«سیاهباز»، فیلمی راضیکننده است
المیرا دهقــانی، در حالیکه دانشجوی رشته صنایع غذایی بود، بازیگری را از شیراز و تئاتر آغاز کرد. اولینبار در سریال «همه چیز آنجاست»، برای اثری تلویزیونی بازی کرد، نقشی که خیلی پررنگ نبود. «هشتونیم دقیقه»، «پرستاران» و «سایهبان»، دیگر سریالهایش بودند تا اینکه با ایفای نقش یاسمن، در «لحظه گرگ و میش» (۱۳۹۷) شناخته شد. همان سال، اولین حضور خود در عرصه سینما را با فیلم «فصل ماهی سفید» با کارگردانی قربان نجفی تجربه کرد. دومین تجربه او در سینما هم، فیلم «سیاهباز» با کارگردانی حمید همتی و تهیهکنندگی علی قائممقامی است که این روزها روی پرده سینماها به نمایش درآمده است. «خبرآنلاین»، با «المیرا دهقانی» گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید:
مهمترین چیزی که شمــا را به پذیرش بازی در یک فیلم یا سریال، راضـی میکند، چیست؟
اولویت من همیشه فیلمنــامه و نقشی است که با آن احساس راحتی داشته باشم و بتوانم با آن ارتباط برقرار کنم. در پیشنهادهایی که بهسمت من میآیند، ترجیحم انتخابکردن آن نقشهایی است که از پس آن بر میآیم. این سوال بهخاطر این بود که «سیاهباز»، با کارهای پیشین شما در تلویزیون و سینما، از نظر ژانر و داستان و فضا تفاوت دارد. بله، با توجه به معماییبودن «سیاهباز»، من یک ژانر کاملا متفاوتی را تجربه کردم و در طول کار، خودِ نقش، تجربه متفاوتی را برای من رقم زد.
این فیلم، داستان متفــاوتی را روایت میکند اما دغدغه و دلیل اصلی شما برای بازی در آن چه بود؟
فیلمنامهای که بسیار پرچالش و با گرههای زیاد و غافلگیریهای فراوان همراه بود. زمانیکه شروع به خواندنش کردم، ثانیهای آن را زمین نگذاشتم. زمانی هم که «سیاهباز» را در سینما دیدم، رو دست خوردم، چون هدف داستانِ فیلم هم همین است و دائم میخواهد به مخاطب را دست بزند. همین موضوع باعث میشود تا آخرین سکانس هیچچیزی قابل حدس نباشد. علاوه بر جذابیت داستان، باید گفت که نقش من هم بسیار پُرچالش بود و بهعنوان یک بازیگر بسیار دوست داشتم چنین صحنههای متفاوتی را بازی کنم.
«سیاهباز» در شرایط همهگیری کرونا روی پرده رفته که تعداد تماشاگران سینما بهشدت کاهش یافته است. این اتفاق دست شما نبوده و نیست، چه حسی به این شکل از اکران دارید؟
«سیاهباز»، فیلمی راضیکننده است که اگر در شرایط بهتری روی پرده سینما میرفت، میتوانست مخاطب بیشتری را به خود جذب کند و با استقبال گرمتری مواجه شود. نمیدانم که فیلم اکران آنلاین هم دارد یا خیر، اما اگر این اتفاق رخ دهد، بسیار به آن امیدوار هستم، چون الان، افراد سینمادوست زیادی هستند که بهخاطر کرونا به سالنها نمیروند، ولی آثار به نمایش درآمده در پلتفرمها را میبینند. من، همچون هر بازیگر دیگری و دیگر عوامل اثر، دوست دارم فیلمم را تماشاگران بیشتری ببینند تا نتیجه کار و بازخورد آن را دقیقتر ارزیابی کنم.
وقتی عکسهای بازیگران «سیاهباز» منتشر شد، بسیاری در فضای وب و مجازی، از کیفیت گریمها، انتقادهای تندی کردند. ولی وقتی تماشاگر، فیلم را ببیند، متوجه دلیل این نوع از گریم خواهد شد. این نوع قضاوتها، پیش از دیدن فیلم را چگونه ارزیابی میکنید؟
در «سیاهباز»، گریم با مفهوم کار گره خورده و بسیار حساب شــده است و ارتباط مستقیمی باهم دارند. برای همین متوجه نمیشوم چگونه ممکن است یک نفر فیلمی را ندیده باشد و فقط از روی چند عکس به آن ایراد وارد کند و با قطعیت، گریم و کیفیت فیلم را رد کند. این درحالی است که همان فرد وقتی فیلم را میبیند، با یک دید دیگر اثر را قضاوت میکند. باید با یک دید جامعهشناختی و گسترده، به معضلِ قضاوتهای زود هنگام پرداخت که در بسیاری از شئون جامعه دیده میشود. با سرعتی که در انتشار مطالب، نظرها و دیدگاههای شخصی در شبکههای اجتماعی پیش آمده، همیشه ممکن است یک داوری یا ارزیابی شتابزده، جریانی غلط را راه بیندازد که کار یک شخص یا زحمات یک گروه را با بیانصافی کامل، بر باد دهد.
«رها» در «سیاهباز» یک خشم سرکوب شدهای دارد که آن را بیش از افراد دیگر بروز میدهد. تحــلیلتان از این ویژگی شخصیت چیست؟
هر یک از این افراد سعی دارند به نحوی خشم خود را خالی کنند. ولی این موضوع را فراموش نکنیم که رها، زن قصه است و فشار بیشتری را به نسبت دیگران، متحمل شده و به همین دلیل بیشتر از آدمهای دیگر، خشم سرکوب شدهاش را آزاد میکند و دنبال انتقامگرفتن است. و انتقام، تم اصلی درام «سیاهباز» است. بله و در سکانس پایانی میبینیم که همه افراد از این انتقام رضایت دارند. حضور شما در «لحظه گرگومیش» که باعث شد شناخته و دیده شوید. از آن سریال بگویید. «لحظه گرگومیش» اولین نقش اصلی من بود و چون قصهای عاشقانه را روایت میکرد، فضاسازی خوبی داشت و به موقعیتهایی که مردم در زندگی خود تجربه کردهاند، میپرداخت، خیلی خوب توانست مردم را با خودش همراه کند.
جدیدترین سریال یا فیلمی که در آن ایفای نقش کردهاید، چیست؟
یک سریال تلــویزیونی بهنام «پس از آزادی»، اثر آقای باشهآهنگر است که البته تازه نیست و پس از دو سال هنوز پخش نشده و دلیل آن را هم نمیدانم. یک سریال شبکه نمایش خانگی بهنام «حرفهای»، اثر مصطفی تقیزاده را هم در نوبت پخش دارم.
ارسال نظر