حسین کاشفی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
کابینه پزشکیان نیاز به تغییر دارد
آرمان ملی- احسان انصاری: حسین کاشفی رئیس پیشین خانه احزاب کشور و عضو ارشد حزب اتحاد ملت است.

کاشفی در گفتوگو با «آرمان ملی» به مهمترین دلایل مشکلات کنونی کشور اشاره کرده و از پزشکیان میخواهد که مدیرانی قویتر را به کار بگیرد. وی معتقد است: «براساس چشمانداز توسعه ما باید در سال1404 کشور اول منطقه و یا جزو کشورهای پیشرو منطقه باشیم. این در حالی است که اگر به شاخصهای توسعه توجه کنیم وضعیت کشور حتی از20 سال پیش نیز بدتر شده و در سطح منطقه نیز در رقابت با کشورهای دیگر عقب ماندهایم. آیا اگر وضعیت منابع طبیعی و انسانی ایران و کشورهایی مانند قطر، امارات و عربستان را با هم مقایسه کنیم امروز باید وضعیت اقتصادی این کشورها از ایران بهتر باشد؟» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید:
*به چه میزان کنشگری پزشکیان برای عبور از بحرانهای کشور را موفق میدانید؟
آقای پزشکیان در شرایطی کار خود را آغاز کردند که مسائل و مشکلاتی در کشور به وجود آمد که اجازه نداد دولت روند عادی خود را برای حل مشکلات کشور در پیش بگیرد. از سوی دیگر یک جنگ12 روزه نیز به کشور تحمیل شد که شرایط را برای دولت آقای پزشکیان سخت کرد. با این وجود مردم نیاز به زندگی دارند و پس از47 سال که انقلاب اسلامی در ایران شکل گرفت وعدههای زیادی برای بهتر شدن وضعیت زندگی مردم داده شد که تاکنون محقق نشده است. اگر به وضعیت رشد اقتصادی، اشتغال، تورم و حقوق و آزادیهای مدنی دقت کنیم به این نتیجه میرسیم که وضعیت بهتر از گذشته نشده است. آقای پزشکیان نیز نسبت به مشکلات موجود آگاهی داشته و با علم به چنین وضعیتی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده و به همین دلیل انتظار این بود که برخی مشکلات را حل کند که تاکنون این اتفاق رخ نداده است. مجلس و دولت نیز در این زمینه نقش دارند. اگر به وضعیت پایگاه اجتماعی نمایندگان مجلس دقت کنیم به این نتیجه میرسیم که اغلب نمایندگان مجلس دوازدهم با کمترین آرای ممکن وارد مجلس شدهاند. این در حالی است که این وضعیت درباره مجالس گذشته وجود نداشته و نمایندگان با آرای بسیار بیشتری وارد مجلس میشدند. این وضعیت درباره آقای پزشکیان نیز وجود دارد که در انتخاباتی به ریاست جمهوری رسیدند که میزان مشارکت در آن به سختی به50 درصد رسید.
*دولت پزشکیان در بافت سیاسی روی کار آمده که شاید برخی تصمیمگیریهای تعیین کننده در اختیار دولت نیست. آیا با توجه به این وضعیت پزشکیان توانسته حاکمیت را برای تغییر و تجدید نظر در برخی مسائل اقناع کند؟
آقای پزشکیان از زمانی که وارد رقابت انتخابات ریاست جمهوری شدند تا به امروز روی این نکته تأکید کردهاند که مسائل کشور باید به صورت تخصصی و کارشناسی مورد بررسی قرار بگیرد و راه حلهای تخصصی برای آن پیدا شود. به عنوان مثال در زمینه آنچه به عنوان ناترازی انرژی مطرح میشود که من با این عبارت موافق نیستم و معتقدم ضعف مدیریتی در این زمینه وجود داشته که کشور با چنین بحرانی مواجه شده است. کشور برای عبور از بحرانهایی نیازمند مدیرانی است که بتوانند در زمان مناسب و به درستی تصمیمگیری کنند. هنگامی که افراد متخصص و کارآمد را به دلیل اختلاف نظر سیاسی کنار میگذارند و خانهنشین میکنند در عمل در حال ناکارآمد کردن مدیریت کشور هستند. ما باید به نسلهای آینده پاسخگو باشیم که از این همه ظرفیت طبیعی و انسانی که در اختیار داشتیم به چه صورت استفاده کردیم و چرا نتوانستیم زندگی خوبی برای مردم ایجاد کنیم؟ واقعیت این است که ما در دهههای گذشته از افراد متخصص در سمتهای مدیریتی استفاده نکردیم که این روند همچنان نیز ادامه پیدا کرده است. ما هم در زمینه سیاست داخلی و هم سیاست خارجی از افراد کارشناس و دلسوز استفاده نکردهایم و به همین دلیل نیز امروز با بحران مواجه شدهایم. براساس چشمانداز توسعه ما باید در سال1404 کشور اول منطقه و یا جزو کشورهای پیشرو منطقه باشیم. این در حالی است که اگر به شاخصهای توسعه توجه کنیم وضعیت کشور حتی از20 سال پیش نیز بدتر شده و در سطح منطقه نیز در رقابت با کشورهای دیگر عقب ماندهایم.
