
غلامعلی رجایی مطرح کرد:
جای خالی بسته اقتصادی برای عبور از بحران
آرمان ملی- احسان اسقایی: معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور در گفتوگوی رسانهای اخیرخود دو مبحث مهم را طرح کرده است.
یکی مسألهای که تحت عنوان طرح ترامپ در غزه در شرف اجراست و به نظر میرسد اگر این طرح به نتیجه برسد شاهد آثار آن بر نظم منطقه غرب آسیا خواهیم بود و مسأله دیگر که مهدی سنایی مطرح کرده است. شرایط جدیدی است که با مکانیسم ماشه توسط اروپاییها برای ایران ایجاد شده است. این دو مورد کنشهای جدیدی را درمنطقه و جهان ایجاد میکند که بعید نیست نظم آینده در پس آن به وجود آید. اینکه ایران در هر دو پرونده چه موضعی باید اتخاذ کند و چه نقشی باید در صلح در غزه بازی کند و در ارتباط با رویکرد ایالات متحده آمریکا و ترامپ در پرونده هستهای، چه دیدگاهی را دنبال کند؛ پرسشهای مهمی است. البته دیدگاه صناعی به عنوان معاون رئیسجمهور در این موارد ایفای نقش فعال از سوی ایران است. «آرمان ملی» به منظور بررسی و پاسخ به این دو سؤال که سنایی مطرح کرده یعنی نقش ایران در پسابرجام و پساتوافق در غزه با غلامعلی رجایی فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگو کرده است. رجایی اعتقاد دارد که در پرونده هستهای، ایران باید به منظور کاهش فشار بر مردم تصمیمات درست اقتصادی بگیرد، چراکه در آمریکا تمایلی برای حل مسأله از طریق گفتوگو وجود ندارد و در پرونده غزه نیز باید موضع منطقی اتخاذ کرد و از کاهش تنش و توافق استقبال نمود، هرچند نتانیاهو به هیچ وجه در غزه قابل اعتماد نیست. در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
*آقای رجایی تحولات زیادی در منطقه در حال وقوع است. حماس در حال توافق بر اساس طرح ترامپ است و ظاهراً ایران در این توافق به رغم اینکه هزینههای مالی و جانی داده، سهمی ندارد، اکنون باید چه موضعی اتخاذ کرد؟
به نظر میرسد با اجرای طرح ترامپ و صلحی که بین حماس و اسرائیل در حال انجام است، خاورمیانه وارد مرحله جدیدی از حیات سیاسی خود شده است و کاخ سفید و ترامپ با روحیه بالاتری بعد از گذر از این مرحله به حل مسأله ایران، یمن و عراق خواهد پرداخت. البته باید در انتظار بود که نهالی که در غزه کاشته میشود میوه خواهد داد یا خیر و اگر میوهای هم داد، آن میوه و ثمر برای ملت فلسطین تلخ است یا نه؟
*شما چه فکر میکنید؟ بالاخره طرحی ریخته شده و در حال اجراست و ظاهراً بر اساس این طرح خبری از اشغال غزه نیست.
اجمالاً نمیتوان اکنون به این طرح خوش بین بود، چراکه اسرائیل به احدی وفا نکرده است. حاکمان تلاویو این همه جنایت کردهاند که از منظر انسانی قابل بخشش نیست. دولت نتانیاهو جنایتکار به افکار عمومی خود قول داده بود هم حماس را نابود کند، هم غزه را اشغال کند و هم اسرا را آزاد کند. در هر سه مورد شکست خورده است و این موارد برای حماس پیروزی است و نتانیاهو نتوانسته شعارهای خود را محقق کند. البته اگر بحث خلع سلاح حماس محقق شود اسرائیل بدون هیچ حفاظی میتواند به غزه صدمه بزند. من فکر میکنم این طرح شکننده است و ترامپ هم برای آنچه تلاش برای جایزه صلح نوبل بود، این طرح را ارائه داد.
