اصولگرايان تفرقه را كنار بگذارند
آرمان ملی- حمید شجاعی: کمتر از 18 روز تا آغاز ثبتنام از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده اما هنوز که وارد ثبتنام نشدهایم جمعی از چهرههای مختلف سیاسی از طیفهای گوناگون برای حضور در انتخابات اعلام حضور کردهاند. از چهرههایی چون علی مطهری، مصطفی کواکبیان و محسن رهامی که به طور مستقل حاضر شدهاند تا چهرههایی که مارک اصولگرایی دارند و افرادی که برچسب احمدینژادی را با خود یدک میکشند. این در حالی است که هنوز دو جریان اصلی یعنی اصلاحطلبان و اصولگرایان از کاندیداهای اصلی خود برای انتخابات رونمایی نکردهاند. هر چند که اصولگرایان امیدوار به حضور آیت ا... رئیسی و اصلاحطلبان نیز رایزنیهای خود را با چهرههای مختلف ادامه دادهاند. باید دید در روزهای پیش رو چه تحولاتی پیرامون انتخابات ریاست جمهوری در سپهر سیاست ایران رخ خواهد داد. برای بررسی شرایط حاکم بر انتخابات، شرایط کسانی که اعلام کاندیداتوری کردهاند و اجماع اصولگرایان«آرمان ملی» با امیر رضا واعظی آشتیانی فعال سیاسی اصولگرا و عضو حزب موتلفه اسلامی به گفت و گو پرداخته است که متن آن را میخوانید.
بـــا وجـــود اینکه هنوز زمان زیادی تا آغاز ثبت نام کاندیداهای انتخابات ریـاست جمهوری مانده بـــسیاری از چــهرهها از
هم اکنون اعلام حضور کـــردهاند؛ این ترافیک کاندیداتوری را چگونه تحلیل میکـنید؟
طبق قانون اساسی این حق همه افراد است و هر کس که شرایط اولیه را دارد میتواند در انتخابات حضور یافته و ثبتنام کند. ولی طبق همان قانون اساسی و قوانین موجود کاندیداها باید از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند. به اعتقاد من برخی چه از طیف اصولگرا و چه از اصلاحطلبان برای سرگرمی به عرصه انتخابات وارد میشوند. لذا محدودیتی برای حضور وجود ندارد اما من فکر میکنم که این ازدحام آمدن مقداری کار را برای رسیدگی به پرونده آنها در شورای نگهبان دشوار میکند و نکتهای که وجود دارد این است که دلیلی وجود ندارد کسی که روزی وزیر یا نماینده مجلس بوده و هست حتما میتواند دارای شرایط و ویژگیهای انتخاب برای ریاست جمهوری باشد. لذا برداشت و تحلیل من این است که این هجومی که برای ثبت نام آمده منعی ندارد اما کسانی که بنا است ثبت نام کنند خود به خوبی میدانند که به برخی از آنها شاید خانوادههایشان هم رای ندهند. در عین حال خود افراد باید خود را سبک سنگین کنند و ببینند در قامت یک رئیس جمهور میتوانند فعال باشند و شجاعت، آگاهی تدبر، مدیر بودن و سابقه اجرایی موفق دارند یا خیر سپس وارد انتخابات شوند. یک زمانی است که افرادی مثل آقای قالیباف و
رئیسی نامشان مطرح میشود که عملکردهایشان مشخص است. بالاخص آقای رئیسی مشخص است که فردی با عملکرد موفق است. هرچند که اگر وی در انتخابات ثبت نام کند که اصلا معادلات انتخابات دگرگون خواهد شد. در کل میخواهم عرض کنم عدهای برای اینکه بگویند ما هم هستیم در حال ورود به انتخابات هستند. اما نکته مهم این است که افراد باید دارای شرایط لازم جهت کاندیداتوری نیز باشند.