چرا هیچ راهکاری برای عبور از این بحرانها اندیشیده نمیشود؟ شعار دولت وفاق ملی بوده، در حالی که وفاق ملی در عمل به شرکت سهامی برخی افراد و جریانهای سیاسی تبدیل شده است
*چرا وضعیت به شکلی شد که نه تنها اهداف سند چشمانداز محقق نشد و بلکه شاخصهای آن زمان وضعیت بهتری نسبت به امروز دارند؟
هنگامی که کارشناسان و متخصصان را به دلیل سختگیریهای نظارتی و اختلاف نظر سیاسی کنار گذاشتند نوع تصمیمگیریها نیز در کشور تغییر کرد و افرادی در زمینههای تخصصی تصمیمگیری کردند که از صلاحیت و تعهد کافی برخوردار نبودند. در چنین شرایطی بود که بسیاری از نخبگان کشور مهاجرت کردند و یا خانهنشین شدند. اگر به میزان مهاجرت از کشور در سالهای اخیر دقت کنیم به عمق فاجعه عدم استفاده از ظرفیتهای انسانی پی میبریم و بهتر میتوانیم شرایط امروز را بررسی کنیم. مهمترین ارزشی که در هر کشور وجود دارد نیروی انسانی است. امروز کشورهای توسعه یافته ارزش زیادی برای نیروی انسانی خود قائل میشوند این در حالی است که این وضعیت در ایران وجود ندارد و ظرفیتهای انسانی ما به خوبی مورد استفاده قرار نمیگیرند. کسانی که فرصت سوزی کردهاند و با تصمیمگیریهای نادرست کشور را به این نقطه رساندهاند باید پاسخگو باشند. آیا اگر وضعیت منابع طبیعی و انسانی ایران و کشورهایی مانند قطر، امارات و عربستان را با هم مقایسه کنیم امروز باید وضعیت اقتصادی این کشورها از ایران بهتر باشد؟ اگر منابعی که در اختیار ایران است در اختیار این کشورها بود به چه صورت از آن استفاده میکردند؟ اگر صادقانه بخواهیم به این پرسشها پاسخ بدهیم باید عنوان کرد ما در این زمینه با ضعفهای جدی مواجه بودهایم. این وضعیت همین امروز نیز وجود دارد آقای پزشکیان باید وضعیت مدیران رده بالا و میانی خود را مورد بررسی و بازبینی قرار بدهد.
*دولت پزشکیان نیاز به تغییر برخی مدیران ندارد؟
ضعف دولت در برخی زمینهها مشهود بوده و به همین دلیل نیاز به تغییر وجود دارد. من فکر میکنم آقای پزشکیان هنوز به خوبی از ظرفیتهای کارشناسی استفاده نکرده است. مدیران باید به مردم واقعیت را بگویند که تحریمها باعث شده سفره مردم کوچک شود. وضعیت اقتصادی مردم امروز به شکلی است که اغلب افراد جامعه با چالشهای جدی در زندکی خود مواجه هستند. چرا چنین اتفاقی در جامعه رخ داده و چرا هیچ راهکاری برای عبور از این بحرانها اندیشیده نمیشود؟ شعار دولت وفاق ملی بوده، در حالی که وفاق ملی در عمل به شرکت سهامی برخی افراد و جریانهای سیاسی تبدیل شده است. دولت چهاردهم باید از همه ظرفیتهای انسانی و از اقوام و مذاهب مختلف استفاده کند تا در مردم انگیزه ایجاد شود. نباید اجازه داد عدهای به دنبال سهم خواهی و فشار به دولت باشند. از سوی دیگر باید به احزاب توجه شود و از احزاب در زمینههای مختلف مشورت گرفته شود تا احزاب بتوانند در زمینههای مختلف به کشور کمک کنند. دولت باید از نقد سازنده استقبال کند و نباید شرایط به شکلی پیش برود که کسی که نقد میکند را با برچسبهای سیاسی مواجه کنند و برای آن مشکل ایجاد کنند. امروز ما در زمینه سیاست داخلی و خارجی با مشکلات جدی مواجه هستیم. در زمینه سیاست خارجی نیز ما میتوانستیم عملکرد بهتری داشته باشیم تا چنین شرایطی برای کشور به وجود نیاید. نکته دیگر اینکه اگر احساس میشود که در برخی قوانین وسیاستها نیاز به اصلاح وجود دارد باید این اتفاق رخ بدهد. در قانون اساسی نیز چنین پیشبینی صورت گرفته که در صورتی که نیاز باشد قانون میتواند تغییر کند. این در حالی است که برخی هنوز با این همه چالش و بحران نیاز به اصلاح را نیز درک نکردهاند.
ارسال نظر