| کد مطلب: ۱۰۶۱۹۴۳
لینک کوتاه کپی شد

تنها متخصصان می‌توانند افراد را به روانشناس و روانپزشک ارجاع دهند

آیا قاضی صلاحیت تشخیص بیماری روانی را دارد؟

اخیرا احکامی که از سوی برخی قضات در ایران برای افراد بی‌حجاب وضع شده، به واسطه نادر بودن و البته جدید بودن آن مورد توجه بسیاری از رسانه‌ها، مردم، کارشناسان و صاحب نظران قرار گرفته. احکامی مثل شستن میت یا مراجعه به روانکاو.

 آیا قاضی صلاحیت تشخیص بیماری روانی را دارد؟

به گزارش آرمان ملی آنلاین در خصوص مراجعه به روانکاو هم که در مورد برخی بازیگران به دلیل پوشش کلاه در برخی مجامع، صادر شده بود، کارشناسان گفتند که یک متخصص باید ضرورت مراجعه به اماکن مورد نظر برای درمان را تشخیص دهد و این مثل سایر بیماری‌های جسمی می‌ماند. 

یکی از نظرات مربوط به رئیس دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران بود که گفت تنها اشخاص متخصص می‌توانند افراد را به روانشناس و روانپزشک ارجاع دهند. پورحسینی که در توئیتی خود به‌ احکام قضائی بازیگران زن درباره حجاب واکنش نشان داد، در حساب توئیتری خودش نوشت: جناب آقای اژه‌ای گرامی، «نظام ارجاع» به روانشناس و روانپزشک دارای روند علمی و حرفه‌ای است، تنها اشخاص متخصص می‌توانند افراد را به روانشناس و روانپزشک ارجاع دهند تا بیهوده به آن‌ها برچسب نخورد. 

مگر من دیوانه‌ام که به روانشناس مراجعه کنم!

اما یک پزشک هم در خصوص این اتفاقات پرسیده که چرا مراجعه به روانشناس باید معنی تنبیه داشته باشد؟ با این تکمله که قاضی صلاحیت تشخیص بیماری روانی ندارد. 

هانیه زائر رضایی، روانشناس به خبرآنلاین گفته «وقتی این خبر را شنیدم به‌خودم گفتم چقدر بد که از مراجعه به یک روانشناس به‌عنوان تنبیه استفاده شده است.» او ادامه داده که «در سال‌های گذشته خیلی زیاد فرهنگ‌سازی شد که مردم مراجعه به روانشناس را بپذیرند، بنابراین وضعیت تابو بودن مراجعه به مشاور یا جملاتی مثل (مگر من دیوانه‌ام که به روانشناس مراجعه کنم) شکسته شد و تابو بودن مراجعه به روانشناس حداقل در شهرهای بزرگ‌تر خیلی کمتر شد، اما وقتی ناگهان حکمی تنبیهی صادر می‌شود که افرادی باید به روانشناس مراجعه کنند، انگار مجدد داریم تابو سازی و انگ‌سازی می‌کنیم درحالی‌که تمام تلاش‌ها باید برای انگ زدایی باشد.»

زائر رضایی همچنین به این نکته اشاره کرده که «حتی اگر تشخیص مراجعه به روانشناس درست باشد، مگر باید بیماری کسی را جار زد؟ از منظر اخلاق پزشکی حتی اجازه نداریم بیماری کسی را بدون اجازه خود فرد به اعضای خانواده‌اش بگوییم، بلکه از فرد درخواست می‌کنیم خودش به اعضای خانواده یا هرکسی که احساس می‌کند باید از بیماری اطلاع داشته باشد بگوید، بنابراین در بهترین حالت اگر این تشخیص درست باشد ما اجازه نداریم طوری بیماری را اعلام کنیم که همه بدانند.»

روانشناسی یک رشته تخصصی است

اما قاضی پرونده چه‌طور به بیماری این افراد پی برده است، تا برای آن‌ها مجازات تکمیلی مراجعه به روانشناس درنظر بگیرد؟ کامبیز نوروزی، حقوقدان دراین‌باره گفته: «این‌که کسی بیمار است یا دچار بیماری‌های روحی و روانی است توهین نیست اما نکته مهم این است که قاضی چگونه فهمیده متهم پرونده دچار بیماری روحی است؟ در اخباری که منتشر شده ما متوجه نمی‌شویم که قاضی متهم پرونده را به روانشناس یا پزشکی قانونی ارجاع داده و پزشکی قانونی چنین تشخیصی داده باشد، از اخبار چنین برمی‌آید که قاضی شخصاً چنین تشخیصی داده است، درحالی‌که روانشناسی یک رشته تخصصی است که روانپزشک و روانشناس باید درباره آن حرف بزنند، یک قاضی هرقدر هم فرد آگاهی باشد اصولاً صلاحیت تشخیص بیماری روانی را ندارد و این به نوعی مداخله در امور پزشکی است.»

نوروزی درباره تناسب نوع مجازات با اعمال انجام شده یک توضیح هم داده با این مضمون که «مجازات‌های تکمیلی به حکم ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی باید با نوع جرم، کیفیت جرم و شخصیت متهم متناسب باشد، در این آرا تناسب نمی‌بینیم و شگفت‌آور است، مثلاً شستن جسد در غسالخانه چه ارتباطی با مسئله حجاب دارد؟ یا ممنوعیت خروج از کشور با مسئله حجاب هیچ ارتباطی پیدا نمی‌کند، از نظر حقوقی این هیچ مشابهی نمی‌شود برای آن پیدا کرد.»

این حقوقدان درباره اینکه آیا احکام صادره، ظرفیت بازدارندگی از وقوع جرم را دارند یا خیر گفته است که «به‌نظر هدف این آرا ترساندن  مجرمان  است، اما نکته مهم این‌جاست که جامعه زمانی از مجازات عبرت می‌گیرد که آن مجازات را عادلانه، قانونی و منصفانه تشخیص بدهد. حقوقدان‌های متعدد نقدهای فراوان به این آرا وارد کردند و این‌که در جامعه مقبولیت ایجاد نمی‌کند و موجب این می‌شود که جامعه در برابر این آرا دیدگاه منفی پیدا کند، مسئولان ارشد قضائی حتما باید برای حفظ‌ شأن دستگاه قضا فکری برای این آرا کنند.»

نوروزی درباره احتمال تغییر آرا در دادگاه‌های تجدید نظر هم گفته «من احتمال قوی می‌دهم این آرا در مرجع تجدید نظر لغو شود، به هر حال قضات دادگاه‌های تجدید نظر معمولاً قضات با تجربه‌تری هستند است، تا شکستن احتمالی این آرا در دادگاه تجدید نظر اثرات منفی این قبیل احکام باقی خواهد ماند.»

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار