| کد مطلب: ۱۱۷۸۳۷۲
لینک کوتاه کپی شد

«آرمان ملی» از احتمال افزایش تنش گزارش می‌دهد

اما و اگرهای جنگی در کاخ سفید

آرمان ملی: دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، از ابتدای ورود به کاخ سفید نشان داده است که دیدگاه ویژه و متفاوتی در سیاست را خارجی دنبال می‌کند. او برخلاف برخی رؤسای جمهور پیشین آمریکا که بیشتر بر مسیرهای طولانی‌مدت و مذاکره‌های تدریجی برای رسیدن به توافق تأکید داشتند، بر این باور است که می‌توان از طریق فشار کوتاه‌مدت و حتی توسل به جنگ به صلح دست یافت. به بیان دیگر، در نگاه ترامپ صلحی که نتیجه جنگ باشد، پایدارتر و پرثمرتر خواهد بود. همین دیدگاه سبب شده است که در قبال ایران نیز مسیری متفاوت و پرتنش در پیش گیرد. در نخستین گام، او با تشدید تحریم‌ها و اعمال فشار اقتصادی گسترده کوشید تهران را به میز مذاکره بازگرداند. ترامپ تصور می‌کرد که ایران در برابر فشارهای اقتصادی و انزوای سیاسی تسلیم خواهد شد. پس از آنکه این هدف محقق نشد، به‌طور مستقیم نامه‌ای به رهبر انقلاب اسلامی نوشت و خواستار بازگشت ایران به روند گفت‌وگوها شد. این نامه اما با واکنش سرد تهران مواجه شد و نتیجه‌ای در بر نداشت.

اما و اگرهای جنگی در کاخ سفید

در ادامه و هم‌زمان با مذاکرات غیرمستقیم، ایران و آمریکا ترامپ به این جمع‌بندی رسید که فشار اقتصادی و حتی پیام‌های مستقیم نمی‌تواند ایران را از مسیر غنی‌سازی اورانیوم بازدارد. در این شرایط بود که کاخ سفید، در هماهنگی آشکار با اسرائیل، سناریو تازه‌ای را روی میز گذاشت. ترامپ نه‌تنها به اسرائیل اجازه داد بلکه حتی در برابر درخواست تل‌آویو برای حمله به ایران سکوت کرد تا به‌نوعی چراغ سبزی برای عملیات احتمالی داده باشد. او زمین بازی جدیدی تعریف کرد که هدف اصلی‌اش توقف مستقیم برنامه هسته‌ای ایران از طریق تهدید نظامی بود. بر اساس همین سناریو، ترامپ بارها به صراحت تهدید کرده است که اگر ایران بخواهد دوباره گام‌هایی در مسیر گسترش غنی‌سازی بردارد، با واکنش نظامی مستقیم آمریکا یا اسرائیل روبه‌رو خواهد شد.

* نفوذ اسرائیل در آمریکا

ترامپ به‌خوبی نشان داده است که پرونده ایران و موضوع هسته‌ای را صرفاً یک مسأله امنیتی برای آمریکا نمی‌بیند، بلکه آن را به‌طور کامل در کنار نگرانی‌های اسرائیل تعریف کرده است. او پس از آنکه از منظر خود در جنگ ۲۲ روزه دستاوردی کسب کرد، تلاش نمود پرونده هسته‌ای ایران را در چارچوب سیاست‌های تل‌آویو تنظیم کند. به بیان روشن‌تر، ترامپ این پرونده را به اسرائیل سپرده است تا از طریق سلطه امنیتی خود در منطقه، هم در لبنان و سوریه و هم در عراق، دست بالا را داشته باشد. نمونه روشن این سیاست، حمایت او از انحلال حشدالشعبی در عراق است؛ اقدامی که دقیقاً در راستای منافع امنیتی اسرائیل قرار دارد. از نگاه ترامپ، در صورت نابودی توان هسته‌ای ایران، گام بعدی باید کنترل برنامه موشکی و حتی انهدام احتمالی آن در آینده باشد. در واقع، او نقشه‌ای چند مرحله‌ای طراحی کرده است که در آن اسرائیل نه‌تنها ضامن امنیت خود در منطقه است بلکه وظیفه دارد مهار ایران را نیز به دوش بکشد. این رویکرد نشان می‌دهد که اگرچه ترامپ می‌کوشد خود را به‌عنوان «مرد صلح» معرفی کند و بارها بر نقش خود در پایان‌دادن به جنگ‌ها در جهان تأکید کرده است، اما در قبال ایران و اسرائیل چنین نگاهی وجود ندارد و او عملاً مسیر تنش را در پیش گرفته است.

*ترامپ و آرزوهایش

چندی پیش رسانه‌ها گزارش دادند که ارتش آمریکا به دستور ترامپ به‌طور ناگهانی یک مانور بزرگ و شبانه برگزار کرده است. برخی تحلیلگران نوشتند که این مانور در حقیقت آماده‌باشی در برابر حمله احتمالی ایران به اسرائیل بوده است، اما به نظر می‌رسد هدف اصلی اسرائیل نمایش قدرت و آمادگی در برابر تهران باشد. این رخداد در همان زمانی صورت گرفت که ترامپ در گفت‌وگویی تلویزیونی با شبکه فاکس‌نیوز بار دیگر موضوع ایران و اسرائیل را مطرح کرد. در این مصاحبه، مجری برنامه «شان هنیتی» با تمجید از عملکرد ترامپ، ادعا کرد که او توانسته هفت جنگ را خاتمه دهد. اما ترامپ ضمن رد این آمار گفت: «من پنج جنگ را تمام کرده‌ام.» او بلافاصله افزود که ماجرای ایران و اسرائیل «لزومأ نهایی‌شده نیست» و هنوز می‌تواند ادامه یابد. این سخنان بار دیگر به‌روشنی نشان داد که در نگاه ترامپ، تنش میان تهران و تل‌آویو یک پرونده باز است و احتمال حمله دوباره اسرائیل به ایران همچنان روی میز باقی خواهد ماند. این همه در حالی است که ترامپ با تمام توان تلاش می‌کند به جایزه صلح نوبل برسد تا در این موضوع کنار اوباما قرار بگیرد. هرچه باشد، جایزه صلح نوبلی که اوباما دریافت کرد، چشم ترامپ را خیره کرده و حسادت او را برانگیخته است، اما ترامپ و جایزه صلح نوبل؟

* دیپلماسی همه‌جانبه

اکنون که روشن شده مدیریت امنیتی پرونده هسته‌ای ایران تا حد زیادی از سوی ترامپ به اسرائیل سپرده شده، نیاز مبرم وجود دارد که تهران در عرصه دیپلماسی فعال‌تر شود. ایران باید سیاستی همه‌جانبه را در پیش گیرد و روابط خود را با کشورهای عربی، جهان اسلام، قدرت‌های شرقی همچون چین و روسیه و به‌ویژه اروپا گسترش دهد. این دیپلماسی چندوجهی می‌تواند نشان دهد که جمهوری اسلامی منزوی نیست و هم‌پیمانان و شرکای متعددی دارد. از طریق همین روابط، به‌ویژه با کشورهای اروپایی که در مذاکرات هسته‌ای گذشته نقشی مهم ایفا می‌کردند، می‌توان بستر تغییر نگاه در آمریکا را فراهم آورد. اگر واشینگتن درک کند که ایران نه تنها، تنها نیست بلکه از حمایت‌های بین‌المللی نیز برخوردار است، احتمال آنکه سیاست‌های یک‌جانبه ترامپ تعدیل شود بیشتر خواهد شد. در شرایطی که تهدید نظامی اسرائیل و آمریکا سایه سنگینی بر منطقه انداخته، تنها یک دیپلماسی پرتحرک و هوشمندانه می‌تواند توازن لازم را ایجاد کرده و مسیر تنش را به سوی گفت‌وگو و تعامل سوق دهد.

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار