به گزارش آرمان ملی آنلاین، هادی خسرو شاهین، کارشناس مسائل بینالملل نوشت: ماحصل آن فضای سال 2015 و قبلتر از آن گروه 1+5 بود که نماد و مظهری از قدرتهای بزرگ برای حل موضوع هستهای ایران بود. اما این نکته بعد از جنگ اوکراین در ارتباط با موضوع خاص ایران برهم خورد. اگر به یاد داشته باشید از سال 2010 تا 2013 حتی روسها و چینیها به برخی از قطعنامههای ضد ایرانی در موضوع هستهای رای مثبت داده بودند.
اما این اجماع و همکاری به دلیل جنگ اوکراین و تبعات ژئوپلیتیک از میان رفته و این خود به خود تاثیر و بازتابهای خود را روی گروه 1+5 و ساز وکاری که برجام بر پایه آن شکل گرفته میگذارد. نکته بعدی که از نظر غربیها در شرایط فعلی برجام را احیا ناپذیر میدانند به پیامدهای جنگ اوکراین و تعمیق همکاریهای میان تهران و مسکو بازمیگردد. این تعمیق همکاریهای راهبردی و نظامی آسیب دیگری بود که از نگاه غرب به برجام وارد شد.
موضوع بعدی ناآرامیهای داخل ایران در سال گذشته است که با توجه به انعکاسی که در حوزه عمومی کشورهای اروپایی و آمریکا داشته اصولا هر گونه بحث در ارتباط با موضوع برجام را حتی در فضاهای کارشناسی، دانشگاهی و آکادمیک هم افزایش داده است. حال چه رسد به موضوع توافق و معامله. به خاطر همین داستان به نظر میرسد که آمریکا ترجیح داده در فضای کنونی که برنامه هستهای ایران نیز همینطور رو به جلو حرکت میکند و توسعه کمی و کیفی پیدا میکند برای پرهیز از افزایش تنشها یا تصاعد بحران به یک توافق ضمنی و غیر رسمی با ایران دست پیدا کند. از آن جهت غیر رسمی بودن برای دولت بایدن حائز اهمیت است که هر گونه بده و بستان و تعامل با ایران میتواند هزینههایی را برای دولت بایدن و حزب دموکرات در ماهها و هفتههای آتی که رقابتهای انتخاباتی آمریکا به ویژه از ژانویه 2024 به آن طرف تشدید میشود هزینهها را افزایش دهد و به یک مناقشه بزرگ در کنگره ختم شود.