ترامپ به دنبال توافق است
ترامپ توافق با تهران را میخواهد. او اگر به توافق نرسد این عدم توافق به نفع هیچکس نیست؛ نه به سود ایران است، نه به نفع آمریکا، و نه در راستای منافع اسرائیل یا کشورهای منطقه. البته ترامپ میتواند، بهویژه با توجه به تعهداتی که در قبال اسرائیل دارد، به گزینههای خشن و پرهزینه متوسل شود، اما تجربه نشان داده که توسل به زور، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت باعث ایجاد فشارهایی شود، اما در بلندمدت نتیجهای جز بیثباتی و گسترش ناامنی به همراه ندارد.
آمریکا ابزارهای زیادی برای اعمال فشار دارد، از تحریمهای اقتصادی گرفته تا تهدیدهای نظامی و سایبری. اما ترامپ فردی است که بیش از هر چیز اهل معامله است. او سیاست را همانند یک تجارت میبیند که باید با محاسبه سود و زیان پیش برود. اگر گزینهای پرهزینه و بدون تضمین برای موفقیت باشد، حاضر نیست روی آن قمار کند. به همین دلیل، گرایش او به دیپلماسی، نه از سر علاقه به گفتوگو یا حقوق بینالملل، بلکه از جنس محاسبهگریهای اقتصادی و سیاسی است. برای او مهم است که با کمترین هزینه، بیشترین امتیاز را کسب کند و بتواند آن را در کمپین انتخاباتیاش بهعنوان یک پیروزی بزرگ عرضه کند. از سوی دیگر، خود اسرائیل نیز در شرایطی نیست که بخواهد با پاسخهای احتمالی ایران مواجه شود. جامعه امنیتی اسرائیل بهخوبی میداند که حمله یا تحریک بیمحابا علیه ایران، میتواند منجر به پاسخهایی شود که زیرساختهای حیاتی آن کشور را با خطر مواجه کند. از این رو، حتی در تلآویو نیز جریانهایی وجود دارند که راهحل دیپلماتیک را ترجیح میدهند؛ چراکه در این مسیر میتوان بدون درگیری، به سطحی از اطمینان نسبت به برنامه هستهای ایران رسید. در ایران نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. جمهوری اسلامی اگرچه توانایی بالایی در پاسخ دادن به تهدیدها دارد و در حوزههای مختلفی از جمله نظامی، منطقهای و سایبری قدرتنمایی کرده، اما راهبرد کلان نظام بر پایه بقا، پیشرفت و ثبات است. ایران نمیخواهد در مسیر تقابل تمامعیار قرار گیرد. مردم ایران هم خواهان پیشرفت هستند و هزینههای تحریمها و فشارها را بهخوبی لمس کردهاند. بنابراین، راهحل مسالمتآمیز، مطلوبترین گزینه برای هر دو طرف است. این روزها وظیفه همه کنشگران سیاسی، چه در سطح داخلی و چه در عرصه بینالملل، حمایت از دیپلماسی و دوری از التهابآفرینی است. رسیدن به توافق به معنای کوتاه آمدن نیست، بلکه به معنای واقعبینی و ترجیح منافع ملی بر شعارهای تند و پرهزینه است. تنها کسانی که از بحران و جنگ سود میبرند، مخالف گفتوگو هستند. در نهایت، اگر توافقی حاصل شود، میتوان امیدوار بود که فضای بینالمللی به سمت حل مسائل دیگر از جمله موضوع فلسطین حرکت کند. راهحل تشکیل دو کشور و توقف شهرکسازیها در سرزمینهای اشغالی، یکی از گامهایی است که میتواند در پرتو فضای مسالمتآمیز جدید، مورد توجه قرار گیرد.
* فریدون مجلسی
کارشناس روابط بینالملل
ارسال نظر