این در حالی است که به نظر میرسد اصلاحطلبان هنوز تصمیمی برای حضور تشکیلاتی در انتخابات نگرفتهاند. اتفاقی که هم روی فضای انتخابات و هم آینده جریان اصلاحات تأثیر خواهد گذاشت. اولادقباد در این زمینه معتقد است: «با توجه به صحبتهای مقام معظم رهبری در رابطه با انتخابات پیشرو که باید مبتنی بر سلامت، امنیت، رقابت و مشارکت باشد اما قانون انتخابات جدید که نقدهایی از سوی کارشناسان به برخی از مفاد آن شد رقابت با مشارکت بالا را در انتخابات ۱۴۰۲ محدود میکند. از سوی دیگر نقش و کارکرد اصلی شخصیتهای محوری در هر سطحی میتواند میان نیروهای سیاسی همگرایی و همافزایی ایجاد کند و زمینهساز ائتلافهای بزرگ اصلاحطلبان و اعتدالگرایان باشد که نمونه آن در انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 اتفاق افتاد که با محوریت آیت ا... هاشمی رفسنجانی محقق شد. نکته دیگر اینکه مسائل اقتصادی و معیشت مردم باید در اولویت کار مجلس آینده باشد و از همه ظرفیتها در داخل کشور استفاده کنند و با نگاهی فراجناحی کشور را اداره کنند؛ به خصوص که امروز کشورمان با تحریمها و شرایط بینالمللی خاصی مواجه است.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*اصلاحطلبان نسبت به انتخابات آینده مجلس استراتژی نه تحریم و نه مشارکت را در دستور کار قرار داده و به نظر میرسد با توجه به شرایط کشور اصلاحطلبان به صورت تشکیلاتی وارد صحنه انتخابات نخواهند شد. آیا این رویکرد را در شرایط کنونی متناسب با وضعیت امروز جامعه میدانید؟
انتخابات بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای مشارکت و رقابت سیاسی جامعه، ابزار اعمال دموکراسی، ایجاد گردش متناوب در دایره قدرت، موجهترین ابزار وصول به قدرت و رایجترین شیوه اعمال اراده در نظامهای مردمسالار است. همچنین انتخابات از مهمترین ابزارهای تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی خویش است و در منظومه قانون اساسی آحاد مردم در شکلدهی ساختارهای اساسی و انتخاب زمامداران عالیرتبه نقش اساسی دارند. با توجه به تحقیقات مرکز پارلمان عدم حضور احزاب سیاسی منسجم، در انتخابات آسیبهای جدی در میدان سیاست خواهد داشت. مهمترین این آسیبهای نیز آشفتگی در فرایند کاندیداتوری حزبی و حتی مستقل افراد برای عضویت در مجلس و سردرگمی گروهها و شهروندان در نحوه تعامل (حمایت، موافقت، مخالفت) با کاندیداها، طرح شعارهای غیر واقعی و بیمنطق و غیر عملی از سوی کاندیداهای ناشناخته فاقد تجربه و کارنامه و دامن زدن به انتظارات و ابهامات شهروندان و بروز اختلاف و به خطر افتادن انسجام و اتحاد ملی، ابهام و سردرگمی در تشخیص اولویتهای ملی و محلی در تهیه پیش نویس لوایح و طرحهای مطروحه در پارلمان، غیرقابل پیش بینی بودن تصویب یا عدم تصویب طرحها و لوایح و رای گیری مبتنی بر ملاحظات، روابط و احساسات و ادراکات فردی، عدم بهرهمندی پارلمان از نظرات کارشناسان و نخبگان حزبی و در نتیجه زیانبار شدن تصویب و اجرای برخی طرحها و لوایح، جابهجایی سریع و حتی لحظهای موافقان و مخالفان طرحها، لوایح، سوالها تذکرات و استیضاحها بدون هرگونه پشتوانه منطقی، عدم پاسخگویی مطلوب و مناسب نمایندگان به رای دهندگان و ابهام در عملکرد شفاف و قابل داوری آنان در ایفای وظایف و مسئولیتهای نمایندگی، فقدان مسئولیت پذیری پاسخگویی و حتی حمایت و پشتیبانی حزبی از نمایندگان در راستای ایفای وظایف نمایندگی در برابر مردم رسانهها و مراجع قانونی، عدم شفافیت مالی و ابهام در حامیان مالی و هزینههای انتخاباتی. در شرایط کنونی ما از وجود احزاب فراگیر بیبهرهایم به تبع پارلمان شکل گرفته از نظام سیاسی غیرحزبی نیز نمیتواند از ویژگیها و کارآمدی یک پارلمان تاثیرگذار برخوردار باشد.
