بگذرند. در عمق داستان، مسائل اقتصادي کشور که براي تامين معيشت مردم هست، موقعي حل ميشود که مسائل سياسي هم حل شده باشد. در دنياي امروز مسائل اقتصادي از مسائل سياسي جدا نيست. اينکه به دولت حمله کنيم چرا گراني و تورم و مشکلات اقتصادي هست بايد از آن طرف هم به دولت اختياراتي دهيم تا سياست خارجي خود را درست کند و دنيا در ايران سرمايهگذاري کند، کارخانهها رونق بگيرد، نيروي کار جذب شود، اقتصاد هم بسامان ميشود. شوخي نيست در کشوري مثل ايران درصد سرمايهگذاري کشورهاي خارجي ضعيف است. در عراق کنوني که از هر جهت نسبت به کشور ايران عقبماندهتر است و نه تمدن و فرهنگ و ذخايري مانند ما دارد ولي اربيل عراق را ببينيد که چه خبر است. چرا چنين سرمايهگذارياي نبايد در ايران روي دهد؟ واقعيت اين است که تا اين مشکلات حل نشود، مطالبات مردم بهويژه در زمينه اقتصاد وجود دارد. امروز برخي تمايل دارند که در کشور سرمايهگذاري کنند ولي جرات نميکنند. بايد امنيت و فضاي داخلي ما درست باشد، مجلس و قوه قضائيه با دولت همگامتر شوند و يک فضاي امني ايجاد کنند تا در آن فضاي امن، مسائل اقتصادي هم صورت بگيرد و معيشت مردم هم درست شود والا مطالبات مردم به قوت خود باقي است. اگر وضع بر اين منوال جلو برود يک خطر و هشدار خواهد بود. فقر بر مردم فشار ميآورد. باور کنيد انواع و اقسام فسادهايي که هست، ناشي از مسائل اقتصاي است و از آن طرف مردم شاهد فسادهاي مالي صورتگرفته در کشورند و روزبهروز هم رو شده و مطرح ميشود. در کشوري که تحريم بر آن حاکم باشد دو چيز بهوجود ميآيد: افراد رانتخواري که بهاصطلاح دنبال سوءاستفاده هستند و از سوي ديگر هم انسانهاي گرسنه و محروم که ممکن است نسبت به سرمايهدار جامعه بدبين شوند. بنابراين بايد سعي کنيم رويکردهاي کلان سياسيمان را درست کنيم تا مسائل اقتصاديمان حل شود. نگرانم هرچه مساله برجام و مذاکره به تاخير بيفتد به زيان کشور خواهد بود و بر مشکلات مردم افزوده خواهد شد. زودتر بايد هرکاري بکنيم تا اين مساله حل شود.
ارسال نظر