فتنه بزرگ و مسئولیت دولت
سه روز مانده به امضای برجام در برنامه گفتوگوی ویژه خبری تلویزیون به عنوان کارشناس شرکت کردم - به رغم آنکه مسئولیتی نداشتم- و مکانیسم ماشه را به عنوان نقطه ضعف برجام یا پاشنه آشیل برجام نامیدم و همان زمان هم این اعتقاد را مطرح کردم چون اوباما به شدت به امضای برجام نیاز داشت که اگر چند روز صبر میکرد ممکن بود این بخش تعدیل شود ولی به هر حال سلسله اتفاقاتی رخ داد که عملا باعث شد در موضوع هستهای ایران هم با حمله نظامی مواجه شود، هم تحریمهای مختلف را تحمل کند و هم در نهایت در آستانه اجرای مکانیسم ماشه قرار بگیرد.
صرف نظر از اینکه میشد قرارداد را بهتر بست یا نه، مهمترین مشکل سیاست خارجی ما، ناتوانی برخی از مسئولان، مشاوران و تیم کارشناسی آنها از درک و تعریف واقعیت مسائل دنیاست. من همواره آن چیزی را که در اطراف هستهای شکل گرفت، به عنوان فتنه تعریف کردهام و معتقدم دولت آقای پزشکیان باید اینگونه موضوع را تعریف و تلاش کند گلیم ملت ایران را از فتنه خطرناک خارج کند. متاسفانه این فتنه، با وجود اینکه ریشه در سیاستمداران خبیث اسرائیل و برخی کشورهای غربی دارد، به شکلی عجیب و مشکوک در سوی دیگر به این فتنه کمک میشود. علاوه بر خباثت و عهدشکنی طرفهای مقابل، ما با فرصتسوزی هم مواجه بودیم که جای تاسف دارد. البته کسانی با دروغهای بزرگ و تحلیلهایی فاقد حداقل بینش و درک کارشناسانه و بدون سواد سیاسی در این فرصتسوزیها نقش داشتهاند و کشور هنوز درگیر مشکلاتی است که این افراد ایجاد کردهاند. ما چند بار فرصتهای مهم را از دست دادیم تا اینکه به نقطه درگیری رسیدیم. در سال آخر دولت روحانی، یک جناح سیاسی که نگاه غیر اصولی به منافع ملی دارد، تلاش کرد تا مانع احیای برجام شود. یک سال بعد در سال اول دولت رئیسی دومین فرصت پدید آمد و همین جریان با یکسری مشاورههای ضعیف و ادعاهای فاقد بنیه و بینش اصولی، عملا فرصت احیای برجام را فدای جنگ اوکراین کرد. یعنی بهعبارتی برخی که در سال اول دولت مرحوم رئیسی مانع احیای برجام شدند، آگاهانه یا ناخودآگاه جانب منافع یک کشور دیگر را گرفتند و برجام فدای جنگ اوکراین شد. در موضوع طوفانالاقصی، باز هم ضعف کارشناسی خود را نشان داد. شرایط به گونهای پیش رفت که تبدیل به فتنهای بزرگ علیه ایران شد. متاسفانه در این موضوع هم عدهای به گونهای رفتار کردند که روزبهروز زمینه برای نزدیک کردن نتانیاهو به هدفش که عبارت بود از جنگ با ایران و وارد کردن آمریکا به درگیری، فراهم شد. به یاد دارم همان ساعات اولیه در مصاحبهای اعلام کردم که یک فتنه بزرگ در راه است و باید منافع ایران را در نظر گرفت ولی دیدیم که موضعگیری تندروهای غیر مسئول، کمک کرد که ایران به عنوان هدف اصلی تعریف شود و در نهایت جنگ علیه ایران شکل گرفت. امروز هم میبینیم عدهای با سخن گفتن از ترور ترامپ و دیگران و با ادعای حمله پهپادی به اروپا، عملا کشور را بیش از گذشته در فتنه فرو میبرند. جای بسی تاسف است که یک روز بعد از آنکه در رسانهملی از حمله پهپادی به اروپا سخن گفته میشود، مقامات اروپایی بلافاصله اعلام میکنند که مکانیسم ماشه را احیا خواهند کرد. من معتقدم دولت پزشکیان باید از این بلوفهای بیمنطق اعلام برائت کند. به عبارتی آقای پزشکیان باید از ادعاهای بدون عمل افراطیون اعلام برائت کند. با وجود موضعگیریهای تندروها در طول دورانی که فتنه علیه ایران رواج داشت، نه تنگه هرمز بسته شد، نه بمب هستهای تولید شد و نه خروج از NPT اتفاق افتاد و نه سر یک مقام سیاسی نظامی غربی و اسرائیلی بلایی فرو آمد، ولی کاری که شد این بود که تاوان همه بلوفهای آنها را ملت ایران خواهد داد. سخن آخر اینکه آقای پزشکیان باید به انفعال در سیاست خارجی پایان دهد و موضوع را به عنوان فتنه تعریف کرده و گلیم منافع ملی را از آن بیرون بکشد.
حشمتا... فلاحتپیشه
رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس
ارسال نظر