طی مـــقاطع مـــختلف انـــتخاباتی شاهد ثبت نام تعداد کثیری از کاندیداها بودیم در حالی که در پایان چند نفر به رقابتها وارد میشوند اما در کشورهای توسعه یافته روند انتخابات به گونه دیـــگری است؛ اساسا چرا در کشورمان هنوز در بحث کاندیداتوری با مشکلاتی مواجهیم؟
این مساله علت دارد؛ ما تا زمانی که احزاب اثرگذار و قوی که یک بخش قابل توجهی از جامعه را به خود جلب کرده باشد نداشته باشیم روند به همین صورت پیش خواهد رفت. تحزب در کشور ما مقداری بیگانه است و چون سازوکار حزبی ما چندان قوی و ساختارمند نیست شاهدیم که هر کسی ادعای ثبت نام در انتخابات و نشست بر کرسی ریاست جمهوری را دارد. البته ما در همین انتخابات میان دورهای مجلس نیز داریم که در یک حوزهای صد نفر ثبت نام کردند که از میان آنها یک نفر انتخاب شود. ولی اگر احزاب کارآمد بودند و طیف قوی از مردم را در کنار خود داشتند و دارای مانیفست تعریف شدهای در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بودند فرد واجد شرایطی را به عنوان کاندیدای نهایی معرفی میکند. در حالی که در کشور ما اینگونه نیست و برخی احزاب کلا در یک مینیبوس جا میشوند اما میخواهند کاندیدا معرفی کنند. این یک مشکل در ساختار سیاسی کشورمان است. امیدواریم به سمت و سویی برویم که احزاب قدرتمندی در کشور وجود داشته باشند و آنها به مردم کاندیدا معرفی کنند و مردمی که طرفدار آن احزاب هستند مثل برخی از کشورهای توسعه یافته با دیدن برنامههای کاندیدای مدنظر خود در
میتینگهای مختلف نهایتا به وی رای دهند. در حالی که در دور گذشته انتخابات ریاست جمهوری شش نفر کاندیدا داشتیم که به فینال رسیدند. برای انتخابات پیش رو این تعداد میتواند به 3 یا 4 نفر کاهش پیدا کند تا هم در زمان صرفهجویی شود و هم اینکه افراد مورد نظر برنامههای خود را ارائه دهند. ضمن اینکه فراموش نکنیم که تا به امروز ندیدیم که هیچ کاندیدایی چه در کمپینهای خود و چه در مناظرات برنامه ارائه کند. همه به بگو مگوهای سیاسی و افشاگری علیه یکدیگر پرداختند که امیدواریم این فضا در این دوره شکسته شود و کسانی که مدعی هستند این توانایی را دارند که ریاست جمهوری را بر عهده بگیرند، بگویند در زمینههای سیاست داخلی و خارجی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی چه برنامههایی دارند. طبیعی است که در این صورت مردم نیز میتوانند با نگاه بهتری رای دهند. در غیر این صورت فضای موج است که تکلیف را روشن میکند.
همه اصولگرایان بر روی کاندیداتوری آیتا... رئیسی وحدت و اجــــماع دارند اما پرسش اینجا است که اگر وی در انتخابات حاضر نشود و در دستگاه قضایی بماند اجماع اصولگرایان بر روی چـــه کـــسی خواهد بود؛ اساسا قالیباف گزینهای است که اجماع اصولگرایان را حول محور خود ایجاد کند؟
من امیدوارم که شورای ائتلاف و شورای وحدت واقعا به ائتلاف برسند چون صلاح بر این است. من بارها تاکید کردم که انتخابات ریاست جمهوری برای گروههای سیاسی جای ریسک کردن نیست و هر چه اجماع و وحدت اصولگرایان بیشتر باشد راه موفقیت را راحتتر طی میکنند. ولی اگر بنا باشد که این شورای اصولگرایان بخواهند تا پایان راه را جدا ادامه دهند به صلاح نیست. ضمن اینکه در بین کاندیداهایی که مترصد ثبتنام هستند به طور جد افرادی را نمیبینم که این توانایی را داشته باشند که بتوانند در جایگاه رئیس جمهور قرار بگیرند. اما از حق نگذریم آقای قالیباف به جهت کار اجرایی که کرده و آنچه که موفقیت در عملکردش بوده شاخص است. منتها همانطور که همگان میدانند در کار اجرایی یک نقصانها و کمبودهایی نیز وجود دارد. البته من نمیخواهم اگر آقای رئیسی نیامد حمایت بیچون و چرا از آقای قالیباف کنم اما میگویم باید به مسائل منصفانه نگاه کنیم و به کسانی که نامشان برای انتخابات ریاست جمهوری میآید کسانی نیستند که بتوانند این بار سنگین را بر عهده بگیرند و به دوش بکشند و حتی وقتی برخی را در مسئولیتهایی که در گذشته داشتند رصد میکنیم میبینیم افراد آنچنان
موفقی هم نبودند ولی به هر جهت جایگاهی را داشتند و به حد معمول فعالیت کردند.
طـــی روزهای اخیر چهرههای نزدیک و منتسب به آقای احـــمدینژاد هم حضور پررنگی در اعلام حضور برای کاندیداتوری داشتند؛ اساسا تحرکات وی و همراهانش را در انتخابات پیش رو چگونه ارزیابی میکنید؟
به هر جهت آقای احمدینژاد طرفداران خود را دارد اما نمیتواند موج ساز باشد به آن معنا که او از یک کاندیدای خاص حمایت کند و آن شخص رای بیاورد. این طور نیست و نخواهد بود ولی درصد خاصی تاثیر خود را دارد. البته آقای احمدینژاد خودش را به حاشیه سیاست در ایران میبرد و با مطرح کردن موضوعاتی که شاید خیلی سبک میتواند باشد و با توجه به افشاگریهایی که آقای داوری در زوایای مختلف داشته احمدینژاد هم خودش را منزوی میکند و هم به حاشیه میبرد. ای کاش احمدینژاد راه بهتر و منطقیتری را با ادبیات بهتر دنبال میکرد نه اینکه به گونهای عمل کند که نگاهها نسبت به او مثل اپوزیسیونی باشد که بیشتر دوست دارد، دیده شود.
ارسال نظر