امنیت مردم در مکانهای عمومی
یکی از موضوعاتی که این روزها بیشتر به آن پرداخته شده است خشونتی است که نسبت به الهه حسیننژاد اعمال شده است و فردی برای سرقت گوشیاش او را به قتل میرساند. یا در گشت شهرداری تهران زنی بیخانمان را به شکلی که با هیچ یک از اصول حرفهای همخوانی ندارد، روی زمین میکشند و در داخل خودرو پرت میکنند.
مصداقهایی از این دست را بهطور مکرر میشنویم یا دربارهشان میخوانیم. اینجا این سوال مطرح میشود که چرا اینگونه رفتار میکنیم. برخی فقر را ملاک قرار میدهند. من ضمن اینکه تاثیر فقر بر افزایش جرایم را انکار نمیکنم ولی فقط فقر نیست که ما را به چنین شرایطی میرساند. فقر یک عامل است، نه تنها عامل موثر، در بروز این گونه رفتارها که افکار عمومی را جریحهدار میکند. بهرغم اینکه از شرایط سخت کار نیروی انسانی گشتهای شهرداری مطلع هستم چون با سختترین نوع گروههای هدف دارند کار میکنند که تا یک روز کنار این نیروها نباشید نمیتوانید شرایطشان را آنگونه که تجربه میکنند درک کنید، ولی در همین شرایط هم باید این نکته مد نظر باشد که آن زن هم ایرانی است و خود قربانی است. قربانی که عوامل متعددی موجب شده تا زندگی در خیابان با شرایط دشوار را بر زندگی در کنار عزیزانش انتخاب کند. قصدم توجیه کارتنخوابی یا بیخانمانی نیست ولی این را میدانم که او هم یک انسان است و به عنوان یک شهروند، حقوقی دارد. آنچه که برای من به عنوان یک مددکار اجتماعی مهم است این است که روابط انسانی و اخلاق فردی و حرفهای دارد زیر سوال میرود و به اصطلاح روح جامعه آزرده میشود که میتواند در جاهایی خود مروجی برای خشونتهای اجتماعی هم باشد. خشونتی که سالیان سال است حداقل براساس تحلیلهای آماری سازمان پزشکی قانونی کشور و آمارهای موجود در حوزه ضرب و جرح گویای این موضوع است که به نظر میرسد خشونت جزو اولویتهای اول پروندههای قضائی و جرائم مرتبط است و معتقدم حتی سرقت هم نوعی خشونت اجتماعی است. در قتل الهه حسیننژاد هم قاتل به خاطر سرقت گوشی مرتکب قتل شد. همه خشونتها از جمله خشونتهایی که دیده نمیشود یا خشونتهایی که دیده میشود از جمله خشونتهای فیزیکی، بر جامعه تاثیر منفی دارد و بیتوجهی به خشونت در جامعه و نبود برنامهریزیهای کوتاه و بلندمدت ممکن است تبعات پرهزینهای برای کشور داشته باشد. البته مدیریت یا کنترل و کاهش خشونت مستلزم اقدامات متعددی از سطوح سیاستگذاری کلان کشور تا آموزشهای مهارتهای ارتباط اجتماعی و فردی و... است ولی اجرای نظام چندلایه تامین اجتماعی با هدف شناسایی بهموقع افراد نیازمند و انجام مساعدتها، حمایتهای اجتماعی و... میتواند حداقل آمار جرایم از جمله سرقت به خاطر فقر را کاهش دهد. همچنین در شرایطی که داریم لزوم برخورداری از مهارتهای ارتباط بین فردی، کنترل خشم، و تابآوری و... ارتباطهای اجتماعی بیش از پیش ضرورت پیدا میکند و برای افزیش امنیت مردم در معابر عمومی با استفاده از فناوریها وتکنولوژیهای نوین تدابیری اتخاذ کرد تا در مواقع لزوم در کوتاهترین زمان ممکن افراد شرایط بحرانی را به مراجع قانونی اطرافیان و... اطلاع دهند.
سیدحسن موسوی چلک
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
ارسال نظر