*آیا شرایط را برای حضور همه جریانهای سیاسی و به خصوص اصلاحطلبان مناسب میدانید یا معتقدید رویکرد نهادهای نظارتی در ادامه رویکردی است که در انتخابات98 و1400 در پیش گرفتند؟
من معتقدم ایران برای همه ایرانیان است و با مشارکت همگان در قدرت که شرط اساسی رشد و توسعه فراگیر برای کشور خواهد بود و هدف تأکید بر همبستگی ملی وحدت ملی و استقلال و آزادی کشور و عدالت اجتماعی و حاکمیت قانون است باعث میشود که از این راه با فساد، رانت و ویژهخواری مقابله کرد. بهترین راه مقابله با واگرایی تأمین همه حقوق ملت است و انتظار میرود که در انتخابات پیشرو از سوی نهادهای مجری انتخابات انعطاف بیشتری جهت حضور همه افراد شاخص جریانهای فکری و به خصوص اصلاح طلبان و اعتدالگرایان و... که در شرایط سخت سنگ زیرین آسیاب انقلاب و کشور بودند، وجود داشته باشد. ما باید با گفتوگوی ملی بتوانیم از ظرفیتهای ایران قدرتمند و توسعه یافته بهرهمند شویم. نکته مهمتر از انتخابات توجه ویژه به مطالبات مردم و شنیدن صدای آنان است. مردمی که نجیبانه در شرایط جنگ تحمیلی و تحریمهای یکجانبه و... به کشور و نظام جمهوری اسلامی متعهد و وفادار بوده و هستند.
*در غیاب اصلاحطلبان اختلافات درون گروهی اصولگرایان افزایش پیدا کرده و طیفهای مختلف این جریان سیاسی به دنبال محوریت در انتخابات هستند که مورد پذیرش گروههای دیگر قرار ندارد. در چنین شرایطی اصولگرایان با چه رویکردی در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد؟
از سال گذشته تحرکاتی را در جریان اصولگرایی میبینیم که اصولگرایان با شعار «حکمرانی مردم پایه» که از گروههای جهادی، تشکلهای کارآفرین و اقتصادی، انجمنهای صنفی فعال تعاونیها و حتی تشکلهای زنان شروع به فعالیت کردند. در بهمن ماه سال گذشته اولین مجمع آنها بهعنوان«جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی» با حضور نمایندگان و فعالان و شخصیتهای سیاسی برگزار شد و در رابطه با تشتت بین جریان میبینیم که جناب آقای قالیباف هم بهخوبی میداند که خارج از لیست اصولگرایان در یک لیست مستقل و جدا بهعنوان نواصولگرایان شانس موفقیت در انتخابات پیشرو را ندارد. از سوی دیگر شکلگیری جریان اصولگرایی با عنوان «شبکه راهبردی یاران انقلاب اسلامی» یا شریان که نزدیک به جبهه پایداری است و احتمالا در انتخابات پیشرو بهصورت مستقل وارد صحنه بشوند. با توجه به لوایح و طرحهایی که در مجلس مصوب شد و اختلافنظرهایی که با سایر اصولگرایان داشتند به نظر میرسد که این گروه سیاسی نیز اهداف متفاوتی را دنبال خواهد کرد.
*به چه میزان احتمال ائتلاف گروههای معتدل در مقابل گروههای تندرو در انتخابات آینده وجود دارد و چه شخصیتهایی در محوریت این ائتلاف خواهند بود؟
با توجه به صحبتهایی مقام معظم رهبری در رابطه با انتخابات پیشرو که باید مبتنی بر سلامت، امنیت، رقابت و مشارکت باشد. اما قانون انتخابات جدید که نقدهایی از سوی کارشناسان به برخی از مفاد آن شد رقابت با مشارکت بالا را در انتخابات ۱۴۰۲ را محدود میکند. از سوی دیگر نقش و کارکرد اصلی شخصیتهای محوری در هر سطحی میتواند میان نیروهای سیاسی همگرایی و همافزایی ایجاد کند و زمینهساز ائتلافهای بزرگ اصلاحطلبان و اعتدالگرایان باشد که نمونه آن در انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 اتفاق افتاد که با محوریت آیت ا... هاشمی رفسنجانی محقق شد. نکته دیگر اینکه مسائل اقتصادی و معیشت مردم باید در اولویت کار مجلس آینده باشد و از همه ظرفیتها در داخل کشور استفاده کنند و با نگاهی فراجناحی کشور را اداره کنند؛ به خصوص که امروز کشورمان با تحریمها و شرایط بینالمللی خاصی مواجه است. به همین دلیل در این شرایط وفاق و همبستگی ملی برای عبور از چالشهای موجود یکی از ضرورتهای غیر قابل انکار است. اولین اولویت مردم امروز معیشت آنها و اشتغال جوانان است. برای برونرفت از چالشهای موجود باید هماندیشی صورت بگیرد تا همافزایی رخ بدهد ودعواهای سیاسی رخ ندهد. انتقاد سازنده با تخریب بسیار متفاوت است و بهگونهای متفاوت هم مطرح میشود. اگر به جای انتقاد تخریب صورت بگیرد قطعا پیامدهای جبرانناپذیری برای کشور خواهد داشت. انتقاد از دولت یا شرایط موجود طبیعی است؛ اما باید در جهت سازندگی و با هدف آبادانی کشور صورت بگیرد نه آنکه صرفا تنازعات سیاسی تلقی شود. به هر حال باید بپذیریم که شرایط امروز کشور ریسکپذیر نیست. بر همین اساس هم هرگونه عملکرد مسئولان از سوی مردم زیر ذرهبین است و مردم هم امروز قطعا روند انتخابات آینده را رصد میکنند.