محسن برهانی از هیات علمی دانشگاه تهران اخراج شد
محسن برهاني حقوقدان و وکيل دادگستري از هيات علمي دانشگاه تهران اخراج شد، اتفاقي که منجر به اعتراض تعدادي از اساتيد برجسته حقوق شد. به گزارش «انتخاب»، برهاني در واکنش به ادعاي خبرگزاري فارس مبني بر ارتباط اخراج او به دليل حمايتش از ازدواج سفيد، در توئيتي نوشت: در فروردين 95 در جلسهاي با موضوع ازدواج سفيد شرکت و سخنراني کردم. در سال 98 دانشگاه تهران و وزارت علوم، صلاحيت عمومي را تاييد و به رسمي- آزمايشي تبديل وضع يافتم. وي افزود: موضوع را در دادگاه ويژه روحانيت مطرح کردند و حکم داده شد که آن سخنراني نه جرم است و نه تخلف. ازدواج سفيد بهانه است. دکتر علياکبر گرجي، حقوقدان در واکنش به خبر اخراج برهاني نوشت: «دکتر برهاني از مردان نيک، سليمالنفس، آگاه، فقيه، عالم، زمانشناس، مردمگرا، حقجو و با تقواي روزگار ماست. زبان گزنده ايشان در نقد رويههاي ناصواب را چون شربتي شيرين به کام گيريد..» عليرضا آذربايجاني، حقوقدان و وکيل دادگستري نيز در واکنش به اين موضوع نوشت: «صلاحيت عمومي استاديار نخبه، با اخلاق حرفهاي و شجاع دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران، دکتر محسن برهاني، بعد از سالها فعاليت آموزشي افتخار آميز، توسط مرجع بررسي کننده اوليه رد ميشود. اين نامه، به مثابه نظريه کارشناسان رسمي دادگستري که براي مراجع قضائي لازم الاتباع نيست براي کميته جذب دانشگاه نيز مطلقا الزامآور نيست، اما با سياست حاکم بر دانشگاهها و وزارت علوم که نمونه آن اصلاح مقررات کميته انضباطي دانشجويان با تقويت اختيارات روساي دانشگاهها بود و آنچه که ميبينيم، بعيد است که در کميته جذب دانشگاه تهران نيز، سرانجامي ديگر داشته باشد. در مجموع اساتيد دانشکدههاي حقوق و وکلاي دادگستري، کساني که حاضر شدند بعضي از احکام قضائي و تاييد، يا مقابلههاي رسمي دولتي نسبت به مسائل اجتماعي مختلف را به بوته نقادي علمي، حقوقي و فقهي بسپارند در اقليت بسيار محدودي هستند. بعد از ديدن اين نامه، با خود فکر ميکنم، اگر اساتيد و دانشجويان حقوق، به متن مصوبه مرتبط با تشکيل هيات حمايت از کرسيهاي نظريه پردازي و مناظره، شوراي عالي انقلاب فرهنگي نگاه کنند، چه بر انديشه آنان خواهد گذشت و چه خواهند گفت؟
با هم بخشـــي از اين جملههاي زيبا را ببينيم:
هيات فوق براي اهداف زير تشکيل ميشود: علمي کردن مجادلات و تخصصي کردن گفتوگوهاي فرهنگي و ايجاد فرصت رسمي و علمي و قانوني براي عرضه ايدهها و نقد و کالبد شکافي آنها. نهادينه سازي آزادي انديشه و بيان و امکان تبادل آراي علمي با رعايت اخلاق و منطق گفتوگو و قانون اساسي. کاستن از تنشها و بحرانهاي فرهنگي و مهار غوغا سالاري، عوامزدگي وعوامفريبي در مباحث فرهنگي و ديني در سطح دانشگاه. تشويق نخبگان و مراکز علمي کشور به ارائه نظريات پژوهشي و توليد نظريه در علوم انساني با اتکا به مباني اسلامي به منظور خروج از جزمهاي ترجمهاي و وارداتي ونيز تحجر و قشريگري. پاسخگويي به نيازهاي فکري و معرفتي و اطلاعرساني در مسائل علمي و فرهنگي موردتوجه دانشگاهيان. شفافسازي محل نزاع و ابهام در جبهه بنديهاي فکري و فرهنگي و جمع بندي علمي مباحث مهم به منظور رشد فرهنگي جامعه.»
ارسال نظر