| کد مطلب: ۱۰۵۵۹۸۲
لینک کوتاه کپی شد

مصطفی اقلیما در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

نگرانی نسبت به آینده جامعه را عصبی کرده است/ حتی پولدارها هم به آینده امید ندارند

میزان امید به آینده در جامعه ایران در چه وضعیتی قرار دارد؟ چرا بخش‌های مهمی از جامعه نسبت به آینده با تردیدها و نگرانی‌هایی مواجه هستند؟دولت به چه میزان در افزایش امید به آینده مردم موفق عمل کرده است؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر مصطفی اقلیما جامعه‌شناس گفت‌وگو کرده است.

نگرانی نسبت به آینده جامعه را عصبی کرده است/ حتی پولدارها هم به آینده امید ندارند

آرمان ملی آنلاین _ احسان انصاری:  اقلیما معتقد است: «پایه و اساس مسائل اجتماعی را باید در اقتصاد جست‌وجو کرد. هنگامی‌که پایه و اساس ‌خراب باشد درنهایت به سایر اجزا نیز آسیب می‌زند. با این ‌وجود نمی‌توان مدعی شد که اقتصاد تنها عامل به وجود آورنده امید به آینده است. بدون شک عوامل دیگر اجتماعی نیز در این زمینه تأثیرگذار است. به‌عنوان‌مثال آزادی‌های فردی و اجتماعی در میزان نشاط اجتماعی تأثیرگذار است. هرچه آزادی‌های فردی و اجتماعی در یک جامعه بیشتر باشد به همان میزان نشاط اجتماعی و امید به زندگی نیز افزایش پیدا می‌کند. درنتیجه اگر می‌خواهیم جامعه دارای نشاط اجتماعی بیشتری باشد باید آزادی‌های قانونی و مدنی را افزایش بدهیم.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. 

 

امید به آینده به چه مولفه‌هایی بستگی دارد؟ چرا در شرایط کنونی جامعه نسبت به آینده با تردیدهایی مواجه است؟

امید به آینده در یک جامعه به عوامل مختلفی بستگی دارد. از سوی دیگر امید به آینده در یک جامعه در یک پروسه زمانی و در چند دهه شکل می‌گیرد و نمی‌توان در کوتاه‌مدت دلایل آن را موردبررسی قرارداد. متأسفانه در کشور ما در سال‌های اخیر امید به آینده کاهش پیدا کرده است. امروز کسی که پولدار است امید به آینده ندارد، کسی که تحصیل می‌کند به پیدا کردن شغل مناسب چندان امید ندارد و کسی که ازدواج می‌کند امیدی به این مسأله ندارد که بتواند از نظر اقتصادی زندگی خود را تأمین کند. در چنین شرایطی نمی‌توان خوشبین بود و فضای اجتماعی همواره آکنده از عصبانیت و ناراحتی است. به همین دلیل نیز اگر قصد داشته باشیم کشور خود را ازنظر امید به آینده با کشورهای دیگر مقایسه کنیم باید به این نکته توجه کنیم که کدام کشورها در وضعیتی شبیه به ما زندگی می‌کنند. پیام اصلی دین اسلام گذشت و مهربانی است. مادر همه آسیب‌های اجتماعی عدم اطمینان به آینده است. بر اساس آمارهایی که مددکاران اجتماعی در ایران تهیه‌کرده‌اند بخشی از مردم دچار بی‌اعتمادی هستند. این بی‌اعتمادی از نزدیکان و آشنایان آغاز می‌شود و درنهایت به ساختارهای مدیریتی جامعه می‌رسد. هنگامی‌که در محیط خانواده والدین به یکدیگر و به فرزندان خود اعتماد ندارند چگونه می‌توان انتظار داشت که افراد جامعه به یکدیگر اعتماد داشته باشند. اگر از دختران جامعه یک گزارش تهیه شود که تاکنون چند بار به‌عنوان ازدواج از دیگران دروغ شنیده‌اند قطعا آمار بالایی را نشان می‌دهد. این وضعیت در محیط کار و شغل افراد جامعه نیز وجود دارد. هنگامی‌که کارفرما بدون هیچ دلیلی کارگر خود را اخراج می‌کند، فرد اخراج شده دچار سرگشتگی و بی‌اعتمادی به خود و جامعه می‌شود. 

کاهش امید به آینده به چه میزان به شرایط اقتصادی ارتباط دارد؟

پایه و اساس مسائل اجتماعی را باید در اقتصاد جست‌وجو کرد. هنگامی‌که پایه و اساس ‌خراب باشد درنهایت به سایر اجزا نیز آسیب وارد می‌کند. بااین‌ وجود نمی‌توان مدعی شد که اقتصاد تنها عامل به وجود آورنده امید به آینده است. بدون شک عوامل دیگر اجتماعی نیز در این زمینه تأثیرگذار است. به‌عنوان‌مثال آزادی‌های فردی و اجتماعی در میزان نشاط اجتماعی تأثیرگذار است. هرچه آزادی‌های فردی و اجتماعی در یک جامعه بیشتر باشد به همان میزان نشاط اجتماعی و امید به زندگی نیز افزایش پیدا می‌کند. درنتیجه اگر می‌خواهیم جامعه دارای نشاط اجتماعی بیشتری باشد باید آزادی‌های قانونی و مدنی را افزایش بدهیم. واقعیت این است که در شرایط کنونی اغلب کارگران در وضعیت نامناسب اقتصادی زندگی می‌کنند و بسیاری از مغازه‌داران با رکود مشتری مواجه هستند. از سوی دیگر بیکاری در حال افزایش است. وضعیت به شکلی شده که برخی از شرکت‌های خصوصی یا به حالت نیمه تعطیل درآمده‌اند و یا اینکه مجبور شده‌اند کارکنان خود را تعدیل کنند. شرایط اقتصادی مردم تأثیرمستقیمی در تحولات اجتماعی یک جامعه خواهد داشت. این مسأله تنها مختص به ایران نیست بلکه در همه کشورهای جهان وجود دارد. این در حالی است که هیچ‌کس حاضر نیست مسئولیت نابسامانی‌ها و مشکلات اقتصادی مردم را بر عهده بگیرد. در این شرایط برخی عنوان می‌کنند که مردم باید مقاومت کنند. سؤال اینجاست هنگامی‌که پدر خانواده تامین معیشت همسر و فرزندان خود دچار مشکل است چگونه باید مقاومت کند؟ دولت عنوان می‌کند که قصد دارد درآمدها را افزایش بدهد. با این‌وجود در واقع هنگامی‌که دولت درآمدها را افزایش می‌دهد در مقابل مالیات‌ها را نیز افزایش خواهد داشت. مردم نمی‌تواند با وعده زندگی خود را بچرخانند و مشکلات آنها با وعده مسئولان سیر نمی‌شود. 

یعنی شما افزایش و یا کاهش امید را با عملکرد مسئولان جامعه مرتبط می‌دانید؟

به هر حال این دو موضوع به هم ارتباط دارد. درست و یا نادرست اجرا کردن قانون در جامعه در زمینه امید به آینده تأثیرگذار است. اگر قوانین جامعه به شکلی باشد که به‌صورت صحیح و با احترام به شهروندان اجرا شود نتیجه مثبتی به همراه خواهد داشت و اگر برخلاف این رویکرد باشد نتیجه عکس به همراه خواهد داشت. بر اساس تحقیقات تنها10 تا15 درصد از مردم جوامع مختلف به‌واقع دارای مشکلات روانی هستند و بقیه به دلیل مشکلات زندگی دچار مشکلات روحی و روانی می‌شوند. نکته دیگر اینکه نباید همه مشکلات کشور را سیاسی کرد ویا رنگ و بوی سیاسی به آن داد. هیچ فرزندی وقتی متولد می‌شود معتاد، دزد و قاتل نیست. ریشه این مشکلات در محیط خانواده و فشارهایی است که به پدر و مادرها در خانواده‌ها وارد می‌شود. باید ببینیم خانواده و جامعه با یک فرد چه برخوردی کرده که دزد شده است. هنگامی‌که پدر و مادر فرصت رسیدگی به مشکلات فرزندانشان را به دلیل مشکلات زیاد پیدا نمی‌کنند چه انتظاری می‌توان داشت که فرزند دزد و قاتل نشود. عدم امنیت شغلی و پاسخگو نبودن برخی مسئولان نسبت به مشکلات مردم از دلایل اصلی عصبی شدن جامعه است. فشارهای روانی زیادی روی شهروندان است که به آنها پاسخ مناسب داده نشده و همچنان لاینحل مانده و فرد آن را با خود حمل می‌کند. انسان‌ها با پول کم هم می‌توانند خوشبخت زندگی کنند. این در حالی است که بسیاری از مردم برای به دست آوردن همین پول کم هم دچار مشکلات زیادی هستند. هنگامی‌که فرد هنوز نمی‌داند آیا فردا نیز به کار خود ادامه خواهد داد و یا اینکه وی را کنار خواهند گذاشت دچار مشکلات روانی خواهد شد. اغلب دعواها و نزاع‌هایی که بین کارمندان در محل کار صورت می‌گیرد ریشه در محیط منزل دارد که زن و شوهر بر سر مسائل مختلف زندگی با همدیگر اختلاف دارند. مغز انسان ظرفیت محدودی برای تحمل مشکلات و فشارهای روانی دارد و از ‌میزان مشخصی که عبور کرد به شکل‌های مختلف واکنش نشان می‌دهد. مشکلات مردم در کوچه و خیابان با همدیگر نیست، بلکه مشکل فرد با خود فرد است که در محیط منزل ایجاد شده است. جامعه‌ای دارای آرامش است که همه‌چیز در سر جای خود قرار داشته باشد و حساب‌وکتاب داشته باشد. هنگامی‌که در جامعه‌ای هیچ‌چیز در سر جای خود قرار نداشته باشد و حساب‌وکتابی وجود نداشته باشد به‌صورت طبیعی مردم آن جامعه عصبی و ناراحت می‌شوند. در چنین شرایطی افراد جامعه اعتماد خود را نسبت به یکدیگر از دست می‌دهند. 

