آرمان - تعامل رفتاری و برقراری روابط والدین با فرزندان از نظر رفتارشناسی اجتماعی بر سه نوع است؛ نخست آنکه والدین و فرزندان در تعامل رفتاری هستند، یعنی هر دو طرف رابطه معادلات رفتاری، قانونی و منطقی را پذیرفته و بهطور اصولی با هم رفتار میکنند. فرمانبرداری از والدین، احترام به آنان و پذیرفتن قوانین و ضوابط خانه از جمله مواردی است که در این رابطه وجود دارد. حالت دوم وقتی است که فرزندان در تقابل رفتاری با والدین هستند، یعنی سرپیچی از دستورات آنان و خودسری و خیرهسری و موارد رفتاری ناخوشایند از آنان سرمیزند که اینگونه روابط از نظر رفتارشناسی مورد قبول نیست و مقدمهای است برای مرحله آخر که در این مرحله گسست عاطفی و رفتاری بین فرزندان و والدین بهوجود میآید.شکاف نسلی بهمعنای فاصلهگرفتن فرزندان از والدین به دلایل خاص است. هر چقدر این فاصله معنوی از والدین بیشتر شود شکاف و گسست نسلها نیز عمیقتر میشود. با توجه به پیشرفت خیرهکننده فناوری در سهدهه اخیر متاسفانه حدود 60درصد از والدین نتوانستهاند همپا با فناوری یا حتی قسمتی از آن پیشرفت فکری کنند و این مسائل را حداقل در حد مبتدی یاد بگیرند. فضای سایبری، تلفن همراه، نرمافزارهای مختلف، شبکههای مختلف همه و همه محورهای گسست نسلی و تغییر سبک زندگی نسلهای بعدی هستند.شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی بیشترین تاثیر را در ایجاد انحراف رفتاری در نسلهای بعدی دارد. نوجوانان و جوانان، دوستان و همسن و سالان خود را عاقلتر از والدین تصور کرده و الگوهای رفتاری خود را از بین شاکلههای ماهوارهای و مجازی انتخاب میکنند. در گسست نسلها، زبان گفتمان بین نسلهای حاضر و والدین تفاوت زیادی کرده است. والدین در بسیاری از موارد حرفهای فرزندان خود را متوجه نمیشوند و فرزندان هم لغات و عبارت والدین را درک نمیکنند. از آنجایی که آموزش و پرورش، نهادهای فرهنگی و والدین نتوانستهاند الگوهای رفتاری مناسب به فرزندان خود ارائه دهند آنان براساس نیاز غریزی و اصولی الگوها و نمادهای اخلاقی و رفتاری خود را بین دوستان و شبکههای ماهوارهای و فضاهای اینترنتی انتخاب میکنند. این مساله مهمترین علت شکاف بین نسلها است که هر روز هم عمیقتر میشود تا آنجا که والدین سلیقهها و نظریات فرزندان خود را به تمسخر گرفته و نوعی بازیچه میدانند و فرزندان هم نظریات والدین را مطرود قلمداد میکنند. غفلت والدین و نهادهای آموزشی از یک طرف و هجوم بیامان و گسترده فرهنگ غربی باعث شده والدین و نهادهای آموزشی ما از فناوری مهاجم عقب بیفتند. امروز هم بسیاری از نهادهای مربوط به جوانان از راهنماییها و پیشنهادهای افراد کارآزموده و متخصص استفاده نمیکنند در حالی که باید آموزش مهارتهای زندگی در بین دروس مدارس حتی در سطوح ابتدایی گنجانده شود و صداوسیما در تهیه فیلمها و سریالهای خود از نظریات جامعهشناسان، روانشناسان و رفتارشناسان استفاده کند. والدین هم باوجود اشتغالات شغلی و فکری باید ساعاتی از شبانهروز را صرف تربیت و توجه به فرزندان خود کنند.