گزارش «آرمان ملی» از توازن مصرف سوخت های فسیلی و تجدیدپذیرها در جهان
انرژی پاک از آرمانها تا حقیقت
آرمان ملی: بر اساس بررسیهای صورت گرفته، با وجود پیشرفتهای گسترده در حوزه تجدیدپذیرها، جهان همچنان به شکل معناداری به سوختهای فسیلی برای تولید برق وابسته است.

این وابستگی، نهتنها در کشورهای در حال توسعه مانند هند و چین، بلکه در اقتصادهای پیشرفتهای چون آمریکا و حتی اروپا نیز دیده میشود؛ قارهای که همواره داعیهدار گذار سبز و پایداری محیطزیستی بوده است. از این رو کارشناسان معتقدند استفاده از سوخت های فسیلی به شکل مدیریت شده میتواند همچنان به عنوان یک سوخت پایدار مشکلات و نیاز جهان به انرژی را برطرف کند.
ترکیب منابع برق
به گزارش «آرمان ملی»، در مقایسه بین اقتصادهای بزرگ جهان در ترکیب سوخت تولید برق، بهخوبی مشاهده میکنیم که شعارها و سیاستها در برخی کشورها هنوز با واقعیت فاصله دارند. بر اساس بررسیهای صورت گرفته در سال ۲۰۲۳، نزدیک به دو سوم (6/61درصد) از کل برق تولیدی جهان از منابع فسیلی یعنی زغالسنگ، گاز طبیعی و نفت تأمین شده است. این در حالی است که سهم انرژیهای تجدیدپذیر (شامل باد، خورشید، انرژی آبی، زمینگرمایی و زیستتوده) تنها 3/29 درصد بوده و سهم انرژی هستهای نیز 1/9 درصد را تشکیل میدهد. در میان این پنج کشور و منطقه، هند بیشترین وابستگی را به زغالسنگ دارد. 7/74درصد از برق هند در سال ۲۰۲۳ از زغالسنگ تولید شده است. گاز طبیعی تنها ۳. ۹ درصد و نفت 7/0 درصد از این ترکیب را تشکیل میدهد. به این ترتیب، در مجموع 3/79 درصد از برق هند از سوختهای فسیلی تأمین میشود. در مقابل، انرژیهای تجدیدپذیر تنها 3/18 درصد از برق هند را تأمین کردهاند و انرژی هستهای نیز سهمی 4/2 درصدی داشته است.
گذار آهسته به انرژی پاک
بر اساس دادههای موجود، چین نیز همچنان وابستگی سنگینی به سوختهای فسیلی دارد، اگرچه در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر پیشرفتهایی داشته است. 4/62 درصد از برق این کشور از زغالسنگ تأمین میشود و گاز طبیعی سهم 6/3 درصدی دارد. چین از نفت برای تولید برق تقریباً استفاده نمیکند. به این ترتیب 1/66 درصد از برق چین از منابع فسیلی تأمین میشود. این رقم برای تجدیدپذیرها 2/29 درصد از برق چین را شامل میشود و انرژی هستهای نیز 7/4 درصد سهم دارد. این آمار نشان میدهد که اگرچه چین گامهایی در مسیر پاکسازی انرژی برداشته، اما هنوز فاصله قابل توجهی تا جایگزینی کامل سوختهای فسیلی دارد.
گاز به جای زغال
اما گاز در ایالات متحده آمریکا مهمترین منبع تولید برق به شمار میآید، تا حدی که این کشور 2/41 درصد از برق خود را از گاز طبیعی تأمین میکند و زغالسنگ با سهم 9/15 درصدی در جایگاه دوم قرار دارد و نفت سهم ناچیزی معادل 6/0 درصد دارد، در مجموع، 7/57 درصد از برق آمریکا از منابع فسیلی تولید میشود. انرژیهای تجدیدپذیر 5/23 درصد از برق این کشور را تأمین کردهاند و سهم انرژی هستهای در آمریکا نیز قابل توجه و معادل 8/18 درصد است. به این ترتیب، آمریکا از نظر استفاده از هستهای و گاز، وضعیت متعادلتری نسبت به برخی دیگر از اقتصادهای بزرگ دارد، اما همچنان وابسته به منابع فسیلی است. از جمله مسائل جالب، ترکیب تولید برق در اتحادیه اروپاست. اروپا همواره بهعنوان پیشرو در سیاستهای محیطزیستی و انرژی پاک معرفی شده، اما آمارها نشان میدهد این قاره نیز هنوز در بند سوختهای فسیلی است. سهم گاز طبیعی در اروپا در بخش تولید برق 2/18 درصد و زغالسنگ 5/14 درصد است و نفت تنها 1 درصد سهم دارد و اروپا با مجموع 7/33 درصد وابستگی به سوختهای فسیلی، به این ترتیب وضعیت بهتری نسبت به سایر اقتصادهای بزرگ دارد، اما هنوز از آرمانهای انرژی سبز فاصله دارد. در مقابل انرژیهای تجدیدپذیر 8/41 درصد از برق اروپا را تأمین میکنند و انرژی هستهای نیز سهم 5/24 درصدی دارد. این ترکیب نسبت به سایر مناطق جهان، متنوعتر و سبزتر است، اما هنوز جای بهبود دارد، بهویژه با توجه به فشارهایی که اروپا به کشورهای دیگر برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی وارد میکند.
