مهدی ذاکریان در گفتوگو با «آرمان ملی»:
تغییر در دیپلماسی برای گشودن گره های بینالمللی
آرمان ملی- احسان انصاری: ترامپ در روزهای آینده به خاورمیانه و سه کشور عربستان، قطر و امارات متحده عربی سفر خواهد کرد. این در حالی است که گمانهزنیهای زیادی درباره این سفر و همچنین تأثیر آن بر روند مذاکرات هستهای به وجود آمده است.

براساس اخبار منتشر شده دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا روز یکشنبه در عمان برگزار خواهد شد. این در حالی است که این احتمال وجود دارد که این دور از مذاکرات نیز به دلیل سفر ترامپ به خاورمیانه به تعویق بیفتد. در صورتی که این اتفاق رخ بدهد چشم انداز مذاکرات دوباره در هالهای از ابهام قرار خواهد گرفت. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این مسائل با دکتر مهدی ذاکریان تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. ذاکریان معتقد است: «زمانی که ترامپ به صراحت عنوان میکند که به توافق با ایران خوشبین است به معنای این است که گزینه را برای طرف مقابل به بله و خیر تبدیل کرده است. پاسخ منفی به این سوال دو گزینهای نیز به معنای درگیری است و ترامپ به صراحت عنوان کرده در صورتی که مذاکرهای صورت نگیرد به ایران حمله خواهد کرد. البته ترامپ در عین حال عنوان کرده درصورتی که ایران گزینه «بله» یا مذاکره را انتخاب کند حاضر است امتیازاتی به ایران بدهد. تعویقی که در روند مذاکرات پیش آمده نیز موقتی است و دائمی نیست. در صورتی که این تعویق به وضعیت دائمی تغییر وضعیت بدهد در واقع ایران گزینه «خیر» را انتخاب کرده که با واکنش آمریکا مواجه خواهد شد. در شرایط کنونی ایران و آمریکا تمایل ندارند که وارد تنش نظامی شوند؛ هر چند اسرائیل بیتمایل به این اتفاق نیست.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*سفر ترامپ به خاورمیانه چه تأثیری برای روند مذاکرات ایران و آمریکا خواهد گذاشت؟
روند مذاکرات و معادلات منطقه در نهایت به سمتی خواهد رفت که مورد نظر ترامپ است. برای ترامپ بقا، امنیت و گسترش نفوذ اسرائیل در منطقه حائز اهمیت است. ترامپ به دنبال اهداف خود در خاورمیانه است و تلاش میکند به صورت گام بهگام به اهداف خود دست پیدا کند. سفر به خاورمیانه نیز جزئی از اولویتهای مهم ترامپ بوده که در روزهای آینده این اتفاق رخ خواهد داد. ترامپ به عربستان، قطر و امارات سفر خواهد کرد که در تعارض عملی با اسرائیل قرار ندارند. ممکن است این کشورها با رویکرد اسرائیل در منطقه موافق نباشند اما در تخاصم با آن نیز قرار ندارند. ترامپ همچنین در این سفر به دنبال تقویت اقتصادی اسرائیل نیز خواهد بود. در مورد مذاکرات نیز باید عنوان کرد که زمانی که ترامپ به صراحت عنوان میکند که به توافق با ایران خوشبین است به معنای این است که گزینه را برای طرف مقابل به بله و خیر تبدیل کرده است. پاسخ منفی به این سوال دو گزینهای نیز به معنای درگیری است و ترامپ به صراحت عنوان کرده در صورتی که مذاکرهای صورت نگیرد به ایران حمله خواهد کرد. البته ترامپ در عین حال عنوان کرده درصورتی که ایران گزینه «بله» یا مذاکره را انتخاب کند حاضر است امتیازاتی به ایران بدهد. تعویقی که در روند مذاکرات پیش آمده نیز موقتی است و دائمی نیست. در صورتی که این تعویق به وضعیت دائمی تغییر وضعیت بدهد در واقع ایران گزینه «خیر» را انتخاب کرده که با واکنش نظامی آمریکا مواجه خواهد شد. در شرایط کنونی ایران و آمریکا تمایل ندارند که وارد تنش نظامی شوند؛ هر چند اسرائیل بیتمایل به این اتفاق نیست. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که تا زمانی که ما سیاست خارجی خود را تغییر ندهیم گرههای پیچیده بینالمللی برای ایران باز نخواهد شد.
*آیا پاسخ ایران به آغاز مذاکره با آمریکا نمیتواند زمینهساز تغییر سیاست خارجی ایران قلمداد شود؟
به هر حال این میتواند نقطه آغازی برای تغییر باشد اما کافی نیست. آمریکا عنوان کرده که در صورتی که ایران وارد مذاکره شود حاضر است برخی گرههای پیچیده را برای ایران باز کند. نکته دیگر اینکه ترامپ به خوبی ادله حقوقی و تبلیغاتی برای برخورد سخت با ایران را آماده کرده است. در چنین شرایطی آمریکا به تنهایی هزینه این برخورد سخت را نخواهد داد و بلکه کشورهای دیگر را نیز ترغیب خواهد کرد که در این وضعیت آمریکا را همراهی کنند. اگر آمریکا در مذاکره با ایران به خواستههای خود نرسد، ایران را کشوری برخلاف هنجارهای بینالمللی معرفی کرده و کشورهای اروپایی، عربستان و حتی روسیه و ترکیه را نیز وارد این ماجرا خواهد کرد. به همین دلیل تعویق و تأخیر در مذاکرات دائمی و بلندمدت نیست و بلکه موقت و زودگذر است. ترامپ این توانایی را در خود دیده که در صورتی که با ایران به توافق نرسد با ادلههای محکم کشورهای دیگر را وارد جنگ با ایران کند.