*در این شرایط موضع تهران در ارتباط با طرح غزه چه باید باشد؟
ایران باید به نظر ملت فلسطین همانند گذشته احترام بگذارد. ایران نقش پدرخوانده برای فلسطینیان ایفا نخواهد کرد و ملت فلسطین میدانند چه تصمیمی بگیرند. این طرح وارد فاز اجرایی شده است. البته جای گلایه از سوی ایران وجود دارد، چراکه حماس ظاهراً هیچ تشکری از ایران در این مرحله نکرده است. ایران هم هزینه جانی هم هزینه مالی و هم هزینه حیثیتی در این وقایع داد. ایران به این طرح دعوت نشده و البته دو کشور مسلمان ترکیه و قطر نقش جدی در کنار مصر در این طرح داشتهاند. نباید به نقش ایران در این طرح دهنکجی صورت گیرد. حماس میتوانست در برابر دهنکجی آمریکا از ایران تشکر کند. عدم تشکر از ایران را میتوان ناسپاسی تعبیر کرد.
*در ارتباط با پرونده هستهای چه موضعی باید صورت بگیرد؟ پیشنهاد چیست، آیا درهای دیپلماسی به معنای واقعی باز است؟
اکنون ایران در موضعی نیست که بتواند از مسیر دیپلماسی مسأله هستهای خود را حل کند، چرا که پزشکیان و دیپلماتهای ایران به سازمان ملل رفتند و عملاً اتفاق خاصی در این زمینه رخ نداد. اگر ملاقاتی بین رؤسای جمهور دو طرف صورت میگرفت، امیدها برای حل مسأله تحریمها افزایش مییافت اما اینگونه نشد. ترامپ هم البته خودمحور است و اعلام کرده ۷ جنگ را به اتمام رسانده کدام جنگ توسط او به اتمام رسیده است؟ در یاد داشته باشیم که او اعلام کرده بود 48 ساعت مهلت میدهد که طرح او در ارتباط با غزه اجرایی شود وگرنه غزه را جهنم میکند و نکرد در دوره اول نیز اعلام کرد که ۵۲ نقطه ایران را میزند و نزد، الان هم نتوانسته بحران اوکراین را حل کند. به نظر میرسد اکنون ایران باید شرایط را واقع بینانهتر ببیند.
*یعنی ایران باید اقدامی کند که شرایط بحرانی نشود؟
ایران میتواند تنازلی در مسأله غنیسازی تعریف کند، بدون اینکه بوی ذلت از آن استشمام شود. از سوی دیگر ایران باید به سمت پیمانهای منطقهای و وفاق با ملت برود. مسأله معیشت در اینجا مهم است مسأله معیشت در صدر خواستههای مردم است و اگر دولت به این مورد توجه کند، مردم میتوانند از دو سه سال باقی مانده ترامپ عبور کنند. ضمن اینکه این فشارها نمیتواند علیه ایران دائمی باشد. البته سالهای سختی را در پیش خواهیم داشت و اگر هم بخواهند برخورد نظامی انجام دهند ایران هم بیدفاع نخواهد بود.
*اگر از اهرم دیپلماسی استفاده نشود آنگاه به سمت جنگ نخواهیم رفت؟
ایران باید از هرگونه تنش که موجب جنگ شود دوری بجوید اما اگر شرایط جنگی به وجود بیاید با یک قطعنامه میتوان از ضررها جلوگیری کرد تا ضرر اصلی حاصل نشود. هرچند ایران ممکن است آسیب هم ببیند و تلافی هم خواهد کرد مانند حمله ایران به پایگاههای آمریکا در منطقه در عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس. آمریکا دوباره در صورت بروز جنگ از ما ضربه خواهد خورد. درهای دیپلماسی اکنون بسته است و عراقچی هم اعلام کرد که توافق قاهره منتفی شده و امیدی برای مذاکره نیست و اروپا نیز نقش پوششی خود را در ارتباط با تحریمها ایفا کرد. اکنون تحریمهای سازمان ملل، اروپا و آمریکا در حال اعمال است و مقابله با تحریمها بسیار سخت است.
*چین میتواند در عبور از شرایط کنونی به نفع ایران وارد عمل شود؟
در این مقطع چین یک همپیمان خوب برای ایران و پکن اعلام کرده که نفت از ایران میخرد. البته ایران باید ارتباط خود را با کشورهای منطقه تقویت کند. اگر این کشورها تحت تاثیر آمریکا قرار نگیرند شرایط برای ما بهتر میشود اما پیمانهای منطقهای میتواند در این مدت یاریگر ایران برای عبور از شرایط کنونی باشد.
