«آرمان ملی» چالشهای احتمالی پروژه انتقال آب از دریای عمان به اصفهان را بررسی میکند
پایداری آب یا رویایی گرانقیمت
آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: اجرای طرح انتقال آب از دریای عمان به اصفهان، در میانه بحران شدید آبی که سالهاست بخشهای گستردهای از ایران بهویژه فلات مرکزی و استانهایی نظیر اصفهان را درگیر کرده است با واکنشهای مختلفی روبهرو شده است.

برخی معتقدند؛ طرح انتقال آب از دریای عمان به این مناطق بهعنوان یکی از پرهزینهترین و بلندپروازانهترین پروژههای آبی کشور به شمار میآید که قرار است در این راستا اجرای این پروژه، آب شور دریای عمان را شیرین کرده و از طریق خطوط انتقال چندصد کیلومتری به اصفهان و دیگر استانهای مرکزی منتقل کند که همزمان باعث شده تا پرسشهای بسیاری را درباره توجیهپذیری اقتصادی، محیطزیستی و حتی فنی پروژه مطرح شود.
به گزارش «آرمان ملی»، محمدعلی خاکباز کارشناس حوزه انرژی در این باره گفت: با توجه به تشدید بحران آب در اصفهان و اینکه سالهاست مردم این استان به دلیل تغییرات اقلیمی، کاهش بارش، برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، توسعه نامتوازن کشاورزی و صنعت و همچنین خشک شدن زایندهرود و... با آن دست به گریبان هستند تصمیم به اجرای انتقال اَبَرپروژه انتقال آب از دریای عمان به اصفهان گرفته شد، چراکه علاوه بر کمبود آب در بخشهای مختلف، این معضل به فرونشستهای گسترده زمین در دشت اصفهان منجر شده و زندگی شهروندان، کشاورزان و صنایع را با تهدید مواجه کرده است. در نتیجه در چنین وضعیتی، دولت بهدنبال راهکارهایی برای تأمین پایدار آب است و پروژه انتقال آب از دریای عمان یکی از این راهکارها تلقی میشود. او افزود: بنا بر اخبار منتشره، پروژه انتقال آب از دریای عمان طرح انتقال آب از دریای عمان، در جنوب شرقی ایران آغاز میشود و قرار است پس از شیرینسازی، از طریق خطوط لوله عظیم و ایستگاههای پمپاژ متعدد به استانهایی چون کرمان، یزد و اصفهان برسد. طبق اعلام وزارت نیرو، این پروژه در چند فاز طراحی شده و فاز نخست آن انتقال آب به کرمان را شامل میشود. فازهای بعدی قرار است اصفهان و یزد را نیز تحت پوشش قرار دهند. هزینههای برآوردشده برای این طرح بالغ بر چند ده میلیارد دلار اعلام شده و دولت اعلام کرده که بخش عمدهای از تأمین مالی آن از طریق سرمایهگذاری بخش خصوصی، فاینانس خارجی و مشارکت صنایع بزرگ انجام خواهد شد.
اهداف پنهان و آشکار
او درباره برنامهریزیها و اهداف این پروژه گفت: اهداف پنهان و آشکار پروژه بهصورت رسمی، تأمین آب پایدار برای فلات مرکزی و رفع بحران کمآبی است به صورت رسمی و آشکار است، اما برخی تحلیلگران بر این باورند که اجرای پروژه اهدافی فراتر از تأمین آب شرب و کشاورزی دارد. از جمله این اهداف میتوان به حمایت از صنایع بزرگ مستقر در مرکز کشور (مانند فولاد، پتروشیمی و نیروگاهها) اشاره کرد که نیازهای عظیم آبی دارند. بهعلاوه، از دیدگاه ژئوپلیتیک، توسعه زیرساختهای دریایی و انتقال آب از جنوب به مرکز میتواند نوعی بازتعریف در سیاستهای آبی و منطقهای ایران باشد که بر نفوذ و موازنه قدرت در منطقه جنوبشرق و مرکز کشور اثرگذار خواهد بود. این کارشناس اضافه کرد: نگرانیهای محیط زیستی و اجتماعی طرح انتقال آب همواره با مخالفتهای طرفداران محیطزیست همراه بوده است، چراکه احتمالاً شیرینسازی آب در مقیاس وسیع میتواند اثرات مخرب جدی بر اکوسیستمهای دریایی بهویژه سواحل دریای عمان داشته باشد، همچنین دفع پساب نمکی ناشی از این فرآیند نیز تهدیدی جدی برای موجودات آبزی و تعادل زیستی منطقه است، بهعلاوه، خطوط چندصد کیلومتری انتقال آب ممکن است از مناطق بکر طبیعی عبور کند و موجب تخریب زیستگاههای ارزشمند شود. از این رو اجرای چنین پروژهای ممکن است به نابرابریهای اجتماعی دامن بزند؛ بهگونهای که آب بهجای اختصاص به نیازهای حیاتی مردم، به صنایع پرمصرف و صادرکننده اختصاص یابد و این مسأله میتواند نارضایتی و اعتراضات مردمی در مناطق محرومتر را تشدید کند.
راههای جایگزین کم هزینهتر
خاکباز اضافه کرد: در عین حال این امکان نیز وجود داشت که دولت بهجای سرمایهگذاری سنگین بر انتقال آب از دریای عمان، برنامهریزیها روی مدیریت مصرف آب، اصلاح الگوی کشت، کاهش هدررفت آب در شبکههای توزیع، و بازچرخانی آب تمرکز کند، چراکه اجرای طرحهایی مانند آبیاری قطرهای، کشت گیاهان مقاوم به کمآبی و جلوگیری از ساختوسازهای بیرویه در مناطق خشک میتواند در میانمدت و بلندمدت اثربخشتر و مقرونبهصرفهتر باشد. این کارشناس اضافه کرد: علاوه بر این، بازچرخانی آب و تقویت چرخه پساب یکی از گزینههای قابلتوجهی است که نه تنها هزینه کمتری دارد بلکه از نظر زیستمحیطی نیز بسیار ایمنتر است. تجربه بسیاری از کشورها نشان داده که با تصفیه و استفاده مجدد از فاضلابهای شهری و صنعتی، میتوان بخش عمدهای از نیازهای آبی بخش کشاورزی و حتی صنعتی را تأمین کرد. در حالیکه تنها حدود ۱۴ درصد از پسابهای کشور در حال حاضر بازیافت میشوند، ارتقاء این میزان به سطوح بالاتر میتواند نقشی بسیار مؤثر در کاهش فشار بر منابع آب زیرزمینی و سطحی داشته باشد.
بحران فرونشست زمین
او خطرات فرونشست زمین و ابعاد ژئوتکنیکی را یکی از دلایل مهم اجرای پروژه ذکر و بیان کرد: مقابله با پدیده خطرناک فرونشست زمین در استان اصفهان از جمله دیگر دلایل اصلی اجرای پروژه در بسیاری از مناطق استان، بهویژه در دشتهای شرق و جنوب غربی اصفهان اعلام شده است. طبق بررسیهای صورت گرفته، نرخ فرونشست از ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتر در سال گزارش شده که جزو بالاترین ارقام در جهان است. عامل اصلی این پدیده، برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی است. هرچند انتقال آب میتواند تا حدی فشار را از سفرههای زیرزمینی بردارد، اما کارشناسان هشدار میدهند که بدون مدیریت صحیح مصرف و توقف بهرهبرداریهای بیرویه، انتقال آب بهتنهایی نمیتواند مانع فرونشست شود. این کارشناس تاکید کرد: در یک بررسی کلی باید گفت؛ چشمانداز آینده طرح انتقال آب از دریای عمان به اصفهان، طرحی با ابعاد گسترده، هزینههای کلان و تبعات پیچیده اقتصادی، اجتماعی و محیطزیستی است، در حالی که میتواند بخشی از بحران آبی فلات مرکزی را کاهش دهد، اما اجرای آن بدون یک نگاه جامع به مدیریت منابع آب، بازچرخانی، اصلاحات ساختاری در مصرف و حفظ محیطزیست، نه تنها مشکل را حل نمیکند بلکه ممکن است بحرانهای تازهای بیافریند.
سرنوشت پرابهام پروژه
خاکباز با اشاره به هزینه بسیار این پروژه گفت: برای آنکه این پروژه به سرنوشتی شبیه برخی پروژههای بزرگ نیمهتمام دیگر دچار نشود، لازم است هم اراده سیاسی و هم شفافیت مالی و هم مشارکت واقعی مردم و کارشناسان در فرآیند تصمیمگیری وجود داشته باشد. آینده آبی ایران نه فقط در گرو انتقالهای پرهزینه، بلکه در دستان مدیریت خردمندانه منابع محدود کنونی است.
جای خالی بازچرخانی پساب
رضا حاجیکریم، رئیس هیاتمدیره فدراسیون صنعت آب، در این باره گفت: بازچرخانی پساب به گونهای است که مثلا شهر کرمان هزینه تصفیه آب پیشرفتهاش تا مرحله سوم، که خروجی بسیار باکیفتی دارد، حدود ۳۵ هزار تومان برای هر مترمکعب است. این عدد را با 5/3 یورو مقایسه کنید! ضمن اینکه شیرین کردن آب دریا از نظر مصرف انرژی در کشوری که مثل ما ناترازی گاز و برق دارد، چندان منطقی نیست. علاوه بر اینها به ازای هر متر مکعب آب دریا با شوری ۳۵ هزار، یک متر مکعب پساب یا هرزآب بسیار شور تولید میکنید که باید در دریا یا محیط زیست ریخته شود؛ بنابراین تبعات زیست محیطی طرحهای آب شیرینکن را هم باید ارزیابی و تبدیل به ریال کرد در کنار قیمت تمام شده، آن آورد درحالی که در تصفیه فاضلاب تنها باقیمانده لجن است که آن هم یک مسأله قابل حل است. نکته دیگر اینکه اکنون حرف انتقال آب از دریای عمان به مثلا شهر مشهد است. صحبت انتقال سالانه ۱۵۰ تا ۲۰۰ ملیون متر مکعب آب شیرین از این مسیر است، بعد مسافت حدود ۱۵۰۰ کیلومتر و رقوم ارتفاعی سواحل دریای عمان تا مشهد هم ۱۵۰۰ متر است این یعنی هزینههای پمپاژ آب وحشتناک است و قیمت تمام شده آب برای هر متر مکعب بیش از پنج یورو میشود. درحالی که همین حالا در مشهد فقط هفت میلیارد مترمکعب کشاورزی داریم و اگر فقط پنج درصد در آن صرفهجویی کنیم میشود ۳۵۰ میلیون متر مکعب، یعنی دوبرابر این خط انتقال. پس این انتقال اصلا توجیهی ندارد. ما همین امروز در کشور این امکان را داریم که فاضلاب را تا مرحله شرب تصفیه کنیم یعنی تا مرحلهای که از آب مصرفی امروز در تهران باکیفیتتر باشد. امکانات این کار را تا ۸۰ درصد داریم، ۱۵ تا ۲۰ درصد از امکانات برای رسیدن به این مرحله نیازمند واردات است، ولی برای تصفیه صنایع و کشاورزی بالای ۹۰ درصد امکانات موجود داریم. براساس نقشه راه مصوب شورای عالی آب که اخیرا به ریاست رئیسجمهور تصویب شد، هدفگذاری بازچرخانی پسآب برای سال ۱۴۱۵، 6/6 میلیارد متر مکعب در سال و امروز عددی که تصفیه میکنیم حدود 4/1 میلیارد مترمکعب آب است. براساس اهداف مندرج در فصل آب برنامه هفتم توسعه، در پایان این برنامه کل مصرف صنایع باید از محل بازچرخانی پسآب برداشت شود، چون در حال حاضر در حال استفاده از منابعی تجدیدپذیری هستیم که استفاده از آن با این سرعت، ما را به یک ابر بحران میرساند. امروز به پساب به چشم یک فرصت بیبدیل در دنیا نگاه میشود، ولی ما امروز از این ظرفیت غافل هستیم با اینکه بنیانگذار و یکی از پایهای فکری این کار در دنیا یک ایرانی بوده است.
سرمایهگذاری دولتی
حاجی کریم درباره سرمایهگذاری دور و نزدیک دولت در این بخش گفت: پاسخ این سوال هم خیلی بد و هم خیلی خوب است. خبر بد اینکه ما اگر اعتبارات بخش آب را از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ مورد مطالعه قرار دهیم درمییابیم که نسبت به سال ۹۰، ۱۵۵ درصد افزایش اعتبار داشتهایم، اما همزمان اگر میزان تورم براساس شاخص برنامه و بودجه، که مورد قبول بخش خصوصی هم نیست، در نظر بگیریم حدود هزار و ۷۰۰ درصدافزایش قیمت داشتهایم. این دو را از هم کم کنیم میشود حدود هزار و ۵۰۰ درصد. یعنی ارزش حال حاضر اعتبارات بخش آب ۱۵۰۰ درصد کاهش یافته است درحالی که اگر هدفگذاری ما تصفیه ۶. ۶ میلیارد متر مکعب فاضلاب است، این یعنی نیاز به حدود ۶. ۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری. با این وضع ما هرگز به این نقطه نخواهیم رسید، اما قسمت خوب این است که بخش خصوصی آماده سرمایهگذاری در پروژههای آب به اشکال مختلف قراردادی است البته مشروط به اینکه از سوی حاکمیت مورد تضمین قرار بگیرد و مشوقهای لازم و رجحانهای کافی برای سرمایهگذاری در این حوزه تامین شود، در این صورت تمام این هدف بدون نیاز به ریالی سرمایهگذاری دولتی ممکن میشود.
ارسال نظر