*در چنین شرایطی چرا اقدامات و اظهارات متناقضی از درون کاخ سفید درباره مذاکره با ایران مشاهده میشود؟ آیا در کاخ سفید جمعبندی نهایی درباره مذاکره با ایران صورت نگرفته است؟
من معتقدم هیچ تناقض و تعارضی در کاخ سفید درباره ایران وجود ندارد و اگر تناقض و تعارضی نیز مشاهده میشود برای گمراه کردن طرف ایرانی است. در چنین شرایطی ایران باید هوشیار باشد. در حال حاضر همه جریانهای سیاسی در آمریکا و همه افراد حاضر در کاخ سفید روی این موضوع اجماع دارند که ایران نباید به سمت ساخت بمب هستهای حرکت کند و همچنین نباید از گروههایی که منافع آمریکا را در جهان به خطر میاندازد حمایت کند. در نتیجه یک نوع یکپارچگی و انسجام در آمریکا درباره ایران وجود دارد، نه تناقض و تعارض. نکته دیگری که در آمریکا روی آن اجماع وجود دارد این است که ایران نباید بقا و امنیت اسرائیل را تهدید کند. در واقع مواضع آمریکا درباره ایران کاملأ شفاف و روشن است و مشخص است که دنبال چه اهدافی هستند. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که در سمت دیگر تناقضها جدی است و برای افکار عمومی روشن نیست که ایران از مذاکره و یا تقابل با آمریکا دنبال چه اهدافی است. چندان دشوار نیست که اگر کشور میخواهد از انرژی صلحآمیز هستهای استفاده کند، موجب افزایش حساسیت طرف مقابل نشود. در سوی دیگر این سوال وجود دارد که به راستی ایران دنبال چیست؟ آیا از مذاکره با آمریکا دنبال لغو تحریمها است و یا اهداف دیگری را دنبال میکند. به نظر میرسد روشن کردن این موضوع تاثیر زیادی در رسیدن به نتیجه داشته باشد. تردید نیست که اگر ایران دنبال لغو تحریمهاست نباید با انجام برخی اقدامات و رویکردها به شکلی عمل کند که طرف مقابل را دچار سوء برداشت کند. ضمن اینکه برای احترام گذاشتن به مردم باید مسئولان نشان دهند که دنبال تحقق منافع عمومی مردم کشور هستند و نه منافع تندروها. در واقع ما هنوز تعریف دقیقی از آنچه در عرصه سیاست خارجی و تقابل و یا مذاکره با آمریکا داریم ارائه نکردهایم.
آمریکا عنوان کرده که در صورتی که ایران وارد مذاکره شود حاضر است برخی گرههای پیچیده را برای ایران باز کند. نکته دیگر اینکه ترامپ به خوبی ادله حقوقی و تبلیغاتی برای برخورد سخت با ایران را آماده کرده است
*کشورهای اروپایی چه نقشی در این ماجرا خواهند داشت؟ ایران چگونه میتواند با توافق با آمریکا تلاش کند کشورهای اروپایی که فعال کردن مکانسیم ماشه را در اختیار دارند با خود همراه کند؟
برخی معتقدند که خطای محاسباتی ایران در اوکراین موجب شد که اروپا از ایران دور شود. ایران باید در بحران اوکراین یک رویکرد مستقل در پیش میگرفت و براساس منشور سازمان ملل متحد تهاجم نظامی یک کشور را به خاک کشور دیگر محکوم میکرد. ایران میتوانست مانند عربستان، ترکیه و دیگر کشورها رابطه حسنه خود را با روسیه حفظ کند، اما برخلاف هنجارهای بینالمللی از یک کشور مهاجم به خاک یک کشور حمایت علنی نکند. در مسأله هستهای نیز کشورهای اروپایی نسبت به آمریکا به ایران نزدیکتر هستند. نکته دیگر اینکه کشورهای اروپایی نیز با آفت افراطگرایی و راست افراطی مواجه هستند که این آفت در ایران نیز وجود دارد و چالشهایی را برای کشور ایجاد کرده است. این وضعیت درباره تروریسم نیز وجود دارد که هم ایران و هم کشورهای اروپایی با آن مواجه هستند. در چنین شرایطی ایران میتوانست در این زمینه با کشورهای اروپایی همفکری و همراهی کند. از سوی دیگر پالسهایی از سوی کشورهای اروپایی صادر میشود که ایران آنها را جدی نمیگیرد. این پالسها نیازمند گفتوگو و هماندیشی اندیشمندان ایرانی و اروپایی است. به عنوان مثال اظهارات مکرون رئیسجمهور فرانسه مبنی بر اینکه دنبال این هستیم که دولت مستقل فلسطین را به رسمیت بشناسیم، در نظام بینالملل یک نقطه عطف به شمار میرود که ایران به آنها توجهی نمیکند. در ماجرای ایجاد تعرفهها توسط ترامپ نیز کشورهای اروپایی از آمریکا فاصله گرفتند. در چنین شرایطی ایران میتواند ابتکار عمل را به دست بگیرد و با ارسال پالسهای مثبت اقتصادی زمینه را برای سرمایهگذاران بزرگ اروپایی در ایران به وجود بیاورد. این در حالی است که کسی به این مسائل توجه نمیکند و اغلب فرصتها از بین میرود. واقعیت این است که ما در سالهای گذشته همواره از فرصتها را از دست دادهایم و نه تنها از آنها استفاده نکرده و بلکه در اغلب موارد آنها را به تهدید تبدیل کردهایم.
ارسال نظر