آیا چشم‌اندازی که دولت سیزدهم برای افزایش رفاه مردم ترسیم کرده می‌تواند امید به آینده را افزایش بدهد؟

در هیچ کشوری وعده و شعار مشکل مردم را حل نکرده و بلکه رفاه بیشتر و رسیدگی به مشکلات مردم بوده که مردم را نسبت به آینده امیدوار نگه‌داشته است. در کشورهای جهان همه روسای جمهوری تلاش می‌کنند بیکاری را در جامعه کاهش بدهند. به همین دلیل نیز اگر در زمان یک رئیس‌جمهور بیکاری در جامعه افزایش پیدا کند مردم دیگر به آن رئیس‌جمهور رأی نمی‌دهند و فرد دیگری را انتخاب می‌کنند. از منظر جامعه‌شناختی در شرایط نامناسب اقتصادی فساد و بزهکاری اجتماعی افزایش پیدا می‌کند. هرچه بیشتر به مردم وعده بدهیم و حل کردن مشکلات بنیادین را به تأخیر بیندازیم به همان اندازه با چالش‌های جدی‌تری مواجه خواهیم بود. مقام معظم رهبری همواره به دو نکته مهم یعنی شایسته‌سالاری و پاسخگو بودن مسئولان اشاره‌کرده‌اند. در شرایط کنونی برای مشکلات کشور راه‌حل ارائه نشده است و همواره عنوان می‌کنند انشاا... مشکلات در آینده حل می‌شود. با انشاا... گفتن مشکلات مردم حل نخواهد شد. 

 برای افزایش امید به زندگی و اعتماد اجتماعی چه باید کرد؟

اگر روسای جمهور کشور از افراد شایسته‌تر در مسند کار استفاده می‌کردند و مدیران خود را ملزم به پاسخگویی به مردم می‌کردند هیچ‌گاه این اتفاقات در کشور رخ نمی‌داد. مردم از مسئولان حرف نمی‌خواهند بلکه نگاه آنها به عملکرد مسئولان کشور است که به چه میزان در راستای مطالبات آنها حرکت می‌کنند. نکته دیگر اینکه هر مدیری که روی کار می‌آید در ابتدا وعده‌های بزرگی به مردم می‌دهد. بااین‌وجود پس از مدتی نمی‌تواند به وعده‌هایی که به مردم داده عمل کند و درنتیجه مردم به‌همرورزمان اعتماد خود را نسبت به مسئولان از دست‌ داده‌اند. مدیرانی که تازه روی کار می‌آیند به شکلی رفتار می‌کنند که گویا قرار است اتفاقات مهمی در دوران مدیریت آنها رخ بدهد. با این‌وجود این مدیران پس از مدتی که با محدودیت‌ها و موانع جدی در مسیر خود مواجه می‌شود تازه پی به توان مدیریتی خود می‌برند. آقای رئیسی هنگامی‌که در فضای انتخاباتی حضور داشت وعده‌های مهمی درباره بهبود وضعیت اقتصادی، جوانان و عدالت اجتماعی مطرح کرد. با این‌وجود امروز تا کنون هیچ اتفاقی در این زمینه‌ها در جامعه رخ نداده و چه‌بسا وضعیت بدتر از گذشته نیز شده است. در شرایط کنونی جوانان با بحران بیکاری مواجه هستند. این وضعیت درباره زنان جامعه نیز وجود دارد وزنان با مشکلات جدی از نظر اقتصادی، شغلی و عاطفی مواجه هستند. در زمینه عدالت اجتماعی نیز وضعیت نسبت به گذشته مناسب نیست و شکاف طبقاتی شکل جدی‌تری به خود می‌گیرد و درصد بیشتری از مردم فقیرتر از گذشته شده‌اند. اعتماد اجتماعی یک‌روزه از بین نرفته که یک‌روزه به دست بیاید. 

 

 

خبرنگار : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار