صادق زیباکلام در گفتوگو با «آرمان ملی»:
نیازمند فضای باز سیاسی هستیم
آرمان ملی- سیاوش پورعلی: در روزگار کنونی که تحولات سیاسی، اجتماعی و امنیتی کشور ابعاد تازهای یافتهاند، مسأله گفتوگو میان حاکمیت و نیروهای منتقد و مخالف، بیش از هر زمان دیگری به یکی از محورهای اصلی گفتمان سیاسی بدل شده است. طرح موضوع گفتوگو با اپوزیسیون از سوی برخی مسئولان از جمله مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، نهتنها پرسشهایی را در سطح افکار عمومی برانگیخته، بلکه بار دیگر ضرورت بازتعریف مفاهیم کلیدی مانند اینکه اپوزیسیون چیست و همینطور اپوزیسیون کیست خواهم پرداخت.

در چنین شرایطی، درک صحیح از چیستی اپوزیسیون، جایگاه آن در نظامهای دموکراتیک و تمایز میان نقد اصلاحگرایانه و موضع براندازانه، برای تحلیل بهتر وضعیت سیاسی کشور امری ضروری است. به همین منظور، در این گفتوگو با صادق زیباکلام، استاد پیشین علوم سیاسی و تحلیلگر مسائل سیاسی، به بررسی معنا و کارکرد اپوزیسیون در جامعه ایران پرداختهایم. این مصاحبه تلاش دارد تا ضمن تبیین ریشهها و تحولات تاریخی این مفهوم در ایران، نسبت آن را با گفتوگوی ملی، اصلاحات و تقویت ساختارهای سیاسی بررسی کند.
بهدلیل تعاریف بعضا سخت و پیچیده چهبسا بسیاری از شهروندان اساسا ندانند که اپوزیسیون به چه معنا است و چه طیفهای سیاسی در این دایره قرار میگیرند. از جنابعالی خواهشمندیم بفرمایید اصولا معنای اپوزیسیون چیست و در بستر جامعه فعلی ایران، این اصطلاح به چه طیفهای سیاسی گفته میشود؟
ببینید، اصطلاح اپوزیسیون واژهای است که در جوامع دموکراتیک به کار میرود؛ در کشورهایی که در آن مسائلی از قبیل آزادی بیان، حاکمیت قانون، انتخابات آزاد و پاسخگویی نهادینه شده است. در این جوامع، اپوزیسیون جایگاه مشخصی دارد. برای مثال، در کشوری مانند انگلستان، هنگامی که در مورد واژه اپوزیسیون صحبت میشود، یعنی اگر حزب کارگر در رأس قدرت باشد، حزب محافظهکار بهعنوان اپوزیسیون شناخته میشود یا در فرانسه، هنگامی که گفته میشود فرد یا حزبی اپوزیسیون آقای مکرون است، منظور احزاب و تشکلهای سیاسی هستند که با حزب حاکم اختلاف نظر دارند. در هند، ژاپن و سایر کشورها نیز وضع به همین منوال است. در جمهوری اسلامی ایران، واژه اپوزیسیون تا چند سال پیش، عملا فاقد معنا و کاربرد بود و اساسا چنین مفهومی تحمل نمیشد. هر فردی که از عملکرد نظام انتقاد میکرد یا با سیاستهای آن مخالفت مینمود، اپوزیسیون نامیده نمیشد. بلکه اگر این انتقادات جدی بود، به اقدام علیه امنیت ملی، نشر اکاذیب، تلاش برای تضعیف دولت یا تبلیغ علیه نظام متهم میشد و موارد مشابه. با این حال، از اواخر دهه ۱۳۹۰، واژه اپوزیسیون بهطور جدیتر و رسمیتر وارد گفتمان سیاسی کشور شد. اپوزیسیون به اشخاص یا جریانهای سیاسیای اطلاق میشود که خواهان براندازی نظام جمهوری اسلامی هستند. البته این براندازی از سوی برخی بهطور شفاف و صریح عنوان میشود، برخی دیگر نیز با ادبیات ملایمتری مانند عبور از نظام آن را مطرح میکنند. بنابراین، اپوزیسیون در ایران با معنایی که در جوامع دموکراتیک از آن برداشت میشود، متفاوت است. در ژاپن یا هند، وقتی گفته میشود فلان حزب اپوزیسیون است، بهمعنای مخالفت با دولت وقت است، نه اینکه بخواهد نظام را سرنگون کند، اما در ایران از این واژه همان معنای گفته شده برمیآید و به تغییر کلی نظر دارد.
اگر فضای سیاسی بازتر شود و اپوزیسون واقعی با نگاه اصلاحی بتواند فعالیت داشته باشد، بسیاری از چالشهایی که اکنون جامعه با آن دست بهگریبان است برطرف خواهد شد
باتوجه به این تعریف و بیان تفاوتها بهنظر شما چرا رئیسجمهوری چنین موضوعی را آن هم در این شرایط، بیان کردهاند؟
به اعتقاد من، مقصود آقای دکتر پزشکیان به هیچوجه گفتوگو با کسانی نیست که بهدنبال براندازی نظام هستند؛ چراکه اصولا چنین گفتوگویی ممکن نیست. کسی که میگوید این نظام باید سرنگون شود، باید نیست و نابود گردد و نظامی دیگر جایگزین آن شود، اساسا جای گفتوگو باقی نمیگذارد. برداشت من این است که منظور رئیسجمهوری از گفتوگو با اپوزیسیون، گفتوگو با افرادی است که چه در داخل کشور و چه در خارج، خواهان براندازی نیستند، بلکه بهدنبال ایجاد تغییرات و تحولات مثبت در کشورند؛ کسانی که دغدغه اصلاح و پیشرفت دارند، نه تخریب و سرنگونی.
زمینههای مطرح شدن این موضوع از کجا شروع شده است؟
این موضعگیری، بهویژه پس از جنگ ۱۲ روزه اخیر، مطرح شده است. هرچند نظام تبلیغ میکند که مردم متحد بودند و پشت نظام ایستادند، اما واقعیت این است که ما با بحرانهای عمیق سیاسی مواجه هستیم. صرف اینکه بسیاری از مردم یا نخبگان، پس از حمله اسراییل یا آمریکا به ایران، در کنار دشمن قرار نگرفتند، بههیچوجه بهمعنای همراهی یا رضایت صددرصدی نیست. متاسفانه، برخی با تبلیغات چنین القا میکنند که هرکس با حمله آمریکا یا اسرائیل مخالفت کرده، در سمت طرفدار قرار میگیرد که این ادعایی نارسا است. بهعنوان نمونه، بنده چند ساعت پس از حمله اسرائیل به ایران، در توییتی این حمله را محکوم کردم و نوشتم که چگونه میتوان در کنار دشمن قرار گرفت؟ مقصود من از این سخن، خطاب به اپوزیسیون و بهویژه رضا پهلوی، بود. با این حال، این موضعگیری بههیچوجه بهمعنای چشمپوشی از انتقاداتم نیست؛ آن انتقادات همچنان به قوت خود باقی، اما در عین حال که معترض به برخی عملکردها هستم، حمله به ایران را نیز بهشدت رد میکنم.
اینکه دولت کنونی بخواهد با اپوزیسیون وارد مسیر گفتوگو شود نیاز به چه پیش نیازهایی دارد؟
بهنظر من، کشور نیازمند فضایی بازتر است و برای این کار میتوان در برخی پروندهها بازنگری کرد، در حوزه مطبوعات فضا بازتر و انتخابات آینده بهگونهای برگزار شود که در آن هر فرد منتقدی را به صرف یک انتقاد، رد صلاحیت نکنند. به اعتقاد من، مقصود آقای پزشکیان از گفتوگو، ایجاد همین فضای باز سیاسی از طریق تعامل با منتقدان و مخالفانی است که خواهان اصلاح هستند، نه براندازی.
در ساختاری منطقی و صحیح که شما ترسیم کردید، اپوزیسیون تا چه اندازه میتواند به تقویت نظام کمک کند؟ آیا اصولا چنین جایگاهی میتواند تقویتکننده نظام باشد؟
ببینید، همانطور که عرض کردم، کسانی که منتقد، مخالف یا معترض به نظام هستند میتوانند بهجای تضعیف نظام، نقش اصلاحی و تقویتکننده ایفا کنند. در واقع، در صورتی که ساختار سیاسی کشور، ظرفیت پذیرش نقد و اصلاح را در خود ایجاد کند، اپوزیسیون میتواند به جای تهدید، فرصتی برای پایداری و ارتقاء نظام باشد؛ برخلاف جریانهای تندرو که همواره بر دوقطبی تاکید دارند و نمیخواهند کشور رنگ آرامش را ببیند. اگر فضای سیاسی بازتر شود و اپوزیسیون واقعی با نگاه اصلاحی بتواند فعالیت داشته باشد، بسیاری از چالشهایی که اکنون جامعه با آن دست بهگریبان است برطرف خواهد شد.
ارسال نظر