*چه میزان احتمال میدهید که ترامپ دنبال تغییر ساختار سیاسی ایران باشد؟
از دو نگاه تغییر نظام سیاسی ایران و تضعیف نظام سیاسی، آمریکاییها هماکنون در اندیشه یک حاکمیت ضعیف در ایران هستند که نتواند نقش موثری در مسائل منطقه ایفا کند و آنقدر با چالشهای داخلی روبهرو باشد که سرگرم همین موارد شود. اینجاست که ارتباط دولت و حاکمان با مردم و طرحهای دولت برای کاهش فشار اقتصادی بر مردم و تامین معیشت مردم پاسخ درست است. ضمن اینکه مردم به شدت از فسادها ناراحت هستند و حاکمیت برای اینکه نشان دهد به سمت مردم گام برمیدارد باید بلافاصله برخورد جدی با مفسدان اقتصادی را در دستور کار قرار دهد و مجازاتهای سنگین در نظر گرفته شود. صداوسیما نیز باید جلسات محاکه را منعکس کنند. در این صورت مردم احساس میکنند نظام در جهت بهبود شرایط در حال پیش روی است.
مردم به شدت از فسادها ناراحت هستند و حاکمیت برای اینکه نشان دهد به سمت مردم گام برمیدارد باید برخورد جدی با مفسدان اقتصادی را در دستور کار قرار داده و مجازاتهای سنگین در نظر گرفته شود
*پس ریشه حل بحرانهای آینده در دیپلماسی نیست و فکر میکنید باید در سه سال آینده صبر را پیش گرفت تا عمر دولت کنونی آمریکا تمام شود؟
بله همین طور است به نظر نمیرسد از مسیر دیپلماسی بتوان مسائل را حل کرد و باید به حل مسائل اقتصادی همت گماشت. خبری که بنده شنیدم این است که آقای پزشکیان تمامی وزرای اقتصادی قبلی را به همراه کاشناسان صاحب نظر اقتصادی جمع کرده و با آنها مشورت کرده است. شنیده شده است که سیاستهایی در حال تنظیم است که تولید و صادرات تقویت شود و موانع تولید برداشته شود. اکنون بخش خصوصی میتواند به خوبی در کم اثر کردن تحریمها تقش بازی کند و فشار را از روی دوش دولت بردارد. در این مورد سیاست دولت روحانی باید توسط دولت پزشکیان دنبال شود و اقلام اساسی که 4 قلم است را به 8 تا 10 قلم برساند. اکنون زمینهای برای توسعه نیست و باید به فکر معیشت مردم بود. میزان یارانهها باید افزایش یابد. یارانه هر نفر یک وعده غذا در رستوران نمیشود سطح یارانه باید افزایش یابد. اکنون در شرایط شبهه جنگی نیستیم در شرایط جنگی هستیم مردم نمیگویند که آیا جنگ میشود یا نه بلکه میگویند کجا آسیب میبیند. اکنون شرایط از زمان جنگ هم بدتر است. لذا دولت باید از منظر اقتصادی کارتهایی را رو کند حتی اگر توسعه بخشهایی را متوقف کند. سبد معیشتی را جدی بگیریم. کشور ضرر نمیکند اگر طرحهای عمرانی خرج سفره مردم شود.
*تعدادی زندانی سیاسی در هفتههای گذشته آزاد شدند، ادامه این مسیر تا چه اندازه میتواند امید را به طبقه سیاسی جامعه و آنهایی که به تغییرات امیدوارند، بازگرداند؟
به رغم اینکه برخی از زندان آزاد شدهاند اما بلافاصله مشاهده میکنیم که برخی چهرههای سیاسی مانند خانم منصوری و جواد امام خواسته شدهاند. این رفتارها با مواضع ابتدایی ریاست قوه قضائیه که تمامی فعالان سیاسی را نزد خود دعوت کردند و حرفهای آنها را شنیدند متفاوت است. اکنون نیازمند وفاق در شرایط کنونی بین سلایق مختلف هستیم. این احضارها باید متوقف شود. بخشی از رویکرد به مردم میتواند همین تسامح قضایی باشد. احضارها مناسب شرایط کنونی نیست. آقای اژهای باید شخصا قوه تحت امر خود را با تغییر ریل مواجه کند. برخی از منتقدین مانند آقای اکبرنژاد نباید زندان میرفتند همان طور که لایحه حجاب توسط پزشکیان اجرا نشد و اتفاقی هم نیفتاد، چه بهتر که اجرای احکام نیز متوقف شود. چنانکه برخی احکام در گذشته صادر و متوقف شد. لذا قوه قضائیه باید مثلا به برخی مرخصی بدهد چون برخی از این محکومان از سر دلسوزی حرفهایی زدهاند.
ارسال نظر