امیرعلی ابوالفتح در گفتوگو با «آرمان ملی»:
ترامپ برای لغو تحریمها به کنگره نیاز دارد
آرمان ملی- سیاوش پورعلی: بنابر شواهد و تحلیلهایی منتشر شده تهران و واشینگتن نزدیک به توافق هستهای هستند ولی اینکه این توافق چه گِرههایی را باز میکند هنوز مشخص نیست و اینکه بنابر واکنشها این یک توافق احتمالا موقت خواهد بود که هنوز جزئیاتش رسانهای نشده است.

در این مورد همه در انتظار تصمیم دونالد ترامپ و حاکمیت ایران هستند تا فرجام این توافق را پیشبینی کنند ولی در این بین کمتر تحلیلی در مورد نگاه کنگره آمریکا به ایران بهچشم میخورد. هرچند مجلس ایران آنچنآنکه باید نقش مستقیمی در روند مذاکرات ندارد ولی گنگره آمریکا که قوه بالادستی دولت محسوب میشود همه چیز را زیر نظر دارد و حتی اگر ترامپ بهتوافقی با تهران برسد این کنگره است که باید تصمیم نهایی را بگیرد آنها در حال بررسی لایحهای هستند که بتوانند تحریمهای انرژی ایران را دائمی کنند. در این گفتوگوی تفصیلی که با تحلیلگر مسائل داخلی آمریکا انجام دادهایم امیرعلی ابوالفتح، بهنکاتی اشاره دارد که نشان میدهد نمایندههای آمریکایی نگاه مثبتی به ایرانیها ندارند و همانطوری که تندروهای ایرانی خواهان سرنگونی آمریکا هستند آنها هم بهدنبال محدود کردن ایران هستند. او در این باره معتقد است که در مقابل نمایندههای تندروی ایرآنکه همواره تهدید میکنند، آمریکاییها از این ادبیات استفاده کرده و ایرانیها را با تحریمهای بیشتری روبهرو میکند. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
*کنگره آمریکا در دوره کنونی چه شرایطی را دارد و اینکه چه نقشی در سیاستخارجه دولت دونالد ترامپ خواهند داشت؟
اکثریت کنگره اکنون در اختیار جمهوریخواهان است هم در مجلس سنا و هم در مجلس نمایندگان. البته توجه داشته باشید که برتری جمهوریخواهان شکننده است و این میرساند که تصویب مصوبات بدون همراهی دموکراتها بسیار دشوار خواهد بود؛ در مورد مواجه با ایران اما در حوزههایی مانند هستهای یک نوع اجماع نسبی وجود دارد و طیفی از جمهوریخواهان و دموکراتها همنظر هستند و در مورد نحوه برخورد آمریکا با ایران یک هدف کلی را دنبال میکنند. بعدی اینکه کنگره در روند سیاستگذاری در عرصه سیاستخارجی و سیاست امنیتی نقش مهمی دارد و تایید پیمانهای بینالمللی که آمریکا با دیگر کشورها میبندد باید به تایید کنگره برسد. از دیگر دخالتها اینکه در انتصاب وزیر امورخارجه و دیگر ردههای این وزارتخانه نقش مهمی دارند. آنها همچنین با اعمال تحریمها میتوانند تاثیرگذار باشد چون اگر قرار است تحریمها لغو شوند باید به تایید کنگره برسد و اگر قرار است تعلیقی هم صورت بگیرد کنگره دخالت خواهد کرد. در ادوار اخیر کنگره تلاش کرده تا اختیارات رئیسجمهوری را برای تعلیق تحریمها محدود کند و هماکنون هم طرحی را در کنگره بررسی میکنند که اگر رای بیاورد و بهامضای رئیسجمهوری برسد تحریمهای حوزه انرژی ایران دائمی خواهد بود شد اینکه کنگره بخواهد آن را لغو کند. مانند موضوع برجام که تعلیق به آن تعلق نمیگیرد و باید رضایت کنگره را هم همراه داشته باشد. قانون دیگری در سال 2015 به امضا رساندند که بر اساس آن هر توافق هستهای که قرار است امضا شود باید به تایید کنگره برسد.
* برخی معتقدند که دموکراتهای گنگره تا حدودی با ایران رابطه نرمتری دارند بههمین دلیل برخی در انتظار نقشآفرینی دموکراتها هستند. در این مورد بفرمایید که آیا این سناریو عملی خواهد شد؟
خیر؛ این سناریو هرگز عملی نخواهد شد. دل بستن به این موضوع کمکی نمیکند. حتی در زمانی که باراک اوباما، رئیسجمهوری بود در کنگره برجام را به رای نگذاشتند چون دموکراتها هم به آن رای نمیدادند و دولت مجبور شد راه دیگری را امتحان کند. این قاعده اصلا درست نیست که دموکراتها به ایران نزدیکتر هستند و جمهوریخواهان از ایران دورتر هستند در برخی از حوزهها مانند حقوقبشر، دموکراسی و... برای دموکراتها مهمتر است به همین دلیل ادبیات تندتری در قبال ایران دارند. اینکه صبر کنیم دموکراتها بیاند و جمهوریخواهان بروند هرگز سودی برای ایران نخواهد داشت چون همانطوری که گفتم این سناریو با واقعیتها همخوانی ندارد.
*این سوال هم به سوال قبلی بیارتباط نیست، در بین دموکراتها و جمهوریخواهان نگاه به ایران چه تفاوتهایی دارد؟
در کلیت فرقی باهم ندارند از نظر دموکراتها و جمهوریخواهان جمهوری اسلامی یک بازیگر ضد اسراییل است که به همین دلیل باید مهار شود. این نشان میدهد فرقی با هم ندارند و تنها راه رسیدن به توافق را متفاوت ترسیم کردهاند. دموکراتها معتقدند که توافق با ایران باید مرحله بههمرحله باشد و در روند توافق همه موضوعات را پلهبهپله حل کنیم، آنها به دنبال چندین برجام هستند مانند برجام هستهای، برجام حقوقبشری، برجام دموکراسی و... این پروژهای بود که در دوران اوباما پیاده شد. در مقابل جمهوریخواهان مخالف هستند و میگویند باید یکبار با ایرانیها بنشینیم و به توافق جامعی برسیم و در ادامه ایران رفتارهای خود را تغییر دهد و بهعنوان یک کشور نرمال شناخته شود. جمهوریخواهان میگویند کشوری که ماجراجوی هستهای، موشکی، منطقهای و... دارد نمیتوان فقط در یک حوزه با آنها مذاکره کرد و در ادامه به توافق رسید. این تفاوت بین دموکراتها و جمهوریخواهان در نگاه به ایران در حوزه توافق است چون چالشهای ایران و آمریکا بسیار متنوع است در یک مورد خاص مانند توافق به دو نگاه در کنگره اشاره کردیم. از جمله این اختلافات باید به حوزههای دفاعی، منطقهای، تسلیحاتی و... اشاره کنیم که در برخی موارد بسیار عمیق است. بحث دیگری هم وجود دارد که ایران و آمریکا از اساس باهم مشکل دارند. تهران بازیگری است که در پی اخراج نیروهای فرامنطقهای از غرب آسیا است و در مقابل آمریکا بازیگری است که میخواهد در این منطقه حضور داشته باشد و دیگر بازیگران را مطیع خود و یا تضعیفشان کند. بههمین دلیل بسیاری از اختلافات ایران و آمریکا قابل حل نیست. حداکثر در بهترین حالت تنها میتوانیم تنش موجود را مدیریت کنیم در غیر این صورت آشتی تا آینده غیرمشخص تقریبا دور از دسترس است و در ادامه شاید بهتر است بگوییم غیرممکن است.