سوختهای فسیلی
در یک بررسی کلی، دادهها نشان میدهد که جهان هنوز بیش از ۶۰ درصد برق خود را از سوختهای فسیلی تأمین میکند و سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سطح جهانی 3/29 درصد و انرژی هستهای 1/9 درصد است. هرچند این ارقام نسبت به دهههای قبل بهبود یافته، اما هنوز از تحقق اهداف بینالمللی کاهش آلایندهها، فاصله زیادی دارد. این در حال است که با وجود تلاشهای جهانی برای توسعه انرژیهای پاک، چرا همچنان سوختهای فسیلی، بهویژه زغالسنگ و گاز، نقش اصلی در تولید برق دارند؟ به گفته کارشناسان دلیل اصلی وقوع چنین رویکردی در ترکیبی از عوامل اقتصادی، فنی، و سیاسی نهفته است. قیمت تمامشده پایینتر این سوخت در بسیاری از کشورها، بهویژه کشورهای در حال توسعه، تولید برق از زغالسنگ یا گاز ارزانتر از سرمایهگذاری در انرژیهای نو است. از سوی دیگر، دسترسی آسان به منابع فسیلی به عنوان یکی از پارامترهای مهم در تمایل جهانی به این نوع سوخت است. برخی کشورها منابع گستردهای از زغالسنگ و گاز دارند و بهرهبرداری از آنها برایشان سادهتر و کمهزینهتر از واردات فناوریهای نوین است. بعلاوه با توجه به زیرساختهای قدیمی، شبکههای برق بسیاری از کشورها، بر پایه نیروگاههای فسیلی طراحی شدهاند و تغییر آنها مستلزم سرمایهگذاری کلان است. این امر در برخی کشورها، بهویژه در شرایط ژئوپلیتیکی ناپایدار، که استفاده از منابع داخلی فسیلی را مطمئنتر از واردات انرژیهای نو میدانند، نیز صادق است.
چشمانداز جهانی برق سبز
هرچند در حال حاضر وابستگی جهانی به سوختهای فسیلی بالا است، اما نشانههایی از تغییر در چشمانداز جهانی دیده میشود. در سال ۲۰۲۳ برای نخستینبار، سرمایهگذاری جهانی در انرژیهای تجدیدپذیر و برق پاک از سرمایهگذاری در سوختهای فسیلی پیشی گرفت. بر اساس گزارشهای اعلام شده؛ سرمایهگذاری در خورشیدی و بادی حدود ۶۶۰ میلیارد دلار بوده که ۷۰ درصد بیشتر از سرمایهگذاری در حوزههای فسیلی اعلام شده و نصب ظرفیت جدید انرژیهای نو به شکل بیسابقهای در حال افزایش است. همزمان با این امر رشد استفاده از خودروهای برقی، افزایش بهرهوری انرژی در صنایع و گرایش مصرفکنندگان به انتخابهای پاکتر، روند حرکت بهسوی آیندهای کمکربن را تقویت کردهاند. با این وجود، تحلیلگران هشدار میدهند که بدون تغییرات ساختاری، لغو یارانههای سوختهای فسیلی، و اعمال سیاستهای تنبیهی علیه آلایندهها، این روند کند خواهد بود و ممکن است جهان نتواند به تعهدات خود در توافقنامه پاریس و اهداف اقلیمی سازمان ملل دست یابد.
فاصله آرمان تا واقعیت
اما در نهایت گزارشها و بررسیهای صورت گرفته حکایت از این دارد که؛ هرچند گفتمان جهانی در مسیر گذار به انرژی پاک حرکت میکند، اما واقعیتها هنوز متفاوت هستند و تولید برق همچنان بهشدت وابسته به زغالسنگ، گاز و نفت است، حتی در کشورهایی که شعار انرژی پاک میدهند. از این رو حرکت واقعی بهسوی آیندهای پایدار، جهان نیازمند سیاستگذاری هوشمندانه، حمایتهای مالی گستردهتر، بهروزرسانی زیرساختها، و درک عمیقتری از نیازهای کشورهای در حال توسعه است و قطعاً تا زمانی که این فاصله میان شعار و عمل باقی بماند، تحقق رؤیای «برق سبز» جهانی، همچنان در هالهای از تردید باقی خواهد ماند.
ارسال نظر