*جمهوری اسلامی همواره تاکید دارد که توافق باید ضمانت کنگره را بههمراه داشته باشد، در این مورد بفرمایید که این خواسته تا چه اندازه بهواقعیت نزدیک است؟
هیچ تضمینی وجود ندارد. دولتها مثل آب خوردن از توافقاتی که کنگره تایید کرده باشد خارج میشود یکی از این نمونهها «پیمان مودت» بین حکومت پهلوی و آمریکا به امضا رسیده است؛ 25 سال قبل از انقلاب. این توافق به تایید مجلس سنا هم رسیده است ولی دولت ترامپ خیلی راحت از این پیمان خارج شد با این وجود باید بگوییم که هیچ تضمینی وجود ندارد. تنها تضمین برای ادامه توافق احساس رضایت طرفها از توافق است تا در توافق بمانند و یا آن را ترک کنند. بجز این تضمینی وجود ندارد. دو طرف باید حس کنند که ادامه توافق به سودشان خواهد بود در غیر این صورت میدان را ترک میکنند. باید در اینجا اضافه کنیم که ترامپ میتواند با ایران به توافق برسد ولی لغو تحریمها باید از سوی کنگره انجام شود.
*نقش تندروهای کنگره آمریکا با تندروهای مجلس ایرانی که همواره در سیاستخارجی رفتارهای عجبیبی میکنند، چگونه تعریف شده است؟
کشوری که تحریم شده ایران است و هرقدر که تندروهای داخلی در ادبیات خود آمریکاییهای را تخریب کنند و فحش بدهند و... هیچ حاصلی ندارد چون این کنگره آمریکا است که تحریمها را افزایش میدهد. تندرو بودن، کندرو بودن، موافقت با آمریکا، مخالفت با آمریکا، هیچ دردی را دوا نمیکند چون در واشنگتن تصمیم میگیرند که تحریم ادامه داشته باشد یا تغییر مسیر دهد. تندروهای ایرانی هرچقدر هم دست و پا بزنند، استیضاح کنند، قانون تصویب کنند و... هیچ تغییری ایجاد نمیکنند. تندوری آمریکایی میتواند تاثیرگذار باشد ولی تندروی ایران کاری از دستش بر نمیآید. اصلا شرایط و سطح تندروهای آمریکایی با ایرانی قابل مقایسه نیست. تندروی ایرانی فقط حرف میزند و موضع میگیرد اما آمریکا از همان سوءاستفاده کرده، تحریمها را افزایش میدهد و گناهش را به گردن ایران میگذارد.
تنها تضمین برای ادامه توافق احساس رضایت طرفها از توافق است تا در توافق بمانند و یا آن را ترک کنند. بجز این تضمینی وجود ندارد. دو طرف باید حس کنند که ادامه توافق به سودشان خواهد بود
*در مورد نفوذ اسراییل در کنگره بفرمایید و اینکه چقدر میتواند به ضرر ایران باشد؟
نفوذ اسراییلیها در کنگره آمریکا موردی کاملا واضع است و نیازی بهبررسی عمیق ندارد. کنگره آمریکا از خود اسراییل هم اسراییلیتر است. برخی از جریانهای حاضر در کنگره از بعضی جریانهای داخل اسراییل تندروتر هستند بنابراین نقش پررنگی دارند ولی اگر میل و اراده آمریکا بهسمت توافق با ایران برود اسراییلیها نمیتوانند این مسیر را تغییر دهند. نتانیاهو خود را به هر دری زد تا بتواند جلوی برجام را بگیرد؛ او در صحن کنگره چشم در چشم اوباما هرچه از دهانش درآمد به او گفت ولی هنگامی که اراده برای توافق بهوجود آمد برجام امضا شد. اکنون هم آنها راضی به مذاکرات با ایران نیستند ولی تاثیر خیلی مهمی نخواهد داشت. اسراییل با تمام نفوذی که در آمریکا دارد باز هم یک کشور تابع محسوب میشود.
ارسال نظر